به گزارش راهبرد معاصر؛ محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسللمی ایران در مقالهای در ایران دیلی آنلاین مینویسد: آنچه ما در ایران - که هدف شرورانهترین و کورترین تحریمها قرار گرفتهایم - از رژیم فعلی ایالات متحده مشاهده کردهایم کاملا واضح است: این دولت هیچ چشمانداز روشنی برای آینده جامعه جهانی ندارد.
* رژیم فعلی واشنگتن هیچ برنامه واقعی ندارد
وی میافزاید: سرسختی و غیرقابل پیشبینی بودن ایالات متحده هیچ ارتباطی با اجرای ماهرانه تئوری بازیها ندارد. رژیم فعلی در واشنگتن صرفنظر از سوء مدیریت کووید-۱۹ در کشور خود یا تضعیف کردن صلح و ثبات در خارج از کشور، هیچ برنامه واقعی ندارد، مگر اینکه کورکورانه به تمام کسانی که حامی حاکمیت قانون هستند، حمله کند.
ظریف عنوان میکند: نحوه برخورد ایالات متحده با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد،که تائید کننده- و تفکیک ناپذیر از- برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، که معمولا با عنوان توافق هستهای ایران شناخته میشود، در این زمینه یک مثال روشن است.
رئیس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بیان میکند: در ژوئیه سال ۲۰۱۵ میلادی، ایران، ایالات متحده، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان با هدف رفع هرگونه نگرانی در مورد ماهیت منحصرا صلحآمیز برنامه هستهای ایران و در عین حال رهایی مردم ایران از تحریمهای غیرانسانی و ناعادلانه، به توافق مهمی دست یافتند. به عنوان بخشی از تعهدات ذیل برجام، ایالات متحده و نیز سایر کشورهای امضا کننده، به طور مشترک بانی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد شدند، که برجام جزء لایتجزای آن است و تمام ۹۰ صفحه آن به قطعنامه پیوست شده است، بنابراین قطعنامه برجام را به مثابه حقوق بینالملل تثبیت میکند.
وی میافزاید: با این حال در ماه می سال ۲۰۱۸ دولت ایالات متحده اعلام کرد که به طور یکجانبه تصمیم به «متوقف کردن مشارکت» در برجام گرفته است. از آن زمان به بعد، ایران و باقی جامعه بینالمللی در موقعیت خارق العادهای قرار گرفتهاند تا شاهد این باشند که ایالات متحده، نخستین دولت در تاریخ ملل متحد است که نه تنها یک قطعنامه الزام آور را که خود بانی آن بوده نقض میکند، بلکه آن دولتها و شرکتهایی را که با اجرای مفاد آن قطعنامه، از حقوق بینالملل حمایت میکنند، مجازات میکند.
وزیر خارجه مینویسد: همانطور که ماه گذشته به شورای امنیت هشدار دادم، این وضع موجود نه مطلوب است و نه پایدار. بنابراین ما در یک گذرگاه هستیم.
ظریف عنوان میکند: کارزار دروغ پراکنی دولت ایالات متحده - از جمله ادعاهای غلط و جعلی درباره اجماع منطقهای - درباره عواقب پایبندی امضا کنندگان باقیمانده از برجام به مفاد توافقنامه - از جمله عادی سازی همکاریهای دفاعی ایران با جهان در ماه اکتبر - نیرنگی برای پنهان کردن انگیزههای واقعی و بدخواهانه آن است.
وی میافزاید: آمریکا در فروپاشاندن قطعنامه ۲۲۳۱ علیرغم دو سال تحمیل بیرحمانه ترین «فشار حداکثری» که تاکنون به یک ملت تحمیل شده است - از جمله محروم کردن مردم عادی ایران از دسترسی به داروها و تجهیزات پزشکی در هنگام کشندهترین بیماری همهگیر که دنیا در دهههای متمادی به خود دیده است - شکست خورد.
*آمریکا به دنبال نابودی سازمان ملل
ظریف خاطرشان میکند: اکنون آمریکا امیدوار است که با سوء تفسیر خود از مفاد همان قطعنامهای که در سال ۲۰۱۸ آن را ترک کرد، سرانجام همان قطعنامه را نابود کند. این رفتار عمیقا مخرب ایالات متحده، کل ساختار ملل متحد را هدف گرفته است. شیوهای که آمریکا در پیش گرفته است تا با استفاده از سازوکار خود ملل متحد، این نهاد جهانی را نابود کند.
رئیس دستگاه دیپلماسی مینویسد: موضوعات و پیامدهای مهمی در این ارتباط وجود دارد که در این زمینه باید مد نظر قرار گیرند:اول و مهمتر از همه، ممکن است کسی تعجب کند که چرا یا چگونه فروپاشی تنها یک قطعنامه شورای امنیت ملل متحد در یک مورد خاص، به نتایج وسیعتر و عام میانجامد. این ارتباط کاملا وجود دارد.
وی تصریح میکند: اگر شورای امنیت با قلدرمآبی یک عضو مجبور به انهدام قطعنامه خودش شود، در واقع شاهد چند نسل عقبگرد در دستاورد چندجانبهگرایی جامعه جهانی خواهد بود. بدون احترام همه قدرتها به اصولی که شورای امنیت برای تحقق آنها ایجاد شده، شورا نمیتواند به وظایف خود عمل کند و هیچ ملتی نیز نمیتواند صلاحیت و اقتدار آن را بپذیرد.
ظریف میافزاید: ما نباید فراموش کنیم که همین رژیم حاکم بر آمریکا به طرز کودکانهای در زمان بدترین همهگیری جهانی بیماری، از سازمان بهداشت جهانی خارج شد، اما اکنون در تلاش است تا هدایت روند اصلاحات همان سازمان بهداشت جهانی را حتی به قیمت آزرده کردن نزدیکترین متحدان عربی خود در دست گیرد.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تصریح میکند: اگر به ایالات متحده اجازه داده شود تا به این مسیر ادامه دهد، جهان به سمت استاندارد «قدرت حق میسازد» عقبگرد خواهد کرد، و گرچه این ممکن است برای جنگ طلبان دوران جنگ سرد که به دنبال اهداف جدید هستند، جذاب باشد، اما باید توجه داشته باشند که حتی منطق زور دوران جنگ سرد نیز حد و مرز خود را دارد: هر دو ابرقدرت قرن گذشته، شاهد کاهش نفوذ بینالمللی خود در نتیجه شکست نظامی در افغانستان - کشوری با تولید ناخالص داخلی ۱۴ برابر کمتر از درآمد سالانه شرکت اپل - بودهاند.
وی میافزاید: ما همچنین در سالهای گذشته دیدهایم که دولت آمریکا - به موازات حمله به نهادها و توافقهای بینالمللی - به چه صورت تلاش کرده تا حقوق داخلی خود را جایگزین حقوق بینالملل کند.
ظریف ادامه میدهد: در عمل، این بدان معناست که اکنون خزانهداری ایالات متحده است و نه دولتهای اروپایی که تصمیم میگیرند شرکتهای اروپایی با چه کسی فعالیتهای تجاری داشته باشند، چه در ارتباط با اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ و چه اجرای خط لوله انتقال گاز نورداستریم.
وی مینویسد: در حالی که تاکنون اصولا این ایالات متحده آمریکا بوده است که به دنبال گسترش صلاحیت قوانین داخلی خود بوده، هیچ دلیلی وجود ندارد که این روند منحصر به آمریکا باقی بماند.
ظریف میافزاید: با گشودن این جعبه پاندورا و با تکمین به آن از سوی برخی دولتها، تصور آیندهای که شهروندان عادی و بنگاههای خصوصی با اتهامات فرا سرزمینی ناشی از قوانین فزاینده داخلی سایر کشورها مواجه شوند، دور از انتظار نیست، همچون قوانین داخلی محدود کننده سفر، تجارت و سرمایهگذاری بین المللی دیگران. سرانجامی به غایت واپس گرایانه در دنیای جهانی شده ما.
ظریف عنوان میکند: بنابراین، جامعه جهانی به طور کلی - و شورای امنیت ملل متحد به طور ویژه - با یک تصمیم مهم روبرو است: آیا احترام به حاکمیت قانون را تثبیت میکنیم یا به قانون جنگل باز میگردیم؟
وی مینویسد: در حالی که ایران تاب آوری و پاسخ قاطعانه خود در قبال قلدرمآبی بدسگالانه را ثابت کرده است، من اطمینان دارم که - در هفتهها و ماههای حساس بعدی - اعضای شورای امنیت تلاش مذبوحانه انتخاباتی دولت مستأصل ایالات متحده برای نابود سازی موفقیت دیپلماتیک قرن بیست و یکم را ناکام ساخته و اجازه نخواهند داد که در این روند آنچه از چند جانبهگرایی و حقوق بینالملل باقیمانده است، نابود شود./ فارس