به گزارش راهبرد معاصر؛ زاگرس در آتش میسوزد! این جمله این روزها خوراک رسانهای بسیاری از سایتها و خبرگزاریهای داخلی و خارجی شده است است و هر کسی از قسمتی از این فاجعه و کم کاریها و نبودنهای دولت و مسئولان در وسط این فاجعه میگوید؛ حالا هر کسی به دنبال ماهیگیری از آب گلآلود آتش سوزی است اما حقیقت ماجرا این است که زاگرس از عصر پنجشنبه 8 خرداد ماه در پی درگیریهای دو عشیره از منطقه حفاظت شده خائیز طعمه حریق شده است.
حریقی که اگر در ابتدای امر مورد توجه مسئولان محلی قرار میگرفت از خائیز به بهبهان، دهدشت و کهگیلویه و بویراحمد زبانه نمیکشید و شاید اگر اندکی سرعت عمل در اطفای آن به خرج میرفت و تجهیزات لازم هم در دسترس بود حالا بلای جان زاگرس سربلند و گونههای گیاهی و جانوریش نبود. هر چند هنوز آنطور که باید آتش مهار نشده و به گفته مقامات برخی تنههای درختان نیم سوز در پی گرمای این روزهای خرداد و وزش باد مجدد به آتش کشیده میشود ولی همینقدر اطفای حریق هم اگر هوانیروز و سپاه وارد عرصه نمیشدند رخ نمیداد و باید منتظر فاجعهای عظیمتر از نابودی گونههای حفاظت شده گیاهی و جانوری زاگرس میبودیم.
باید عنوان کرد آتشسوزی جنگلهای زاگرس مراتع و مناطق حفاظت شده در جنوب و غرب زاگرس را شامل میشود. سه استان کانون اصلی این اتشسوزی هستند و اصلیترین آتشسوزیها در مناطق خائیز در استان کهگیلویه و بویراحمد و منطقه شکارممنوع کوهسیاه در استان بوشهر است.
اما ماجرا چه بود چرا برای اطفای حریق افتاده به دل زاگرس اینقدر دیر عمل شد؟ به گفته رئیس اداره منابع طبیعی بهبهان در ساعات اولیه تعداد 10 آتشکوب در اختیار جنگلبانان قرار گرفت اما مشکل اینجا بود که آتشسوزی در ارتفاع بود و امکان بردن آتشکوبها وجود نداشت و حتی به گفته جنگلبانان نمی شده به۵۰ متری شعلهها نزدیک شد. دستگاههای ابتدایی اطفای حریق از جمله دستگاه دمنده آتش و حتی بیل و کلنگ کافی وجود نداشت و به درخواست نیروهای فعال در محل به منظور اعزام بالگرد آب پاش هم کم توجهی شد و همین امر سبب به خطر افتادن جان نیروهایی شد که با دستان خالی به جنگ آتش رفته بودند. این امر حکایت از کمبود شدید تجهیزات لازم برای مقابله با آتش سوزی آن هم در مناطقی میداد که خصوصا در این فصل سال بسیار مستعد آتش هستند.
آتش دیگری هم که در ارتفاعات منطقه شکارممنوع کوه سیاه در بوشکان شهرستان دشتستان استان بوشهراز روز چهارشنبه ۷ خرداد ۹۹ به علت صاعقه آغاز شده بود همچنان ادامه داشت و حتی دو بالگردی که جمعه 9 خرداد از سمت استان فارس برای کمک به منطقه ارسال شده بود هم نتوانستند کوه سیاه را از دهان آتش بیرون بکشند چرا که هر دو دچار نقص فنی شدند و در نهایت آتش به دیگر مناطق نیز سرایت کرد؛ هر چند به گفته مقامات آتش کوه سیاه ۱۰ خرداد مهار شد اما خائیز همچنان در آتش کم توجهیها میسوزد.
دراین میان جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در تماسی تلفنی با استاندار کهگیلویه و بویراحمد از وی خواست از طریق هماهنگی مستمر با وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و نیز رییس سازمان مدیریت بحران کشور، امکانات و تجهیزات اطفای حریق از جمله بالگردهای آبپاش را به منطقه اعزام کنند تا آتش سوزی سریعتر مهار و از گسترش حریق در جنگلهای خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد جلوگیری شود و روحانی هم در ورودی دیر هنگام و تماسی جداگانه با مقامات یادشده بر ضرورت بکار گیری تمام امکانات و تجهیزات برای مهار آتش سوزی تاکید کرد همچنین جلسه ای متشکل از چند تن از نمایندگان و مسئولان حفاظت محیط زیست و ... به همین منظور تشکیل و زوایای این حادثه بررسی شد اما این تعارفات دولتی با واقعیت ماجرا جور در نمیآمد و باید تاکید داشت که آتش بازهم در ناهماهنگیهای دستگاهی بیشتر گسترش یافت.
چنانچه جلال محمودزاده، نماینده مردم مهاباد هم گفته بود: «دولت کمترین امکانات لازم را برای مهار آتش سوزی جنگلهای زاگرس فراهم نکرده است.» به گفته وی«چارت سازمانی نیروهای منابع طبیعی و محیط زیست به اندازهای تاسفبار است که در آن مناطق، سه چهارم پستهای سازمانی خالی بوده و دولت اقدام به بکارگیری نیرو نمیکند و متاسفانه برای مهار آتشسوزی، ادارات منابع طبیعی حتی یک بیل و کلنگ ندارند و این در حالی است که ادارات مذکور باید به آخرین امکانات مهار آتش از جمله هواپیما مجهز باشند.»
سرانجام صبح دهم خرداد سرهنگ جمشید محبت خانی فرمانده یگان حفاظت محیط زیست ضمن انتقاد از ناهماهنگی دستگاهی در اعزام بالگردهای آب پاش و تجهیزات لازم برای مهار آتش از اعزام یک بالگرد مجهز به سبد آب سپاه به خائیز خبر داد. اعزامی که هر چند عملیات موفقی داشت اما به تنهایی موجب مهار آتش نمیشد؛ دو بالگرد هوانیروز هم طی دو پرواز برای مهار آتش نیروهای کمکی به مناطق در حال سوختن زاگرس منتقل کردند. اما وزش باد، گرما، پوشش جنگلی و وجود درختان فراوان، مراتع پر پشت و علفهای خشک و نیز سخت گذربودن منطقه، مهار آتش را سخت کرده بود.
نکته ای که در میان این همه آتش و دود شاید خیلی توجهی بدان نشد نابودی گونههای گیاهی و جانوری حفاظت شدهای بود که مثلا در منطقهای تحت حفاظت قرار گرفته بودند تا از نابودی آنها به دلیل تماس مستمر با انسانها جلوگیری شود حالا اما این گونهها در معرض خطرات جدی قرار گرفتهاند.
باید به این امر اشاره کرد که جنگلهای زاگرس با گستردگی در ۱۱ استان کشور با شش میلیون هکتار مساحت، ۴۰ درصد جنگلهای ایران را تشکیل میدهند؛ منطقه حفاظت شده خائیز هم که بخشی از این جنگل ها و مراتع آن است زیستگاه جانواران و گیاهان کمیاب و کمنظیری در کشور است؛ که از آن جمله میتوان به پلنگ، کفتار، روباه، گرگ، کبک، تیهو، بهری، دلیجه، کاراکال، تشی و شغال اشاره کرد. همچنین، پوشش گیاهی منطقه نیز شامل بلوط (گونه غالب) بنه،زبان گنجشک، گلابی وحشی، کلخنگ، بادام وحشی، ارژن، خوشک، گون، گیاهاندارویی و گونههایی از خانواده گندمیان است و شاخصترین گونه جانوری منطقه حفاظت شده خاییز کل و بز است.
بنا بر گزارشات ثبت شده در دهههای اخیر یک ششم مساحت جنگلهای زاگرس به دلایل گوناگون از بین رفتهاست. بر طبق آمارهای منابع طبیعی، ۷۵ فقره آتشسوزی در جنگلهای استان کهگیلویه و بویراحمد در سال ۹۵ رخ داده که در این آتشسوزیها ۹۵۰ هکتار از جنگلهای کهگیلویه وبویراحمد در آتش سوخت. همچنین در سال ۹۶ نیز تا پایان آذرماه، ۱۱۰ آتشسوزی در جنگلها و مراتع استان رخ داد که در آنها، ۷۰۰ هکتار از جنگلهای استان در آتش سوخت. در سال ۹۸ نیز ۳۶۴ هکتار از جنگلها و مراتع استان دچار آتشسوزی شدهاست. حالا چقدر از این گونههای کم یاب گیاهی و جانوری در خطر نابودی کامل از زاگرس قرار گرفته خدا می داند؟
خبرها حکایت از مهار آتش دارد اما روز یکشنبه ۱۱ خرداد، آتشسوزی منطقه حفاظتشده خائیز، دوباره از تنگهای به سمت بهبهان شعلهور شده و در حال پیشروی است. با این حال عصر 14 خرداد حسین کلانتری، استاندار کهگیلویه و بویراحمد از اعزام نیروهای تخصصی آتشنشانی و تجهیزات شهرداری تهران برای مهار آتشسوزی جنگلها و مراتع کهگیلویه و بویراحمد خبر داده است.
حالا سوال اینجاست چرا باید برای خاموش شدن آتشی که شاید در ساعات اولیه به راحتی مهار می شد و گونه های جانوری و گیاهی را در خطر نابودی کامل در منطقه قرار نمی داد اینقدر تعلل شد؟ جای تامل است اگر به جای خالی تجهیزات اطفای حریق در منطقه بنگریم آن هم منطقهای که با وجود پوشش گیاهی خاص به ویژه در این ایام سال مستعد آتش سوزی است و لذا باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد!
به گفته مدیرکل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد عامل اغلب آتشسوزیها انسانی بوده و یکی از دلایل اصلی آن آتش زدن کاه و کلش مزارع کشاورزی است؛ وزش باد شدید، دسترسی سخت منطقه، وسعت زیاد، شرایط بالای علوفهای مراتع، در کنار کمبود نیروی انسانی و تجهیزات پشتیبانی در عدم مهار و کنترل حریق نقش بسزایی دارند. هر چند در خبرها آمده است که بودجه ای 15 میلیاردی برای تجهیز منطقه به وسایل ضد حریق و کنترل آتش اختصاص یافته اما چرا بعد از وقوع واقعه به دنبال راه درمان می افتیم؟ چرا پیش از این بودجه ای برای این منظور تخصیص نیافته است؟ و باز سوال دیگری وجود دارد و آن اینکه آیا این بودجه واقعا در جایی که باید صرف می شود و دیگر شاهد گم شدن بودجه های اینچنینی و آتش به جان زاگرس و گونه های جانوری و گیاهی بی پناه نخواهیم بود؟