به گزارش راهبرد معاصر؛ رهبر معظم انقلاب در دیدار تلویزیونی عید قربان فرمودند «جریان تحریف شکست بخورد جریان تحریم قطعاً شکست میخورد.» با این تعبیر رهبر انقلاب، جنگ اقتصادی و تحریمی در سایه جنگ ذهنی است. تحریف یا تصویرسازی غلط، در حقیقت فریب ادراکی است که دشمنان ما در یک نبرد هوشمند و ترکیبی و با بهرهگیری همزمان از اعتباربخشی به تهدید نظامی از یکسو و شرطیسازی اقتصاد کشور با شل و سفت کردن پیچ تحریمها از سویی دیگر و درنهایت به راه انداختن نبرد رسانهای در مسیر فریب افکار عمومی عمل می کند. بنابراین تحریف؛ جنگ ذهنی، جنگ شناختی و ادراکی جامعه است. هدف این جنگ وارونهنمایی از واقعیت است. جنگی که با تصویرسازی غلط ادراک مردم از پیرامون را تغییر میدهد و هولناک میسازد. جریان تحریف تنها یک هدف را دنبال میکند و آن نیز ناامید کردن جامعه از راه طی شده و مسیر پیش رو است. جامعه ناامید جامعهای است قهرا شکستخورده. لذا جنگ اقتصادی دشمن نیز در خدمت همین جنگ ذهنی است. بنابراین جریان تحریف را باید با کلیدواژه «ناامیدی» شناخت.
پراکندن دروغ و شایعه در جامعه، تقطیع و تحریف سخنان و اقدامات، ناکارآمدسازی، پررنگ کردن نواقص و پنهان کردن نقاط مثبت همگی شیوههایی هستند که مخالفان جمهوری اسلامی از آنها برای اثرگذاری بر افکار عمومی بهره میجویند. این تحریفها و شایعات گاهی در بستر رویدادهای واقعی در عالم واقعی و گاهی در عالم خیال طراحان، بیآنکه در جهان واقعی اثر یا دلیلی بر وجود آنها وجود داشته باشد،منتشر میشوند. به عاملی برای استهلاک روانی و فیزیکی مسوولانی تبدیل میشود که باید بخشی از وقت و فکر خود را برای پاسخ دادن به این شایعات و تصحیح تحریفهای صورت گرفته کنند.
مهمترین هدف طرح، تکرار و تثبیت، شایعهها و تحریفات در کشور هدف قرار دادن امید مردم و القای این موضوع تلخ است که کشور به یک بنبست غیرقابل حل رسیده و دیگر نمیتوان به آینده هیچ امیدی داشت. آمریکا و متحدان منطقهای او درحالی چشم امید به ناامیدی مردم ایران دوخته است که بسیاری از طرحهای پیشین از تروریسم اقتصادی تا ایران هراسیهای سیاسی نتوانسته است بهره برداری لازم را انجام دهد. فشار خارجی شرایط زندگی مردم را به ویژه در حوزه اقتصادی و معیشتی دشوار کرده اما نه آن میزان که رویای امثال جان بولتون در فروپاشی ایران تعبیر شود.
اغلب جریان تحریف را به جریانی میشناسیم که دروغ میگوید و مسائل را ناقص و وارونه ارائه میکنند. البته این جریان سهم بالایی در شکلگیری تحریف در جامعه دارند و گستره این جریان نیز از ضدانقلاب آغاز میشود و تا برخی در داخل نیز امتداد دارد.اما این همه موضوع تحریف نیست افراد و گروه های دیگری نیز هستند که در این چارچوب می گنجند. از جمله افرادی که فقط سیاهیها را میبینند و حاضر نمیشوند داراییها و فضائل را به زبان بیاورند. آنها یا نکات مثبت را کوچک بهحساب میآورند یا به تمسخر میگیرند، افرادی که بزرگنمایی میکنند. آنچه می گویند کذب نیست، اما فراتر از اندازه خودش است، افرادی که جای اصل و فرع امور را عوض میکنند، هیجانسازها، غوغاسالارهایی که با تحریک احساسات مخاطب اجازه نمیدهند عقل مخاطب منطقی مسائل را تحلیل کند و... مخاطبی که کورکورانه محتوای دیگران را لایک، ریشیر و ریتوییت میکند و متن و خبر بدون بررسی از این گروه به آن گروه میبرد در این جریان وارونه نما سهم دارد. مسوولان با پنهان کاری زمینهساز جریان تحریف هستند. همچنین مسوولی که مردم را جهت پاسخگوئی و روشنگری به حساب نمیآورد بیرقدار جریان تحریف است.خلاصه تصور نکنیم جریان تحریف فقط آن سوی آبهاست.
