چرا ترامپ به مسئولان ایران پیشنهاد مذاکره داد؟-راهبرد معاصر

چرا ترامپ به مسئولان ایران پیشنهاد مذاکره داد؟

در شرایط کنونی با توجه به بی‌ثباتی‌های بازار و نارضایتی مردم از شرایط معیشتی، ترامپ با پیشنهاد مذاکره مستقیم و بدون پیش‌شرط با ایران، قصد دارد از اجماع نخبگان سیاسی و اقتصادی بر یک رویه واحد و رسیدن به یک تصمیم و اقدام مشترک جلوگیری کند.
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۷ - ۱۹ مرداد ۱۳۹۷ - 2018 August 10
کد خبر: ۵۰۵

به گزارش راهبرد معاصر؛ ترامپ با پیشنهاد مذاکره مستقیم و بدون پیش‌شرط با ایران، به دنبال خروج از انزوا و ادامه بازی تعلیق و نوسان علیه ایران است. ترامپ در کنفرانس خبری با نخست وزیر ایتالیا گفت: «اگر آن‌ها بخواهند ملاقات کنند، من هم بدون هیچ پیش‌شرطی ملاقات خواهم کرد. هر زمان که آن‌ها بخواهند. این کار برای این کشور خوب است، برای آن‌ها خوب است، برای ما خوب است و برای جهان خوب است.» بعد از اظهارات ترامپ، عده‌ای سراسیمه ابراز شادمانی کردند که انسداد سیاسی و بین‌المللی برطرف شد و مشکلات حل می‌شوند! و بازارها به این اظهارات واکنش نشان دادند. برخی این اظهارات را موضع جدید آمریکا دانستند. کوتاه آمدن ترامپ از 12 شرط پمپئو برای مذاکره با ایران می‌توانست نشانه خوبی باشد. به عقیده این عده شرایط پیش‌آمده فرصتی کم‌نظیر است و باید مقامات عالی‌رتبه سیاسی و دیپلماتیک کشور از آن بهره‌برداری کنند.


چرا ترامپ تغییر موضع داد؟

تنها یک هفته پس از تقابل‌های لفظی شدید مقامات سیاسی و نظامی ایران و آمریکا که باعث ایجاد نگرانی‌های زیادی در منطقه و جهان شده بود، این تغییر موضع ناگهانی ترامپ می‌تواند استنباط‌های گوناگونی داشته باشد. به عقیده برخی رسانه‌ها، ناآرامی‌ها و بی‌ثباتی‌های اقتصادی داخل ایران و کاهش شدید ارزش ریال و نارضایتی مردم باعث تحمیل فشار سنگین بر مسئولین شده است و ترامپ مترصد امتیاز گرفتن در این شرایط است. امتیازاتی گسترده‌تر و متنوع‌تر از آنچه در برجام آمده بود.


البته در سیاست خارجی هیچ احتمالی در محاسبات دولتمردان منتفی نیست اما ترامپ به‌خوبی می‌داند که در شرایط کنونی و پس از خروج از برجام و نقض توافق طرفین، بسیار بعید است که تا مدت‌ها مقامات جمهوری اسلامی ایران به فکر توافق دیگری با آمریکا باشند. وقتی قطعنامه سازمان ملل محترم شمرده نشود چه تضمینی برای پایبندی به یک توافق دوجانبه وجود دارد. خصوصاً در عرصه روابط بین‌الملل که جز قدرت و بازدارندگی و پیشینه کشورها منطق دیگر وجود ندارد؛ بنابراین باید به دنبال اهداف دیگر آن‌ها از پیشنهاد مذاکره بدون پیش‌شرط باشیم.


کاهش پیامدهای ناشی از خروج از برجام

شرایطی که برای ایالات‌متحده پس از خروج از برجام در افکار عمومی جهان و دولتمردان کشورهای دیگر ایجاد شد، در دهه‌های گذشته بی‌سابقه بود. به‌استثنای چند کشور معدود مستقل، عموماً اقدامات و اظهارات آمریکا از طرف کشورهای دیگر، خصوصاً اروپایی‌ها حمایت و همراهی می‌شد، حتی اگر این تصمیم حمله نظامی یک‌جانبه به عراق و افغانستان می‌بود. اما پس از خروج ترامپ از برجام، موج وسیعی علیه آمریکا شکل گرفت و نخبگان آمریکایی و مقامات کشورهای دیگر نسبت به آن صریحاً انتقاد کردند و ترامپ را تهدیدی برای امنیت و صلح جهانی دانستند.


