به گزارش راهبرد معاصر؛ عربستان در زمان حکومت آل سلمان شاهد تغییراتی هم در عرصه سیاست داخلی و هم در عرصه بین المللی بوده است. در واقع محمد بن سلمان ولیعهد این کشور که بدون رعایت معیارهای و شاخص های شورای بیعت و مکانیزم های انتخاب پادشاه در عربستان توانسته است به عنوان حاکم عملی عربستان خود را مطرح کند با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کند. در برابر این مشکلات و چالش ها، سرکوب و زندانی کردن مخالفان یکی از ابزارهای ولیعهد جوان سعودی برای مقابله با موج فزاینده مخالفت ها بوده است. ناپدید شدن جمال خاشقچی منتقد مطرح آل سعود و احتمال قتل وی در ترکیه باعث شده است تا به این بهانه مروری بر سیاست های بن سلمان و همچنین روابط ترکیه و عربستان داشته باشیم.
ترور جمال خاشقچی
جمال خاشقچی، نویسنده و روزنامهنگار منتقد عربستان که اخیرا در ترکیه ربوده شد بنابر گزارش رسانه های معتبر عربی و انگلیسی به قتل رسیده است. پلیس ترکیه پس از ناپدید شدن وی تحقیقاتی را در این خصوص آغاز کرد اما به هیچ سرنخی دست نیافت. منابع رسانهای اظهار داشتند، پلیس ترکیه دوربینهای مدار بسته که خاشقچی را در زمان خروج از ساختمان کنسولگری ۲۰ دقیقه بعد از ورودش به آنجا نشان داده باشد مورد بررسی قرار داد. تا اینکه روز یکشنبه رسانه ها با اطمینان بیشتری در مورد سرنوشت خاشقچی صحبت کردند. منابع خبری غیررسمی اعلام کردند خاشقچی به قتل رسیده است. روزنامه واشنگتن پست در گزارشی به نقل از منابع خود در پلیس ترکیه نوشت؛ خاشقچی توسط تیمی 15 نفره که با دو پرواز اختصاصی از عربستان وارد ترکیه شده بودند به قتل رسیده و این یک قتل از پیش طراحی شده بوده است. خبرگزاری رویترز نیز به نقل از منابعی در ترکیه اعلام کرد خاشقچی در داخل کنسولگری سعودی در استانبول به قتل رسیده و عملیات قتل وی هدفمند و برنامهریزی شده بود و جسدش هم به خارج از کنسولگری منتقل شد. منابع امنیتی ترکیه همچنین از ورود 15 سعودی به استانبول با دو فروند هواپیما خبر دادند که همزمان با حضور خاشقچی در کنسولگری، خود را به آنجا رساندند، این مسئولان بعداً به کشورهایی که از آن آمده بودند، برگشتند، بدون اینکه خاشقچی ساختمان کنسولگری را ترک کرده باشد.
مجتهد فعال افشاگر سعودی نیز اعلام کرد، منابع ترکیهای اصرار میکنند که جمال خاشقچی شکنجه شده و بر اثر شکنجه بهقتل رسیده است، آنگاه جسدش تکه تکه شده و از این صحنهها فیلمبرداری شده و فیلم آن برای محمد بن سلمان فرستاده شده تا خود آن را مشاهده کند.
نگاهی به مشی جمال خاشقچی
خاشقچی ۵۹ ساله روزنامه نگار، گزارشگر خارجی، سردبیر و مقاله نویس سعودی قدیمی و با تجربه است که آثارش در گذشته در پادشاهی آل سعود که بیش از حد محافظهکار است بسیار جنجالی و مناقشه آمیز محسوب میشدند. پس از آنکه محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان و جانشین ملک سلمان ۸۲ ساله برگزیده شد، وی در تبعیدی خودخواسته به آمریکا سفر کرد. خاشقچی به عنوان یکی از همکاران واشنگتن پست مقالاتی را درباره عربستان نوشت که شامل انتقاد از جنگ در یمن، اختلافات دیپلماتیک اخیربن سلمان با کانادا و بازداشت فعالان حقوق زنان به دنبال صدور اجازه رانندگی به زنان در این کشور میشد.