بنابراین مشخص میشود در کنار عوامل خارجی و فضاسازیهای رسانهای، عوامل و جریانات داخلی میتوانند نقش زیادی در ایجاد تحریف داشته باشند. نکته قابل تامل تاکید رهبر معظم انقلاب بر تاثیر تحریف در موضوع تحریم است. اینکه چگونه تحریف میتواند زمینهساز و هموار کننده راه تحریم باشد و آن را تقویت کنند، به نظر می رسد نقش عوامل داخلی تحریف برجستهتر از عامل خارجی می تواند باشد. موضوعی که د شرایط کنونی و بعد از شکست برجام نیز همچنان ادامه دارد. به نحوی که برخی از مسئولان یا رسانههای داخلی ضرورت مذاکره با آمریکا را مطرح میکنند. آنها با دروغسازی و برای جلب نظر افکار عمومی در کشور، ادعا میکنند که ترامپ در شرایط بسیار بدی در داخل آمریکا قرار دارد و حاضر است هر امتیازی را بدهد تا از این وضعیت رهایی یابد. 3- مقام معظم رهبری در سخنرانی عید قربان در مورد سود آمریکا در مذاکره فرمودند: «این پیرمردی که در آمریکا بر سر کار است، از این مذاکره سود خواهد برد؛ یا برای خودش یا انتخابات میخواهد از این مذاکره استفاده کند.» جریان تحریف ابایی از آن ندارد که برای توجیه مذاکره از خزانه خالی، تضمین امضای کری، حل مشکل آب خوردن، هواپیمایی که بوی نو میدهد، دلار هزارتومانی و رفع خطر نظامی را مطرح کند تا معامله برد برد به نفع آمریکا و مذاکرهخواهان رقم بخورد.
در واقع جریانی در داخل وجود دارند که وقتی تحریمهای غیر انسانی و ظالمانه افزایش می بابد و یا برجام به صورت یکطرفه نقض می شود، تلاش میکند با وارونه سازی واقعیت ها، فضای رسانهای و افکار عمومی را به سمتی سوق میدهند که احساس شود «خود ما مقصر و منشا این ظلم هستیم». جریان تحریف علاقه فراوانی به غرب دارد و تلاش میکند تحریمها بر ملت ایران مؤثر واقع شود. این جریان گرچه ایرانی است، ولی نگاه جهانوطنی دارد؛ یعنی بیشتر تعلقخاطر به جهانی که آمریکا در رأس آن است، دارد و نه به وطن خود.
نقطه مقابل تضعیف روحیه مردم، تقویت روحیه انقلابی است که در سالهای گذشته، رهبر معظم انقلاب مکرراً بر آن تأکید داشتند، چراکه وقتی مسئولی، مدیری و حتی فراتر از آنها، آحاد جامعه روحیه انقلابی را در خود تقویت کرده باشند، هم مغلوب خواسته دشمن و آدرسهای غلطی که آنها میدهند نمیشوند و هم در ارائه راهحلها برای رفع مشکلات کشور، سراغ برخی نسخههای بدلی همچون اینستکس اروپایی یا مذاکره با دشمنی که هدفی جز تحقیر و به ذلت کشاندن ملت ایران ندارد، نمیروند.
اگر میخواهیم در مقابل تحریف واقعیتها از جامعه ایران توسط دشمنان خارجی و داخلی بایستیم؛ اولاً باید با تقویت روحیه انقلابیگری در خودمان مانع تضعیف روحیهای که دشمن تمام عده و عدّه خود را به کار بسته تا نگاه مردم را نسبت به انقلاب و نظام اسلامی تغییر دهد، شویم. ثانیاً باید با نگاه تیزبینانه به آدرسهای غلطی که دشمنان ملت ایران از شرایط کشور میدهند، توجه داشته باشیم. در این صورت است که میتوان نسخههای بدلی همچون مذاکره با امریکا را از نسخههای واقعی و عملی برای برونرفت از مشکلات تشخیص داد و به آنها عمل کرد.