نکاتی درباره نشست آتی شورای امنیت به ریاست ترامپ-راهبرد معاصر

نکاتی درباره نشست آتی شورای امنیت به ریاست ترامپ

آمریکا در پی تاثیرگذاری بیشتر بر ایران و تغییر رفتار جمهوری اسلامی در بعد منطقه ای و جهانی، درصدد استفاده از تمامی ظرفیت های داخلی و بین المللی خود است تا فشار بر ایران را به حداکثر برساند و در همین راستا درخواست تشکیل نشست شورای امنیت سازمان ملل را داده است تا پرونده ایران را در اولویت اصلی امنیت بین الملل قرار دهد.
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۶ - ۰۱ مهر ۱۳۹۷ - 2018 September 23
کد خبر: ۵۵۴

به گزارش راهبرد معاصر؛ در ادامه گام های هماهنگ دولت ترامپ برای مقابله با گسترش روزافزون نفوذ ایران در منطقه، کاخ سفید که تصمیم گرفته  بود تا در این مرحله اقدام به برگزاری نشستی با محوریت موضوع ایران و به ریاست شخص ترامپ برگزار کند، بعد از ارزیابی اثرات رسانه ای و بین المللی قرار دادن ایران در راس هجمه های خود به این نتیجه رسید که دستور کار این نشست را از پرداختن انحصاری به موضوع ایران تغییر دهد. این نشست که با اهداف چندگانه ای برگزار می شود نقطه ثقل سیاست ترامپ در قبال ایران خواهد بود چرا که ورود پرونده هر کشوری به نشست شورای امنیت برای آن کشور و هم‌پیمانانش هزینه ساز خواهد بود حتی اگر تصمیم اتخاذ شده، وتو شده و قطعنامه قانونی علیه کشور متهم صادر نشود. برای مثال در قطعنامه ۲۰۲۲ سازمان ملل علیه ایران با توجه به اجماعی که علیه ایران شکل گرفته بود حتی کشورهای چین و روسیه نیز با آن مخالفت نکرده و از حق وتوی خود استفاده نکردند. دلیل اصلی این امر هزینه های سنگین و تبعات سیاسی و اقتصادی ای است که گریبانگیر کشورهای مخالف آمریکا خواهد شد و همانطور که در پرونده کره شمالی شاهد آن بودیم اجماع سازی آمریکا علیه نیونگ یانگ باعث شد تا چین موضوع تحریم های سازمان ملل علیه کره شمالی را بپذیرد.


اهداف آمریکا از برگزاری نشست آتی شورای امنیت چیست؟


با توجه به اینکه ریاست شورای امنیت سازمان ملل دوره ای است و بین پنج کشور صاحب امتیاز وتو، دست به دست می شود، آمریکا با ریاست بر این نهاد، دو موضوع محوری و کلان سیاست خارجی خود یعنی ایران و کره شمالی را در دستور کار قرار داده و با بهره مندی از ابزارهای بین المللی، فشارهای اقتصادی و سیاسی خود را علیه این دو کشور افزایش داده است. از آنجایی که اجماع سازی علیه یک کشور برای آمریکا نیز هزینه بردار است، حل و فصل دو پروژه به صورت همزمان امکان پذیر نبوده و دستگاه تبلیغاتی غرب به رهبری آمریکا برای تمرکز افکار عمومی بر موضوع مورد نظر، نیازمند اولویت بندی برای مدیریت بهینه توان رسانه ای و دیپلماتیک خود است. در نتیجه دولت ترامپ ترجیح داد تا ابتدا به موضوع کره شمالی که از نظر سیاسی، پیچیدگی کمتری دارد را حل و فصل کرده و پرونده ایران را به زمان مناسب ترس موکول کند. در برهه کنونی و با نزدیک تر شدن به موعد بازگشت تحریم های آمریکا که همزمان شده با اعتراضات معیشتی در شهرهای مختلف ایران، این احتمال نزد مقامات آمریکایی تقویت شده که اکنون از قدرت چانه زنی بالاتری در مقابل ایران نسبت به قبل برخوردار خواهند بود.


