۴ پیام مهم سفر بشار اسد به ایران-راهبرد معاصر

۴ پیام مهم سفر بشار اسد به ایران

سفر بشار اسد به ایران پس از ۹ سال، حاوی ۴ پیام مهم بوده که شایسته بحث و بررسی است.
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۸ - ۰۸ اسفند ۱۳۹۷ - 2019 February 27
کد خبر: ۵۶۲۶

به گزارش راهبرد معاصر؛ آخرین باری که بشار اسد، رئیس جمهور سوریه به ایران آمده بود، به اکتبر سال 2010 باز می گردد. در آن وقت، رهبر انقلاب، خطاب به او تصریح کردند:« هیچ دو كشوری در منطقه وجود ندارند كه دارای چنین روابط دو طرفه مستحكم و عالی سی ساله باشند، بنابراین باید از این تجربه نهایت استفاده را كرد.» با بازگشت اسد به دمشق، گذشت چند ماه کافی بود تا موجی از خشونت ها براه بیفتد. خشونت های دامنه داری که موتور محرکه اصلی آن را وهابی های سوری و غیر سوی تشکیل می دادند. بسیاری انتظار داشتند سوریه، متحد 30 ساله ایران، به کنترل افرادی بیفتد که شعار "لا حزب الله لا ایران" سر می دهند و البته اوضاع در آن کشور به گونه ای پیش می رفت که احتمال موفقیت آن ها هر روز بیشتر احساس می شد ولی روندها تغییر کردند.

 

سال 2011، نقطه آغازی برای جدا کردن سوریه از محور اتحاد با ایران

از مارس 2011، جنگ واقعی در سوریه آغاز شد. وهابی های تحت حمایت عربستان، امارات، قطر و سپس ترکیه، تحت عنوان "ارتش آزاد" عملیات های پراکنده ای را در نقاط مختلف این کشور انجام دادند و برخی مناطق را به کنترل خود در آوردند. این موضوع باعث شد تا جمهوری اسلامی ایران، نزدیک ترین متحد سوریه، با مشاوره های نظامی و در مراحل بعدی، با حضور مستقیم، به یاری دمشق بشتابد. در آن برهه، هیچکس به جز ایران، حمایت قاطعی از سوریه نمی کرد. حتی روسیه، علی رغم آن که در سطح سیاسی حامی دولت دمشق بود، ولی در اظهاراتی، نشان داد که این حمایت، تمام قد نیست. به عنوان مثال، لاوروف، در یک کنفرانس خبری تصریح کرده بود که «اگر بشار اسد درخواست پناهندگی بدهد، آن را نمی پذیریم».

 

مواضعی از همین دست باعث شده بود که برهان غلیون، از رهبران اولیه شورش ها، تاکید کند که دولت مطلوب آن ها در سوریه، روابطش را با "ایران و حزب الله" قطع می‎کند و نامی از روسیه نیاورد. جمهوری اسلامی ایران با وجود تمامی این ناملایمات‌ها ایستادگی کرد؛ حتی زمانی که در میانه 2012، تروریست ها پس از ترور وزیر دفاع و رئیس اطلاعات، ساختمان ستادکل نیروهای مسلح سوریه را برای چند ساعت به اشغال در آوردند و دیگر تقریبا همه کار دولت را تمام شده می دانستند، تنها از تهران صدای حمایت از سوری ها در می آمد.

 

تمامی این ماجرا ها به این خاطر بود که بشار، در آن برهه، هر چند به صورت رسمی سوریه را عضوی از محور مقاومت نمی دانست ولی در عمل، تنها دولت متحد جمهوری اسلامی ایران بود. پس نیاز بود تا قدرت نزدیک به ایران و ضد اسرائیل، زمین زده شود و این مهم قرار بود در سال 2011 یا نهایتا 2012 تمام شود.

 

اردوغان در سپتامبر 2012، اعلام کرد: «به زودی در مسجد اموری نماز می خوانیم». اما تمامی تاریخ های نزدیک چند روز و هفته ای که از سوی دشمنان دولت قانونی دمشق برای سقوط آن اعلام می شد، منقضی شدند و همچنان کنترل پایتخت و بخش های بزرگی از نوار غربی سوریه (که بیشتر جمعیت ساکن آن مناطق هستند) در اختیار ارتش باقی ماند.

