به گزارش راهبرد معاصر؛ اقدامات خصمانه دولت آمریکا در حمله به هواپیمای مسافربری برای اولین بار رخ نداده است که آن را یک موضوع سهوی خطاب کرد، لذا با توجه به اینکه چنین تهدیدات و تهاجماتی از سوی آمریکا موضوع تازهای نیست و مسبوق به سابقه است، پر واضح است که جمهوری اسلامی ایران نباید از این موضوع به سادگی عبور کند، چرا که با سوابق آمریکا و حمله به هواپیمای ایرباس ایران، تعداد قابل توجهی از مسافران و اتباع ایرانی و خارجی به مظلومانه ترین شکل ممکن شهید شدند، لذا از این رو لازم است تا شکایت خود را تقدیم مراجع حقوقی و سیاسی بین المللی کنیم.
آمریکا یک بار دیگر در سال ۹۵ نیز اقدام به تهدید هواپیمای جمهوری اسلامی ایران کرده بود، لذا اقدام اخیر این کشور در آسمان سوریه را نمی توان یک تهدید آشکار برای هواپیمای مسافربری عنوان نکرد، لذا آنچه برای هواپیمای مسافربری ماهان رخ داده تهدید و حمله به هواپیمای غیرنظامی محسوب می شود.
یکی از سوالاتی که بعد از این واقعه مطرح میشود این است که آیا دولت جمهوری اسلامی ایران از منظر حقوق بین الملل میتواند نسبت به این مسئله اقدام حقوقی یا عمل متقابل انجام دهد؟ در این خصوص باید گفت مسئولیت حقوقی و مسئولیت قانونی دولت امریکا مغایر مواد ۳ مکرر کنوانسیون شیکاگو و ضمیمه آن کنوانسیون مونترال ۱۹۷۱ که اصول مسلم حقوقی را مورد اشاره قرار داده از طریق دولت آمریکا زیر پا گذاشته شده است، در واقع مطابق با قواعد بین الملل و قوانینی که بر پروازها حاکم است یا قوانین و معاهداتی که از طریق سازمان هوایی بین المللی مطرح شده میتوان گفت هواپیمای ماهان یا هواپیمای دولت جمهوری اسلامی ایران چون مسافربری بوده و در آسمان کشور دیگری چون سوریه تهدید شده است بر طبق پیمان شیکاگو، عمل مخاطره آمیزی از سوی هواپیماهای آمریکایی علیه هواپیمای مسافربری صورت گرفته است، لذا دولت سوریه موظف است با تشکیل کمیته بررسی حادثه با مشارکت جمهوری اسلامی ایران بر اساس شواهد و قرائن جعبه سیاه هواپیمای جمهوری اسلامی ایران و مکالمه جنگنده های امریکایی و مکالمه برج مراقبت نسبت به این حادثه اظهار نظر کند، بنابراین خروجی کمیته تحقیق دولت سوریه که چه اطلاعاتی را در اختیار سازمان های بین المللی می گذارد موضوع مهمی است که می تواند پاسخگوی افکار عمومی باشد.
بی تردید اگر ماحصل تحقیقات در کمیته بررسی مشخص شود هواپیمای مسافربری ایران تحت تهدید قرار گرفته و در واقع رهگیری هواپیمای مسافربری ما نوعی تهدید از جانب جنگنده های آمریکایی با اقدام برای فریب پدافند سوریه برای هدف قرار دادن هواپیمای ایرانی بوده طبق ماده ۳۳ مکرر این موضوع به عنوان یک تهدید برای هواپیمای مسافربری غیر نظامی تلقی میشود، چرا که طبق یکی از اصول مطرح و مهم پذیرفته شده بین المللی باید هواپیماهای مسافربری در رابطه با سامانه های نظامی امنیت کامل داشته باشند، به عبارت دیگر سامانههای نظامی باید امنیت لازم را برای هواپیماهای غیر نظامی ایجاد کنند، لذا بر طبق کنوانسیون های بین المللی سامانه های نظامی نباید حالت تهدید برای هواپیمای مسافربری ایجاد کنند و جان مسافران و هواپیما باید تحت همه گونه امنیت و ایمنی قرار داشته باشد، بنابراین موضوع مورد سوالی که باید به افکار عمومی پاسخ داده شود تهدید آمریکاست، لذا براساس این تهدید خلبان دولت جمهوری اسلامی ایران در آن لحظه موضوع را تهدید آمیز تلقی کرده و با کم کردن ارتفاع غیرمنتظره خود باعث دور کردن هواپیمای خود از صحنه خطر شده است، بنابراین اقدامی که انجام شده تصمیم گیری آنی خلبان ایرانی برای حفظ جان مسافران خود بوده است، به عبارتی خلبان ایرانی بهترین تصمیم را در آن در لحظه اتخاذ کرده است، هواپیما به صورت سالم در غیر مقصد خود فرود آمده اما در نهایت اگر چه هواپیما از بیرون دچار آسیب نشده، اما به علت کم کردن ارتفاع به صورت اضطراری مسافران دچار تنش و سانحه شده اند و به دلیل برخورد سر مسافران با بدنه هواپیما دچار آسیب های جدی شده اند، پرواضح است دولت امریکا باید جوابگوی این اقدام باشد و غرامت مسافران مضطرب هواپیمایی ماهان را پرداخت کند. در طی دهه های گذشته به خوبی مشخص شده عموماً آمریکایی ها هر جا که از بعد نظامی کم می آورند دست به عملیات های روانی علیه غیرنظامیان می زنند تا از این طریق ضعف نظامی خود را در مقابل سایر کشورها، مثل ایران اسلامی که به عنوان قدرت برتر نظامی منطقه محسوب می شود، نشان ندهند، آمریکایی ها با چنین رفتارهایی به دنبال آن هستند تا به نوعی برای افکار عمومی کشورهای حاشیه خلیج فارس و هم پیمانان خود و همبازی خود دولت اسرائیل، قدرت خود را به نمایش بگذارند، در حالی که این روش اظهار قدرت نیست، بلکه نمایش افول است.
در هر صورت این ضعف دولت آمریکا است که هر جایی که شکست می خورد از طریق اقدامات علیه غیر نظامیان که در تمام کنوانسیون های بین المللی از جمله شیکاگو رد شده است و اصلا در حقوق بین الملل جایی ندارد را در دستور کار خود قرار می دهد. بی تردید دلایل ذکر شده آمریکایی ها برای توجیه این تهدید بسیار غیر واقعی و توجیهناپذیر است که هیچ پایه و اساسی ندارد و نمی تواند توجیه کننده حرکت غیر منطقی جنگنده های آمریکایی علیه یک هواپیمای مسافربری باشد.
بی تردید دولت ایران و حقوقدان های بین الملل ایرانی همانند اوایل انقلاب که تجربیات بین المللی چندانی نداشتند دست روی دست نمی گذارند و فریاد اعتراض و حق خواهی خود را به گوش جهانیان می رسانند و اجاره نمی دهند همانند سال ۶۷ دولت امریکا که هواپیمای ما را مورد حمله قرار داد، جان مسافران بیگناه را تهدید کند، قطعا ما صدایمان را به گوش جهانیان می رسانیم و مطابق نقض قوانین بین المللی خسارت های آن را مطالبه خواهیم کرد، حتی اگر لازم باشد دولت جمهوری اسلامی ایران باید در این راستا اقدام متقابلی را برای پاسخگویی به تهدید آمریکا در دستور کار خود قرار دهد.