اروپایی که از تلاش بسیار برای منصرف کردن ترامپ سرخورده شدند، اعلام کردند با تحریم‌های یک‌جانبه همراهی نمی‌کنند. در کنار آن، ترکیه، روسیه، چین، مالزی، عمان، هند و بسیاری دیگر از کشورها تنها خود را ملزم به تبعیت از قطعنامه‌های سازمان ملل دانستند و از همراهی این تصمیم ترامپ سرباز زدند. برای کشوری که خود را ابرقدرت جهان معرفی می‌کند و بسیاری از منافعش را با هژمونی سیاسی و فرهنگی و اقتصادی به‌پیش می‌برد، بی تعهدی، جنگ‌طلبی و قانون‌شکنی، برچسب‌های سنگینی هستند و باید برای آن‌ها فکری کرد. پیشنهاد مذاکره، حتی وقتی می‌دانی طرف مقابل به آن تن نخواهد داد، همان راه‌حل است تا از شدت مواضع و احساسات ضدآمریکایی کاسته شود. ترامپ با گرفتن ژست کشوری که آماده گفتگو و صلح و سازش است، می‌خواهد آثار منفی روانی خروجش از برجام را کم‌رنگ کند.


تکرار بازی نوسان صعودی نارضایتی و قیمت‌ها

آمریکایی‌ها از نیمه‌های دهه 1380 با اوج‌گیری شدت تحریم‌ها یک استراتژی کلان را در پیش گرفتند. از طرفی تلاش کردند با کمک رسانه‌های وابسته به خود آثار تحریم‌ها را بزرگنمایی کنند و با عملیات روانی گسترده، القا کنند که نتیجه تحریم، فروپاشی اقتصاد مملکت است. در کنار آن با شرطی کردن مسئولان و افکار عمومی به تصمیمات و تحولات خارجی، دائماً اقتصاد کشور را دچار بی‌ثباتی و نوسان کنند. هر مؤلفه‌ای در بازار، علاوه بر تأثیرات عینی، بسته به انتظاری که از دامنه اثربخشی آن در ذهن فعالان اقتصادی و افکار عمومی وجود دارد، تعیین‌کنندگی خواهد داشت و این همان نقطه‌ای بود که آمریکایی‌ها نشانه رفته بودند.


متأسفانه رقابت‌های سیاسی داخلی و حزبی و انتخاباتی و ناآگاهی برخی نخبگان داخلی و اظهارات آن‌ها، باعث بزرگنمایی آثار تحریم‌ها و تحولات اقتصادی بر افکار عمومی شد و همین به اجرای نقشه آمریکایی‌ها کمک کرد. البته تحریم‌ها اثرگذار هستند و نتایج منفی بر اقتصاد کشور و معیشت مردم داشته‌اند اما سهم آن‌ها در قبال سوء مدیریت بسیار کمتر است. اقتصاد معمولاً از اخبار منفی تأثیرپذیرتر از اخبار مثبت است و برآیند یک خبر مثبت و یک خبر منفی مشابه، صفر نیست. به راین اساس توالی اخبار مثبت و منفی پی‌درپی به بی‌ثباتی اقتصادی می‌انجامد. آمریکایی‌ها درازای اخبار مثبت از ما امتیاز می‌گیرند و با اخبار منفی امتیازی که داده‌اند را خنثی می‌کنند. نتیجه این اقدامات آن‌ها تاکنون نوسان رو به صعود قیمت‌ها بوده که باعث ایجاد نارضایتی از شرایط اقتصادی شده است.


تعلیق تصمیم‌گیری دولتمردان و اجماع نخبگان

از زمان انعقاد برجام، با اظهارات ضد ایرانی مقامات مختلف آمریکایی، دائماً این موج نگرانی نسبت به تحولات خارجی به جامعه ایران القا می‌شد تا امکان بهره‌برداری از عواید برجام منتفی شود. با روی کار آمدن ترامپ این رویه شدت گرفت. یک سال و نیم برجام را تمدید کرد اما هر بار به حدی بر ضد ایران موضع می‌گرفت که فضا تیره و تیره‌تر می‌شد. ترس و امید مقامات و فعالان اقتصادی آن‌ها را در حالت تعلیق نگه می‌داشت. همه در انتظار تثبیت شرایط بودند تا با توجه به فضای جدید تصمیم‌گیری کنند و این دقیقاً همانی بود که آمریکایی‌ها می‌خواهند. چماقی به نام تحریم بالای سرِ ما نگه‌داشته‌اند و تصویر هویج عادی‌سازی روابط را نشان می‌دهند. مطمئن باشید تا زمانی که ایران در این بازی بماند آن‌ها هم ادامه خواهند داد چراکه راه دیگری ندارند. از یک ‌سو این دلگرم‌کننده است که آمریکایی که در مقابله با ایران راهبرد دیگری جز وقت‌کشی و تحریم ندارند و از سویی نگران‌کننده است که ما هنوز پس از 4 دهه تحریم در دام این سیاست‌ها می‌افتیم.


در شرایط کنونی با توجه به بی‌ثباتی‌های بازار و نارضایتی مردم از شرایط معیشتی، ترامپ با پیشنهاد مذاکره مستقیم و بدون پیش‌شرط با ایران، قصد دارد از اجماع نخبگان سیاسی و اقتصادی بر یک رویه واحد و رسیدن به یک تصمیم و اقدام مشترک جلوگیری کند شاید به خیال او با ادامه این بی‌ثباتی‌ها جمهوری اسلامی دچار لطمه و آسیب شود. درست زمانی که زمزمه اتحاد نخبگان در داخل به گوش می‌رسد، طرح پیشنهاد مذاکره باعث چندصدایی و اختلاف‌نظر شد!


اظهار ضعف در برابر دشمن

ترامپ پس از خروج از برجام و اعلام تحریم‌ها گفت ایران به‌زودی پای میز مذاکره خواهد آمد. فارغ از تمام تبعات دیگری که عنوان شد، پذیرش پیشنهاد مذاکره در شرایطی که آمریکا از برجام خارج‌شده و تحریم‌های جدیدی را وضع کرده است، یعنی مخابره پیام عقب‌نشینی به جهان؛ یعنی ما تحت فشار تحریم از هر ظلم و اقدامی متخاصمانه می‌گذریم. چنین پیامی بدعت نامناسبی در روابط ایران با قدرت‌های جهانی خواهد گذاشت.


بهره سخن

فوری‌ترین اقدامی که دولت و وزارت خارجه باید انجام دهد پاتک اقدام تبلیغاتی ترامپ برای نمایش صلح‌طلبی و قانون مداری است. باید به‌خوبی نشان داد که درخواست گفتگو از طرف کسی مطرح شده که یک توافق بین المللی را برخلاف نظر تمام کشورهای دیگر، نقض کرده و به‌صورت یک‌جانبه از آن خارج‌شده است.


افکار عمومی جهان نباید از عهدشکنی آمریکا غافل شود و بداند که لازمه مذاکرات جدید التزام به وعده‌های قدیمی است. مردم ایران و دولتمردان یک‌بار برای همیشه تکلیف را باید روشن کنند. جمهوری اسلامی ایران و آمریکا اختلافات عمیق ایدئولوژیک دارند و تا زمانی که ماهیت این دو کشور این‌گونه است، این دشمنی ادامه خواهد داشت. دل بستن به اتفاقی که واقعیت نمی‌یابد، تنها باعث ایجاد ضعف و شکستن مقاومت می‌شود. خلاقیت و ابتکار عمل را از بین می‌برد. پس با فرض این دشمنی تصمیم بگیرید، برنامه‌ریزی کنید، سیاست‌گذاری کنید و اقدام کنید. در این صورت بازی‌های روانی و عملی آمریکایی‌ها، بر تصمیمات دولتمردان و فعالان اقتصادی بی‌اثر خواهد شد.


ارسال نظر
تحلیل های برگزیده