ببینید/فرمانده کل سپاه خطاب به صهیونیست‌ها: اگر در یک لحظه ۶۰۰ موشک روی سرتان بریزیم چه کار خواهید کرد؟  معاون وزیر امور خارجه: در مذاکرات هسته‌ای، ایران فقط اقدامات اطمینان‌ساز می‌پذیرد سیاری: خلیج فارس بوده، هست و خواهد ماند هلندی نامدار در کادر استقلال این خوراکی مقوی کلسترول را کنترل می‌کند دورتموند، لورکوزن را چپ و راست کرد! آتش‌سوزی در مغازه تعویض روغنی اندرزگو/ آتش به نمای ساختمان مجاور هم سرایت کرد حقوق جدید دانشگاه آزاد اعلام شد/ میانگین دریافتی کارکنان به ۳۱ میلیون تومان می‌رسد ویدیو/ نخستین اخبار دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا آخرین وضعیت پرداخت کالابرگ الکترونیکی/ اعتبار دهک‌های مختلف چقدر است؟ چگونه آب گشنیز به رشد مو و بهبود کیفیت آن کمک می‌کند؟ اسطوره میلان و هلند با پیشنهاد استقلالی‌ها موافقت کرد جزئیات جدید از حادثه سقوط ۷ نفر به چاه در کوهدشت + اسامی سفر مهم عراقچی به ریاض/ پیام ایران به عربستان در آستانه مذاکرات هسته‌ای سی‌ان‌ان: تیم فنی آمریکا در مذاکرات یکشنبه عمان حضور ندارد

افشای راز جنایت هولناک در مشهد /برادری که خواهرش را کشت!

برادر مقتول که به‌خاطر حفظ آبرو خواهرش را به قتل رسانده بود پس از ۱۳ دستگیر شد.
تاریخ انتشار: ۲۲:۴۷ - ۰۱ اسفند ۱۳۹۷ - 2019 February 20
کد خبر: ۵۲۰۹

به گزارش راهبرد معاصر ، صبح ۱۹ تیر ۸۴ شهروندان در تماس با نیروهای انتظامی از کشف جسد دختر جوانی که روسری دور گردنش پیچیده شده و آثار وارد آمدن ضرباتی با جسم سخت بر سر وی نمایان بود، در زمین‌های کشاورزی حاشیه جاده سرخس -مشهد خبر دادند که پس از بررسی هیچ‌گونه مدارک هویتی و شناسایی از مقتول به دست نیامد.

 

پس از بررسی دقیق هویت وی توسط پلیس مشخص شد دختر ۱۹ ساله دارای دو فقره سابقه روابط نامشروع است بنابراین کارآگاهان به آدرس موجود در پرونده رفتند اما در اطراف روستای کنه‌بیست مشهد نیز کسی خانواده ای به نام «ر» را نمی‌شناخت.

پس از گذشت ۱۳ سال مجدد پرونده مورد رسیدگی قرار گرفت. سوال این بود که چرا در طول ۱۳ سال گذشته هیچ‌وقت ماجرای گم‌شدن وی را به پلیس گزارش نکرده‌اند؟ پس احتمالا اعضای خانواده وی در مرگ او دخیل هستند.

 

با گمانه زنی کاراگاهان پلیس یکی از برادران مقتول که «مجید – ر» نام دارد دستگیر شد.

مجید پس از اینکه از اینکه متوجه شد کارآگاهان از همه چیز باخبر هستند لب به سخن گشود و گفت: خواهرم با افراد متعددی ارتباط داشت و آبروی ما را برده بود. او حتی با یکی از همکارانم نیز ارتباط داشت تا اینکه به پیشنهاد همکار سنگ‌کارم او را سوار موتورسیکلت کردیم و به سمت مهدی‌آباد به راه افتادیم.

 

وی در ادامه اعتراف خود افزود: آنجا من روسری را دور گردنش پیچیدم و محکم می‌کشیدم که در همین حال دوستم سنگ بزرگی را بر سرش کوبید و خواهرم جان سپرد و بعد هم جسد او را در همان منطقه انداختیم. وقتی مدتی از خواهرم بی‌خبر ماندیم پدر و مادرم گفتند خوب بود او گم شد.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار