به گزارش راهبرد معاصر، همیشه وقتی جریان های مختلف به نزدیکی انتخابات میرسند تب و تابی درونشان به راه میافتد که باید نام چه کسی را به عنوان کاندید اصلی خود معرفی کنند. در این میان، اما امروز شاید حال جریان اصلاحات کمی ملتهبتر از سایر جریانات باشد؛ چرا که برخیها معتقدند انتخاب هایش در سالهای ۹۲ و ۹۶ آنطور که باید و شاید نتوانست توقع هواداران این حزب را برآورده کند و امروز باید کمی دقیقتر خود را آماده ورود به انتخابات ۹۶ کند. از همین رو شاید بد نباشد که به انتخابهای گذشته جریان اصلاح طلب نگاهی بیاندازیم.
فرش قرمزی که عارف برای روحانی پهن کرد
خرداد ماه سال ۹۲ بود که چهرههای مختلف خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آماده میکردند و در نهایت ۸ نفر کاندید اصلی باقی مانده بودند که تنها یک نفرشان متعلق به جبهه اصلاحات بود و او کسی نبود جر محمدرضا عارف.
چهرهای شاخص و پر سابقه در میان این جریان که حضور در دورهٔ دوم ریاست جمهوری سید محمد خاتمی به او آوازه بسیاری بخشیده بود و حال تقریبا بسیاری اطمینان داشتند که اگر کسی از سوی جریان اصلاحات بخواهد راهی پاستور شود، قطعا کسی جز او نخواهد بود اما داستان جور دیگری رقم خورد.
عارف چهار روز قبل از برگزاری انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲، انصراف خود از کاندیداتوری ریاست جمهوری را به دلیل «تمکین از اجماع» اعلام کرد. او در وبگاه خود نامهای را از محمد خاتمی در مقام رهبری اصلاحات دریافت کرده که در آن خاتمی ادامه حضور او را در صحنه انتخابات مصلحت ندانست و به این دلیل او با توجه به نظر صریح خاتمی و تجارب انتخابات دو دوره گذشته ریاست جمهوری، انصراف خود را از ادامه رقابتهای انتخاباتی اعلام کرد.
اگرچه او با صراحت انصراف خود را به حمایت از حسن روحانی پیوند نداد و حتی سخنگوی ستاد او ضمن اعلام پایان کار ستادهای عارف گفت که او به نفع هیچ نامزدی کنار نرفته است، ولی حقیقت این بود که حال آرای عارف به سبد رای روحانی ریخته شده و طبیعتا شانس او برای پیروزی در انتخابات بیشتر شده بود.
قربانعلی قائمی فعال اصلاح طلب در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در توضیح این موضوع گفت: زمان انتخابات ۹۲ در جمع بندی دوستان به این نتیجه رسیدند که آقای روحانی شانس بیشتری در برابر رقبا دارد و به همین علت عارف کنار رفت. موضوعی که البته مشابه آن در انتخابات ۹۶ هم تکرار شد.
ماجرایی که تَکرار شد
در انتخابات ۹۶ بود که اسحاق جهانگیری معاون اول دولت روحانی که از همان ابتدا دارای گرایش اصلاحطلبی بود و از مؤسسان حزب کارگزاران سازندگی هم بهشمار میآمد به عنوان کاندیدای پوششی وارد عرصه رقابت شد، لقبی که البته خودش آن را هرگز نپذیرفت و حتی در پاسخ به انتقادها گفته بود، من از استانداری تا معاون اول ریاستجمهوری را طی کردهام؛ چرا نباید رئیسجمهور شوم؛ جهانگیری حتی در ششم اردیبهشت ۹۶ در حیاط هیئت دولت به خبرنگاران گفت که اهل انصراف نیست و با رد پوششی بودنش گفت که دوست دارد رئیسجمهور شود! اما سرانجام در روز سهشنبه ۲۶ اردیبهشت به نفع حسن روحانی کنارهگیری کرد و این دومین باری بود که یکی از اشخاص مطرح جریان اصلاحات به نفع یک کاندید اجارهای کناره گیری میکرد.
قربانعلی قائمی فعال اصلاح طلب در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در این باره گفت: یک قانون نانوشته در این کشور وجود دارد مبنی بر اینکه هر رئیس جمهوری باید دو دوره بر سر کار باشد؛ در نتیجه همه میدانستند که آقای روحانی بر اساس این قانون نانوشته باید دو دوره رئیس جمهور شود و موضوع بعد هم این است که اگر قرار باشد واقعی و منطقی تصمیم بگیریم باید بپذیریم که وقتی رئیس جمهوری زمینههای کاری خود را فراهم و تیم کاری خود را انتخاب کرده و برنامه ها را در دست اجرا دارد، عقل و منطق به ما حکم میکند که بر اساس منافع ملی میدان را برای ادامه کار او فراهم کنیم تا در یک دوره ۸ ساله کارنامه خود را کامل ارائه کند.
اما محمدحسن قدیری ابیانه فعال سیاسی در این باره میگوید: جهانگیری معاون روحانی بود و جرات این را نداشت که در برابر او بایستد و او صرفا وارد عرصه نامزدی شد، برای اینکه ضربه گیر روحانی شود.
حال سالها از آن روزها میگذرد، عملکرد ناموفق دولت تدبیر و امید کار را به جایی رساند که جریان اصلاح طلب به کل منکر حمایت خود از روحانی شده و حتی پروژه عبور از او را کلید زده؛ اما این تمام ماجرا نیست، جریان اصلاح طلب امروز در حالی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ آماده میکند که بسیاری از شخصیتهای این گروه از نامی به عنوان کاندیدای اصلی خود استفاده میکنند که هیچ ارتباطی به این آنها نداشته و عجیب ذهنها را به یاد اتفاقات سال ۹۲ و ۹۶ رهنمون میکند.
اما این نام آشنا کسی نیست جز علی لاریجانی که حدود دو دوره به عنوان فردی اصولگرا وارد مجلس شد؛ چهرهای که همواره در لیست اصولگرایان حضور داشته و در انتخابات ۸۴ ریاست جمهوری و ۸۶ مجلس شورای اسلامی هم با حمایت این حزب کاندیدا و انتخاب شده بود. به طور قطع اگر قرار باشد لاریجانی با حمایت از اصلاحات در انتخابات روی کار بیاید باز هم داستان تکراری نامزد اجاره ای را برای اصلاحات رغم خواهد زد. حال سوالی که برجا مانده این است که آیا اصلاح طلبان بازهم به سراغ کاندیدی اجاره ای از جریان رقیب خواهند رفت؟
نامزد اجارهای اصلاحطلبان برای ریاست جمهوری؛ این بار با بازی علی لاریجانی
احمد شریف عضو شورای عالی اصلاحطلبان در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در پاسخ به این سوال که آیا اصلاح طلبان باز هم به سراغ کاندیدی اجاره ای از جریان رقیب خواهند رفت گفته است: معتقدم دیگر اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدند که اگر قرار است که کاندیدایی برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی کنند، حتما باید شناسنامه اصلاحات داشته باشد و سابقه روشن و شفافی در گذشته داشته و معتقد به اصلاحطلبی باشد تا در صورت احراز پست ریاست جمهوری برنامههای اصلاحطلبان را اجرایی کند.
او ادامه داد: واقعیت این است ائتلافی که در سال ۹۲ شکل گرفت باعث شد که دو دوره حجتالاسلام و المسلمین روحانی از جریان اعتدال رئیس جمهور شود، در حالی که هیچ یک از انتظارات اصلاحطلبان را برآورده نکرد؛ بلکه صدمات بسیاری هم بر سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان وارد کرده و ریزش بسیاری در بدنه اصلاحطلبان اتفاق افتاد. پس بعید میدانم افرادی که اجتناب میکنند از اینکه بگویند اصلاح طلب هستند یا اینکه گذشته شان طوری بوده که وابسته به این جریان نبودند، جزو گزینههای اصلاحطلبان در انتخابات آینده ریاست جمهوری باشند.
اما یدالله طاهرنژاد در این باره گفته بود: «اگر به این نتیجه برسیم که امور زندگی و معیشت مردم با حمایت ما از آقای لاریجانی بهتر میشود، احتمال دارد که اصلاحطلبان از آقای علی لاریجانی حمایت کنند. هر کس بتواند کشور را به درستی اداره کند، ما مخلص او هستیم». در سال ۹۸ هم محمد عطریانفر گفت: «درباره آقای لاریجانی باید این را در نظر داشت که شرایط او نسبت به سال ۸۴ در کل فرق کرده است؛ به هر حال تجربه سه دوره ریاست مجلس کافی است تا او بهعنوان یکی از نامزدهای اصلی و شاخص انتخابات ۱۴۰۰ مطرح شود».
قربانعلی قائمی فعال اصلاح طلب در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، شخصا به عنوان یک فرد عادی باید بگویم که با شرایطی که برای برادران لاریجانی وجود آمده آنها امروز مهرههای سوخته محسوب میشوند و هر کسی روی آنها سرمایه گذاری کند، قطعا نتیجهای جز باخت عایدش نخواهد شد.
حسین کنعانی مقدم فعال اصولگرا هم در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در این باره گفته است: آقای لاریجانی همواره در میان اصولگرایان رای داشته و اگر قرار باشد به سمت اصلاح طلبان برود همین رای اندک خود را نیز از دست خواهد داد؛ به بیانی دیگر حمایت اصلاح طلبان از لاریجانی مرگ سیاسی لاریجانی است.
قطعا جریان اصلاحات امروز با چالشهای بسیاری مواجه بوده و تصمیم سختی را باید برای انتخابات بگیرد، حال باید دید که آیا اصلاحات تجربه سالهای دور خود را مجددا تکرار کرده یا به رویکردی تازه روی آورده و از شخصیتهای دورن خود استفاده خواهد کرد.