خاشقچی به خاطر مصاحبهها و سفرهایش به محل تبعید اسامه بنلادن، رهبر سابق القاعده بین سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵ معروف است. در اوایل دهه ۱۹۹۰ خاشقچی تلاش کرد تا بنلادن را متقاعد به آشتی با خاندان سلطنتی آل سعود و بازگشتش از سودان به خانه شود اما بنلادن این پیشنهاد را رد کرده بود. خاشقچی روابطش با سران سعودی را حفظ کرده و در سال ۲۰۱۵ میلادی با حمایت شاهزاده ولید بن طلال، یک شبکه خبری ماهوارهای تحت عنوان العرب از بحرین راهاندازی کرد. این شبکه تنها ۱۱ ساعت فعالیت داشت و پس از آن تعطیل شد. شاهزاده بن طلال نیز پس از آن توسط شاهزاده محمد بن سلمان در سال ۲۰۱۷ میلادی بازداشت شد.
خاشقچی را نمی توان مخالف آل سعود نامید چرا که وی در مصاحبه هایی که داشته تاکید دارد که به دنبال تغییر رژیم و یا سقوط آل سلمان نیست و تنها خواستار اصلاح امور است. خاشقچی زمانی که هنوز به تبعید خودخواسته نرفته بود از هراس حاکم بر زندگی اش بارها پرده برداشته و تاکید کرده بود که هر لحظه منتظر بازداشت بوده است. وی اخیرا اعلام کرد، در حال حاضر شهروندان عربستان دیگر دلیل منطقی پشت این موج بیوقفه بازداشتها را درک نمیکنند. این بازداشتهای تعمدی بسیاری را به سکوت وادار کرده و بسیاری دیگر را نیز مجبور به ترک کشور کرده است.
وی در نصیحتی به پادشاه عربستان نوشت، راه بهتری نیز برای پادشاهی عربستان برای اجتناب از انتقادات غرب وجود دارد: تنها کافی است که فعالان حقوق بشر را آزاد و بازداشتهای غیرضروری را که وجهه عربستان را لکه دار کرده، متوقف کنید.
عبدالباری عطوان سردبیر رای الیوم نیز در مورد دیدگاه های خاشقچی معتقد است، "من شخصا جمال خاشقچی را از نزدیک می شناسم و حاضرم سوگند بخورم او به هیچ عنوان یک معارض به معنای واقعی نیست، بلکه فقط خواستار فراهم شدن حداقل آزادی ها و محقق شدن حقوق بشر است. او خواستار عربستانی به دور از ماجراجویی های شاهزاده بن سلمان و ملک سلمان و اعطای حداقل آزادی ها به زنان و اجازه رانندگی و اشتغال و رفاه و برگزاری همایش ها و فعالیت های ورزش برای آنان و متوقف کردن فعالیت نهادهای دینی وهابی بود. خاشقچی در واقع وابسته به نظام سعودی بود نه یک معارض علیه نظام سعودی. ما می دانیم او سردبیر روزنامه سعودی الوطن و مشاور ترکی الفیصل رئیس سابق سازمان اطلاعات سعودی و دوره ای نیز سفیر عربستان در انگلیس و آمریکا بوده است. او همیشه اعلام کرده است با خاندان حاکم سعودی همراه و خواهان ثبات در عربستان است. همچنین من شخصا اطلاع دارم جمال خاشقچی بازداشت شاهزاده ها و تاجران سعودی تحت عنوان مبارزه با فساد را تأیید کرد و با آن موافق بود. او موافق مبارزه علیه فساد و ضد شاهزاده های بازداشت شده بود."