 

وقتی پای روسیه به میان آمد

مسکو بر خلاف تهران، هیچگاه تمام قد پای دمشق نایستاد. از همین رو زمانی که اوج خطر در قلب دمشق حس می شد، خبری از نظامیان روسی نبود ولی از 2015، که دیگر با گذشت 4 سال از موعدهای مکرر اعلامی سقوط دولت سوریه، قطعی شد که بشار ماندنی است، تردیدها را کنار گذاشت و وارد میدان نظامی شد. از این مقطع، اولا موضع مقاومت از حالت تدافعی به تهاجمی تغییر یافت و ثانیا هزینه جنگ برای جمهوری اسلامی ایران پایین آمد. با آمدن نیروی هوایی روسیه به میدان، حلب، غوطه دمشق، درعا، تدمر، دیرالزور، همگی آزاد شدند. شهرهایی که چندین سال در محاصره بودند، رهایی یافتند و بارقه های امید زیاد شد تا به امروز، که نزدیک به 60% سوریه در کنترل کامل دولت است و الباقی هم احتمالا می توان با هویج و چماق حل کرد.

 

سال 2019، سوریه همچنان عضوی از محور مقاومت

9 سال بعد، حالا بشار دوباره به تهران آمده و دوباره به دیدار با رهبر انقلاب رفت. آغوش آیت الله خامنه ای و دکتر بشار اسد، در واقع آغوش ایران و سوریه برای یکدیگر بود. پس از 8 سال جنگ، اکنون سوریه با نصرت الهی و در طول آن، یاری جمهوری اسلامی ایران، همچنان عضو محور مقاومت است و این پیام های بسیار بزرگی برای مجموعه امنیتی منطقه دارد.

 

پیام های سفر بشار اسد به ایران

محور مقاومت می تواند از خود دفاع کند: سخت ترین نوع جنگ امروزه جنگ های داخلی و چریکی است؛ جنگی که در میدان سوریه علیه محور مقاومت پیاده شد و البته امروز، مشخص شده که نمی تواند باعث براندازی نظامی دولت های عضو شود. این مسئله نشان می دهد که حتی اگر سخت ترین نوع جنگ با مدیریت منسجم و متحد تمامی دشمنان و رقبا علیه محور مقاومت به راه بیفتد، مقاومت این توانایی را دارد که از خود دفاع کند.

 

ایران می تواند بسیاری از طرح ها در منطقه را وتو کند: امروز معادلات سوریه در حالی در مسیر مطلوب جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته که این کشور، هیچ مرز مشترکی با سوریه ندارد. در مقابل، ترکیه، اردن، رژیم صهیونیستی، همگی در کنار سوریه بودند و با حمایت دولت الحریری، قطر، امارات، عربستان و از همه مهم تر امریکا، نتوانستند سناریوی مطلوب خود را در سوریه پیاده سازند. این یعنی تهران، این قدرت را دارد که بسیاری از طرح های مطلوب دشمنانش در منطقه را، ولو با بعد مسافت جغرافیایی، وتو کند.

 

جمهوری اسلامی ایران، متحدی قابل اعتماد: هنگامی که شاه در سراشیبی سقوط قرار گرفت، ایالات متحده، مذاکره با انقلابیون را کلید زد. این مسئله حتی در خود امریکا هم انتقادات زیادی را برانگیخت که چرا کاخ سفید، متحد خود را رها می کند؟ سال ها بعد یعنی در 2011 هم سناریویی مشابه در رابطه با حسنی مبارک پیاده شد. تمام این موارد باعث شده که متحدان واشنگتن، همواره هراس خیانت آن را داشته باشند. تهران اما نشان داد که اگر با طرفی متحد شود، قابل اتکا خواهد بود و تا تیر آخر می ایستد.

 

امریکا هم شکست می‌خورد: قطعا ایالات متحده خواستار براندازی نظامی دولت سوریه بود و در این میان، بسیاری با توجه به قدرت نظامی و اقتصادی این کشور، چنین می پنداشتند که طرح مورد تصویب امریکا، در منطقه اجرا خواهد شد. اما سوریه نشان داد که امریکا ممکن است حتی با حمایت تمامی متحدان منطقه ای هم شکست بخورد.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده