به گزارش راهبرد معاصر؛ روز گذشته بود محمدحنیف اتمر، سرپرست وزارت خارجه افغانستان در رأس هیأتی 45 نفره از جمله وزیر کار و تعدادی از معاونان و مدیران ارشد دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی افغانستان به ایران سفر کرده و با وزیرخارجه و برخی مسئولین سیاسی و امنیتی ایران ملاقات میکردند. این اولین سفر یک مقام رسمی کابل بعد از حاشیه هایی زیادی که بر سر رودخانه هریرودی و همچنین تشکیل دولت جدید افغانستان بوجود امده به شمار می آید. کارشناسان براین باور هستند این سفر می تواند مقدماتی برای یک رابطه جدید باشد که در ان تبادلهای فرهنگی و اقتصادی زیادی داشته باشیم .
در همین باره تحلیلگر مسائل شبه قاره می گوید: ایران و افغانستان دو کشور همسایه هستند که بیشترین اشتراکات زبانی و فرهنگی و علمی و تاریخی را دارند این دو کشور باید بتوانند مناسبات دوستانه ای داشته باشند و تحت تاثیر جریانات موقت پیش آمده قرار نگیرند.
پیرمحمد ملازهی، تحلیلگر مسائل شبه قاره در گفت و گو با راهبرد معاصر درباره سفر محمدحنیف اتمر سرپرست وزارت خارجه افغانستان به ایران گفت: شرایطی که برای مهاجرین افغان پیش آمد و روایت متفاوت ایران و افغانستان می طلبید تا این دو کشور به شکل ویژه ای مسائل پیش آمده را بررسی کنند و راه حلی پیدا شود. به نظر می رسد این دو کشور به این نتیجه رسیده اند که قبل از هر حرکتی باید سند استراتژیک همکاری های بین دو کشور به سرانجام برسد تا باقی کارها ذیل این برنامه حل و فصل شود. این نگاه در هر دو کشور وجود دارد.
وی تصریح کرد: سفر آقای اتمر به ایران باید در این اساس دیده شود. ایران و افغانستان دو کشور همسایه هستند که بیشترین اشتراکات زبانی و فرهنگی و علمی و تاریخی را دارند این دو کشور باید بتوانند مناسبات دوستانه ای داشته باشند و تحت تاثیر جریانات موقت پیش آمده قرار نگیرند.
این تحلیلگر مسائل شبه قاره در پاسخ به این پرسش، آیا می توان منتظر فصل جدیدی در روابط بین ایران و افغانستان بود؟ گفت: دولت افغانستان بعد از انتخابات و پس از اختلاف نظر پیش آمده بین دولت اشرف غنی و تیم عبداله عبداله موفق به رسیدن به جمع بندی نشدند. هر دو طرف خود را پیروز انتخابات اعلام کردند و هر دو سوگند یاد کردند. از این زمان بحرانی جدی در افغانستان به وجود آمد که بسیاری از کشورها برای حل و فصل آن تلاش کردند.
وی درباره سفر وزیر امور خارجه ایران به افغانستان گفت: وزیر امور خارجه ایران نیز سفری به افغانستان داشت و تلاش کرد تا مصالحه ای بین دو گروه ایجاد کند. در سایه این تلاش ها توافقی ایجاد شد و طبق متن آن 50% از مقامات دولتی در صف بالا توسط تیم عبداله عبداله تعیین می شود و 50% باقیمانده توسط تیم اشرف غنی تعیین می شود و قدرت به صورت برابر بین این دو گروه تقسیم می شود. این موضوع تا حدود زیادی به یکدست شدن حاکمیت در افغانستان کمک کرد و اختلافاتی که در سایه انتخابات بوجود آمده بود تا حدود زیادی برطرف شد. نقش ایران در این زمینه قابل تامل بود. ولی در حقیقت قدرت در افغانستان فقط در بین این دو گروه نیست و تیم سومی وجود دارد که طالبان است.
ملازهی افزود: جناح طالبان در مقابل جناح جهادی ها و شمالی های عبداله و جناح لیبرال دموکرات های غنی قرار دارد و در حال مذاکره با آمریکا است ولی این مذاکرات به مرحله مذاکرات بین الافغانی نیاز دارد. بنابراین در آینده این سه جناح باید برای تشکیل دولت با هم به توافق برسند که کار ساده ای به نظر نمی رسد. خواسته تمام کشورهای منطقه از جمله ایران ایجاد صلح و ثبات در افغانستان است. ولی آمریکایی ها مکررا در این فضا شیطنت می کنند و خواستار توسعه مناسبات بین ایران و افغانستان بر اساس منافع مقابل نیستند. افغانستان و ایران به توسعه مناسبات بین طرفین نیاز دارند.
او در پایان خاطرنشان کرد: در ایران این تلقی وجود دارد که برقرار شدن نظم و امنیت در افغانستان می تواند منجر به ایجاد امنیت در کشور های همسایه شود. همانطور که ظرفیت سرایت ناامنی به کشورهای همسایه افغانستان وجود دارد. ایران و افغانستان به لحاظ نظامی و امنیتی و اقتصادی به هم نیاز متقابل دارند. از این منظر توافق جامع بین ایران و افغانستان اهمیت پیدا می کند. منطقه چابهار در ایران می تواند به خوبی نیاز افغانستان را تامین کند شرایط برای این دو کشور باید در چهارچوب سند راهبردی مساعد شود و این سفر قطعا برای تنظیم سند توافق در راستای همکاری های مشترک است.