اهداف ترور جمال خاشقچی
محمد بن سلمان در دوران زمامداری خود به دو ایده و نظریه توجه دارد، نخست: نظریه ماکیاولی فیلسوف ایتالیایی که می گوید شرط لازم برای حکمرانی این نیست که حاکم مردمش را دوست بدارد بلکه بهتر این است که مردم از حاکم بترسند و به او احترام بگذارند. دوم: نظریه جرج بوش پسر که معتقد بود هر کسی با ما نباشد علیه ما است. شاهزاده بن سلمان چیزی جز فرمانبرداری مطلق نمی خواهد و در منطق او بی طرفی به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست و همه باید سیاست های او را بدون هیچ گونه اعتراضی قبول داشته باشند. بر همین اساس اخیرا شاهد بازداشت و زندانی شدن بسیاری از عالمان دینی و شخصیت های سیاسی در عربستان بودیم.
در واقع تا پیش از قدرت گرفتن بن سلمان و در دوران ولیعهدی بن نایف، جمال خاشقچی به عنوان یک منتقد از طرف آل سعود تحمل می شد اما نگاه و مشی تنگ نظرانه بن سلمان باعث شد تا حتی شخصیتی مانند خاشقچی که تنها انتقادهایی در چارچوب نظام پادشاهی آل سعود وارد می کند نیز تحمل نشود.
محمد بن سلمان در یک سال گذشته سیاست سرکوب مخالفان را بسیار تشدید کرده است. وی در مهرماه سال گذشته بیش از 200 تن از شاهزاده ها، فعالان اقتصادی و رسانه ای و مخالفان سرشناس خود را دستگیر و در هتل ریتز کارلتون زندانی کرد و بیش از 100 میلیارد دلار از اموال آنها را مصادره کرد و حتی بن سلمان اخیرا در مصاحبه با بلومبرگ تاکید کرد که هنوز 8 تن از این زندانیان آزاد نشده اند.
علاوه بر این بیش از 1000 منتقد نظام سعودی در ماه های گذشته دستگیر شده اند. امیر سلطان بنترکی بن عبدالعزیز، ترکی بنبندر، سعود بنسیف النصر و... شاهزادگانی بودند که از پایتختهای اروپایی ربوده شده و به ریاض بازگردانده شدند تا هزینه انتقادتشان را مستقیما بپردازند. بنابراین به نظر می رسد ترور جمال خاشقچی را نیز باید طرحی از سوی بن سلمان دانست.
تاثیر ترور جمال خاشقچی بر روابط ترکیه و عربستان
ترور جمال خاشقچی میتواند بر روابط ترکیه و عربستان سعودی تاثیرگذار باشد. روابط ریاض – آنکارا فراز و نشیب زیادی داشته و در سال های گذشته بارها این روابط دچار چالش شده است. کودتای نافرجام 15 جولای علیه دولت ترکیه سیاست خارجی ترکیه را دچار تغییراتی کرد. حمایت کشورهای غربی از کودتا رجب طیب اردوغان رئیسجمهوری ترکیه را به شدت آزرده خاطر کرد به طوری که وی در سخنرانیهای خود مرتب به این مسئله اشاره میکرد. رفتار عربستان سعودی در قبل و پس از کودتای نافرجام باعث بدبینی مقامات آنکارا نسبت به این کشور شد، البته اگرچه این ناراحتی را به صورت رسمی اعلام نکردند اما از طریق کانالهای دیپلماتیک این مسئله به مقامات ریاض گوشزد شد. العربیه شبکه رسمی عربستان سعودی در شب کودتا با شعف فراوان از کودتای نظامی در ترکیه خبر داده و این کودتا را پوشش میداد و وقتی این کودتا را شکست یافته دید، مواضع خود را تغییر داد و بر عبارت کودتای ناموفق تأکید میکرد. اما این مسئله باعث شد تا نوع نگاه ترکیه به عربستان تغییر کند.
متغیر مهم دیگر در روابط ترکیه و عربستان به بحران قطر بر می گردد. تنش در روابط قطر با عربستان، امارات، بحرین و مصر باعث شد تا روابط آنکارا و ریاض نیز تحت تاثیر قرار بگیرد. عربستان به همراه دیگر متحدان خود قطر را تحت محاصره همه جانبه قرار داد اما ایران و ترکیه در کنار قطر ایستاده و دوحه را کمک کردند. علاوه بر این پارلمان ترکیه در اقدامی با اعزام پنج هزار نیرو به پایگاه نظامی ترکیه در قطر موافقت کرد. بنابراین هرگونه متغیر جدیدی می تواند به شدت رابطه دو کشور را وارد فاز تنش کند.
اکنون متغیر دیگری در کنار دو متغیر دیگر یعنی کودتای نافرجام ترکیه و محاصره قطر وارد شده است و آن ترور خاشقچی است که می تواند نوع روابط دو کشور را دچار تغییراتی کند. در این راستا مجتهد، افشاگر سعودی اعلام کرد، دولت ترکیه به مسئله ناپدید شدن خاشقچی اشراف دارد و اگر مشخص شود که او ربوده شده که احتمالش هم هست باید این موضوع منجر به بحران دیپلماتیک بزرگ با ترکیه شود.
وبسایت الخلیج الجدید آورده است "انتظار میرود طی ساعات آینده روابط عربستان و ترکیه در پی این حادثه با تیرگی روبهرو شود بهویژه با توجه به اظهارات یاسین اقطای مشاور رئیس جمهوری ترکیه که گفته بود حادثه ناپدید شدن خاشقچی در کنسولگری عربستان در استانبول، حمله به ترکیه قلمداد میشود، وی از دولت ترکیه خواست این مسئله را مورد توجه قرار دهد."
این مسئله از آنجا بسیار مهم بوده که امارات نیز به دنبال کاهش روابط عربستان و ترکیه نیز بوده است. اخیرا صفحه جیل الحریه والتنویر در توییتر سندی را فاش کرده که به موجب آن سفیر امارات در ترکیه دلایل شدت گرفتن تنش بین ترکیه و امارات را برشمرده است. به موجب این سند خلیفه شاهین المرر سفیر امارات در ترکیه در طی نامه ای به وزارت خارجه امارات دلایل اختلافات بین دو کشور را در پنج مورد به ترتیب زیر بیان داشته است:
1. اختلاف مواضع و سیاست ها در قبال بحران قطر.
2. محکوم کردن ابوظبی به دست داشتن در کودتای نافرجام ترکیه توسط مقامات ترکیه.
3. رقابت توریستی و ترانزیتی بین ابو ظبی و شارجه با استانبول.
4. گرایش اخوانی اردوغان و حزب آک پارتی که موجب بی اعتمادی بین دو کشور شده است.
5. گرایش عثمانیسمی مقامات ترکیه و تلاش برای احیای امپراطوری عثمانی با هدف سلطه بر کشورهای عربی.
بنابراین یکی از سناریوها نیز این است که امارات در ناپدید شدن جمال خاشقچی نقش آفرینی کرده باشد با این هدف که مقدمات بحران دیپلماتیک بین آنکارا و ریاض را فرهم کند.
قتل خاشقچی می تواند یک تجاوز و توهین بزرگ به حاکمیت ترکیه قلمداد شود. در واقع عربستان با انجام این ترور در خاک ترکیه ضربه ای محکم بر امنیت اقتصادی - سیاسی و اطلاعاتی ترکیه وارد کرده و می تواند پیامدهای بسیار منفی برای اقتصاد ترکیه به همراه داشته باشد. پس از کاهش ارزش لیر ترکیه در برابر دلار، اردوغان تلاش زیادی کرده تا سرمایه گذاران خارجی را به حضور در اقتصاد ترکیه قانع کند. مهمترین پیش شرط برای حضور سرمایه گذار نیز امنیت جانی است که ترور خاشقچی تیری به این امنیت به شمار می رود.
بنابراین بسیاری معتقدند که این مسئله می تواند روابط دو کشور را تحت تاثیر قرار دهد. محمد علی الحوثی، رئیس کمیته عالی انقلاب یمن نیز به این مسئله واکنش نشان داده و گفته است، "قتل خاشقچی توهین به حاکمیت و نظام ترکیه است و اگر هویت قاتل وی توسط نهادهای امنیتی ترکیه مشخص نشود تهدیدی برای سرمایهگذاران خارجی خواهد بود." مشاور رئیس حزب عدالت و توسعه ترکیه نیز این مسئله را جنایت خواند و هشدار داد کسانی که این اقدام را در ترکیه انجام دادند، باید پاسخگو باشند.