دلیل اصلی و مهم آمریکا از برگزاری این نشست همین موضوع مذاکره جدید با ایران است که از نظر کارشناسان امر، موضوع بسیار حیاتی برای دولت ترامپ به شمار می آید. چرا که ترامپ نه تنها از بدو ورود به کاخ سفید دستاورد قابل لمسی در زمینه سیاست بین المللی نداشته بلکه تصمیمات بزرگی چون خروج از توافق پاریس و نارضایتی بیشتر کشورهای جهان و از جمله قدرت های بزرگ اروپایی را در پرونده دارد. دیدار وی با رهبر کره شمالی نیز بر خلاف آنچه در ابعاد گسترده رسانه ای منتشر شد، عایدی چندانی برای آمریکا نداشت و به خواسته اصلی واشنگتن که برچیدن برنامه تسلیحات هسته ای پیونگ یانگ منجر نشده است و طبق اظهارات طرفین، بسیار بعید می نماید که در آینده نزدیک به نتیجه قابل توجهی ختم شود چرا که تحریم های آمریکا کماکان پابرجاست و کره شمالی نیز مدعی است که هنوز گام عملی ای در راستای توافق انجام شده توسط کاخ سفید برداشته نشده است. در نتیجه ترامپ می داند که در کنار توافق نه چندان قرص و محکم با کره شمالی و با خروج از توافق هسته ای که میراث بزرگ دیپلماسی دولت اوباماست، نیاز به یک حرکت بزرگ تر دارد تا ضمن توجیه خروج دولت وی از برجام، دستاورد بزرگ تری را نصیب آمریکا کند. رهبر انقلاب نیز در سخنرانی اخیر خود در دیدار با رئیس جمهور و هیئت دولت، به این موضوع اشاره کردند و آمریکا را نیازمند مذاکره با ایران دانستند و صرف گام برداشتن برای مذاکره را یک امتیاز برای غرب عنوان کردند که از سوی ایشان ممنوع شده است.


هیاهوی رسانه ای غرب در روزهای گذشته نیز در همین راستا صورت پذیرفت که نتیجه عملی مورد انتظار آن دیداری بین روسای جمهور ایران و آمریکا در حاشیه نشست شورای امنیت خواهد بود. دیداری که بزرگ ترین تابوی دیپلماسی میان ایران و آمریکاست و در زمان اوباما و مذاکرات هسته ای نیز، بسیاری به دنبال شکستن آن بودند و اکنون نیکی هیلی، نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل پیشنهاد داده است که رئیس جمهور ایران نیز می تواند در نشست آتی، سخنرانی کند. این پیشنهادات به نوعی چراغ سبزی است که آمریکا برای برداشتن گام اول دیدار به روسای ایران فرستاده است و مهم ترین موضوع نیز همین گام اول است که از سوی چه کسی برداشته می شود.


دلیل دیگری که به اهمیت این نشست خواهد افزود، تحولات اخیر منطقه و پیروزی هایی است که نصیب محور مقاومت شده است و ایران که در میادین منطقه ای دست برتر را دارد، به بحران بزرگ این روزهای آمریکا تبدیل شده است. اکنون و بعد از شکست های پی در پی آمریکا و متحدانش در منطقه، زمان حل و فصل معادلات حل نشده توازن قدرت در غرب آسیاست و انتظار می رود که موضوع سوریه و یمن در راس مباحثات طرفین در نشست شورای امنیت باشد. از آنجایی که به اعتراف رسانه هایی همچون بی بی سی، فتح ادلب به مثابه بر باد رفتن همه سرمایه گذاری 7 ساله قدرت های بزرگ جهانی در منطقه است و همچنین با توجه به اینکه اتحادیه اروپا، سازمان ملل و حتی رهبر کاتولیک های جهان نسبت به شروع جنگ در ادلب سوریه هشدار داده اند، باید انتظار داشت که در این نشست در این مورد تصمیم گیری شود.


از سوی دیگر موضوع القایی ارسال تسلیحات موشکی ایران در روزهای اخیر در دستور کار رسانه های جبهه معاند قرار گرفته بود و در تازه ترین اتهامات، ارسال موشک های دوربرد به حزب الله لبنان از طریق ایران مطرح شد. این موضوع در کنار اتهام ارسال موشک های بالستیک به انصارالله یمن که در روزهای اخیر حملات موشکی موفقی علیه ائتلاف عربی به رهبری عربستان انجام داده است، نشان می دهد که موضوع برنامه موشکی ایران نیز در دستور کار این نشست قرار خواهد گرفت.


ایران چه خواهد کرد؟


با توجه به اینکه شکاف میان اتحادیه اروپا و آمریکا بیش از پیش نمایان شده و این دو دیگر در موضوع ایران، اجماع سابق را ندارند، می توان انتظار داشت که تهران در نشست آتی با فشارهای کمتری نسبت به گذشته رو به رو شود و همچنین استفاده ایران از امتیاز خروج از برجام، می تواند راهگشای منازعات آینده باشد. در این مورد ایران باید از برگ برنده خروج غیرقانونی و یکطرفه آمریکا از توافق هسته ای استفاده کند که نظر مشترک میان هم اتحادیه اروپا و هم چین و روسیه است. از سوی دیگر با توجه به اینکه موضوع سوریه از حساسیت بیشتری برخوردار است و ایران تاکید بیشتری برای موفقیت در این میدان دارد، انتظار می رود که موضوع مذاکره در مورد یمن و حل و فصل سیاسی این موضوع، بار دیگر چهره عملی تری به خود بگیرد.


موضوع مهم دیگری که در این میان مطرح شده و رسانه های داخلی و خارجی روی آن مانور ویژه ای داشتند، موضوع حضور ایران در این نشست و استفاده از این تریبون بود که با توجه به قانون شورای امنیت، کشوری که مورد اتهام قرار گرفته می تواند از فرصت دفاع از خود استفاده کرده و در این نشست سخنرانی کند. رسانه های تجدیدنظرطلب بیشتر به این موضوع پرداختنند که روحانی باید در این نشست حضور پیدا کرده و از منافع ایران دفاع کند در حالی که طیف مقابل این ایده را مطرح کرده بود که حضور ایران در این نشست می تواند به اتهامات آمریکا مشروعیت دهد. در این میان انتظار می رود که ایران با توجه به حمایت نسبی ای که طی ماه های گذشته در عرصه بین الملل به دست آورده است، می تواند نقش مدعی را بازی کرده و پازل آمریکا را ناتمام بگذارد. تغییر دستور کار نشست نیز نشان می دهد که فضای بین الملل آماده محکومیت ایران در نشست شورای امنیت نیست یا حداقل در این برهه زمانی که ناآرامی های گسترده ای در منطقه وجود دارد، با آمریکا همراهی نخواهند کرد به ویژه که روسیه نیز با ایران دارای منافع مشترک راهبردی در سوریه است.


بهره سخن


این نشست و اقدامات مشابه این که توسط آمریکا در ماه های گذشته صورت پذیرفته است، پازلی را تکمیل می کند که تصویر رفتار آمریکا و خواسته های آن را مشخص تر می کند و اینکه ایران باید رفتار خود را در حداقل دو موضوع نفوذ منطقه ای و برنامه موشکی تغییر دهد. آمریکا برای رسیدن به خواسته خود از تمامی ابزارهای موجود استفاده خواهد کرد که علاوه بر ابزارهای بین المللی از جمله سازمان ملل، شامل ابزارهای اقتصادی و سیاسی آمریکا نیز می شود. از آنجایی که آمریکا به تنهایی و با استفاده صرف از ابزار تحریم نمی تواند ایران را پای میز مذاکره بیاورد، تلاش کرده است تا همراهی و اجماع جهانی را نیز علیه ایران شکل دهد؛ موضوعی که دولت اوباما از آن استفاده کرد و ترامپ تا کنون در این زمینه موفق نبوده است. بنابراین ابزار تحریم و فشار برای مذاکره به مانند دو بال برای تقابل با ایران تعریف شده اند که از طریق اجماع جهانی به دست خواهد آمد. ایران البته در هر دو زمینه فرصت هایی را برای کاهش فشار دارد که هم از شدت اجماع جهانی علیه خود می کاهد و هم در دور زدن تحریم های فلج کننده آمریکا موفق تر ظاهر خواهد شد.


ارسال نظر