به گزارش راهبرد معاصر؛ دیشب محمد جواد ظریف، با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود از سمت وزارت امور خارجه استعفا داد، البته به گفته رسانه ها این نخستین استعفای ظریف نبود و وی چندبار پیش از این خواستار کناره گیری از سمت خود شده بود. اما آنچه در شرایط کنونی دارای اهمیت است چرایی این اقدام است که حتی باعث شده رسانه های خارجی از آن به عنوان شگفتی یاد کنند.
شش گام سناریو استعفای ظریف
پاسخ به این پرسش نیازمند ارزیابی بازتاب رسانه ای و واکنش شخصیت های نزدیک به دولت است. در گام اول این استعفا، رسانه ها با محوریت انتخاب و ایسنا با جدی بودن ظریف در تصمیم خود به مخاطب القا می کنند که بی تردید سکاندار وزارت امور خارجه تغییر خواهد کرد.
در گام دوم، خبری به نقل از انتخاب در رسانه های مختلف منعکس می شود که در آن ظریف در پاسخ پیامکی به سوالی درباره چرایی استعفا، از عدم حضور در دیدارهای بشار اسد ابراز گلایه می کند و آن را نشانه بی اعتباری خود در جهان می داند. در این مرحله هجمه به جریان انقلابی با محوریت سردار سلیمانی که در این جلسات حضور داشت، آغاز می شود. همچنین برخی از تحلیلگران همسو با دولت این استعفا را نتیجه فشارها به ظریف در طول ۶۷ ماه سکانداری وزارت امور خارجه از برجام تا FATF از سوی جریان سیاسی منتقد دولت قلمداد می کنند.
در گام سوم، تلاش ها به ظاهر برای منصرف کردن ظریف از تصمیم خود کلید می خورد. رشته توئیت های دولتی ها مثل آذری جهرمی، آشنا، ابتکار و دیگران با محوریت امید بخشی به ظریف برای تداوم مدیریت وزارت امور خارجه با طعنه به جریان سیاسی منتقد دولت با برچسب های تندورها با هماهنگی کم نظیر در رسانه ها منتشر می شود. هنوز مراحل دیگری از سناریو استعفا باقی مانده است.
در گام چهارم، بیانیه های برخی گروه های سیاسی ، پیگیری برخی شخصیت ها احتمالا با لابی دولت و... برای بازگرداندن ظریف کلید خواهد خورد. در این مرحله تلاش می شود نبود ظریف، خسارت جبران پذیری برای کشور نمایش داده شود.
گام پنجم به القا حمایت های مردمی از ظریف و تبدیل کردن تداوم حضور وی در کابینه دوازدهم به یک خواست عمومی خواهد بود.
گام ششم هم به احتمال بسیار با مخالفت روحانی با استعفا پایان خواهد یافت.
پشت پرده استعفای ظریف چیست؟
این استعفا را می توان در راستای نامه چند هفته پیش ۸ عضو کابینه به رهبر انقلاب با محوریت بن بست نمایی از آینده کشور در صورت عدم تصویب پالرمو و CFT ارزیابی کرد. این استعفا تلاش می کند با بن بست انگاری از ادامه مسیر فعلی یعنی مقاومت در عرصه سیاست خارجی، هزینه کناره گیری ظریف از کابینه دولت را با اتهام زنی به جریان انقلابی بسیار گزاف نشان دهد. این استعفا مقدمه ای برای طرح خواسته های جدید از سوی دولتی ها هم خواهد بود. جریان رسانه ای دولت و همسو با آن اینگونه خواهند گفت که در صورتی ظریف باید استعفای خود را پس بگیرد که مسیر برای اجرای برنامه هایش در عرصه سیاست خارجی مهیا شود. پذیرش لوایح مرتبط با FATF نخستین درخواست خواهد بود. احتمالا سناریوی استعفا تا تعیین و تکلیف این موضوع در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم تداوم پیدا کند.
بهره سخن
آنچه مشخص است، در شرایط کنونی کشور که دولت باید پاسخگوی وضعیت موجود می شد، با طراحی یک سناریو و بازی رسانه ای تلاش می کنند پلن های مدنظر خود در عرصه سیاست خارجی دنبال و اجرایی کنند. این اقدام، بی تردید مانند طرح های پیشین دولت بیشترین هزینه را برای مردم خواهد داشت و در واقع نتیجه یک بازی رسانه ای به دور از انصاف در وضعیت کنونی، تشدید مشکلات مردم و معطل کردن کشور در این برهه خواهد بود. نباید از این استعفا خوشحال شد باید پرسید تا کجا باید کشور در نتیجه تصمیمات غلط دولت و پرداختن به حاشیه به جای متن درگیر مشکلات متعدد شود؟ تا کجا باید نشست و نظاره گر سیاست های رسانه ای خسارت بار آشنا و غریبه در دولت برای کشور بود؟ و قص علی هذا.