پایگاه خبری الخلیج آنلاین نیز در گزارشی در این مورد نوشت، "واکنش ترکیه به این حادثه ممکن است مشابه واکنش بریتانیا به تلاش روسیه برای ترور «سرگئی اسکریپال»، جاسوس سابق روس و دخترش با مادهای سمی باشد. به دنبال وقوع این حادثه «ترزا می» نخست وزیر بریتانیا مجازاتهایی را برای روسیه در نظر گرفت که از جمله آن، اخراج 23 دیپلمات این کشور از خاک بریتانیا و لغو روابط دو جانبه با روسیه بود. ترکیه میتواند علاوه بر اتخاذ تصمیمات دیپلماتیک مانند قطع روابط و یا کاهش سطح روابط دیپلماتیک، با استناد به قانون بینالملل، از عربستان به اتهام نقض حاکمیت این کشور از طریق انجام اقدام خصمانه در خاک ترکیه شکایت کند. همچنین ترکیه حق دارد 15 سعودی از جمله چند مسئول این کشور را که هم زمان با حضور خاشقچی در کنسولگری ریاض، وارد خاک این کشور شدهاند و به گفته پلیس ترکیه، در جنایت ترور این نویسنده سعودی دست داشتهاند را محاکمه کند."
در همین حال سناتور «کریس مورفی» دیپلمات آمریکایی و عضو کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا نیز اظهار داشت، "اثبات نقش عربستان سعودی در ترور خاشقچی، شکاف عمیقی را در روابط واشنگتن با ریاض درپی خواهد داشت."
نتیجهگیری
محمد بن سلمان به عنوان حاکم عملی عربستان به سرعت در حال از دست دادن تمام اندوخته های خود است. وی که در سال اول ولیعهدی خود موفق شد با کمک دستگاه رسانه ای و دلارهای نفتی، خود را به عنوان شاهزاده ای اصلاح طلب و نوین معرفی کند به سرعت بر علیه تمام برنامه های اعلامی خود اقدام می کند و سرکوب مخالفان مهمترین اقدام وی در این مسیر است. ترور خاشقچی می تواند روابط عربستان و ترکیه را وارد فاز بحران دیپلماتیک نیز بکند. به ویژه اینکه روابط ریاض و آنکارا با چالش های زیادی مواجه شده و پس از نزدیکی اردوغان به محور ایران و روسیه در سوریه انتقادهای آل سعود از اردوغان بسیار زیاد شده است. در هرصورت خاشقچی تنها یک تکه از پازل بن سلمان در مورد سرکوب مخالفان است و وی در چند سال اخیر بیش از 1500 تن از مخالفان خود را زندانی کرده و سعی دارد تا رسیدن به تخت پادشاهی به نوعی با مخالفان تسویه حساب کند و خطرات احتمالی از جانب آنها را دفع کند. این مسئله از آن جهت برای وی اهمیت دارد که شکست سیاست های منطقه ای بن سلمان در کنار شکست گام های ابتدایی طرح چشم انداز 2030 پایگاه سیاسی - اجتماعی وی را به شدت تضعیف کرده و حتی برخی کارشناسان غربی معتقدند که بن سلمان را نمی توان به صورت قطعی پادشاه آینده عربستان دانست.
به طور کلی می توان گفت که واکنش احتمالی ترکیه به ترور خاشقچی می تواند پرونده جدیدی برای عربستان در عرصه بین المللی باز کند. عربستان که به دلیل بحران قطر، تجاوز نظامی به یمن، بحرانهای دیپلماتیک با آلمان و کانادا و سرکوب مخالفان در وضعیت بین المللی نامساعدی به سر می برد با شکایت ترکیه باید شاهد دوران سخت تری برای محمد بن سلمان باشد.