به گزارش راهبرد معاصر؛ تست کرونای آقای ترامپ مثبت شد. رئیس جمهور آمریکا برای گذراندن دوران بیماری و روند درمانی به بیمارستان نظامی منتقل شد، اما به دلیل قرار گرفتن در وضعیت انتخاباتی و اینکه آقای ترامپ در حال نبردهای انتخاباتی با رقیب خود بود، ایجاد این وضعیت تاثیر چندانی بر روند سیاست گذاری های آمریکا به جا نمی گذارد. قانون اساسی آمریکا روند کار را در چنین شرایطی مشخص کرده تا در مواردی که رئیسجمهور آمریکا نتواند به صورت موثر وظایف خود را عمل کند، یا دچار بیماری یا به هر دلیلی فوت کند، معاون اول وی مسئول برعهده گرفتن وظایف رئیس جمهور است. اگر این موضوع در زمان انتخابات رخ بدهد، معمولاً معاون اول وظایفی را که رئیس جمهور مستقر در اجرای انتخابات بر عهده دارد می پذیرد تا کاندیدای دیگری معلوم شود و انتخابات در زمان دیگری برگزار شود.
به عبارت دیگر در صورتی که اتفاق پیش بینی نشده ای برای آقای ترامپ رخ دهد و وی قادر به حضور در انتخابات نباشد، به احتمال زیاد انتخابات با تصمیم کنگره آمریکا به تاخیر میافتد تا نامزد جدید جمهوری خواهان معلوم و معرفی شود. در واقع از این زمان به بعد رویه جدیدی شروع می شود که متفاوت از رویه موجود است، ضمن اینکه ممکن است دموکرات ها نامزد خود را عوض کنند یا نکنند.
اگر معاون رئیس جمهور آمریکا هم به طریق اولی دچار مشکل شود و نتواند وظایفش را انجام دهد، به این معنا که هم رئیس جمهور و هم معاون اول رئیس جمهور مشکل داشته باشند در آن صورت رئیس مجلس نمایندگان آمریکا که فعلا خانم نانسی پولوسی است مسئولیت کار را برعهده میگیرد اما اینکه این اتفاق چه تاثیری بر سیاست داخلی آمریکا و بین الملل دارد مساله مهمی است.
قاعدتا در سطح داخلی قطبی شدنی که فعلا در صحنه سیاست داخلی آمریکا وجود دارد تا حد زیادی معلول عملکرد آقای ترامپ است که با خارج شدن ترامپ از صحنه، موضوع دو قطبی شدن افول می کند، چرا که ممکن است نامزد بعدی جمهوریخواهان در انتخابات همانند آقای ترامپ نتواند تا این حد فضا را قطبی کند یا اصطلاحا نامزدی معرفي شود که از جناح مرکز جمهوری خواهان برآمده باشد و همانند آقای ترامپ تندرو نباشد. قدر مسلم این مساله بر جامعه آمریکا تاثیر گذار است.
به عبارت سادهتر ما در علوم سیاسی این موضوع را ذیل اثر گذاری نظام انتخاباتی و انتخابات بر رقابت های سیاسی، تجزیه و تحلیل میکنیم که خود نظام انتخاباتی رقابت سیاسی را تحت تأثیر قرار میدهد. نظام دو حزبی انتخاباتی در آمریکا که در آن همواره دو کاندید به مرحله نهایی می رسد نقش مهمی در دو قطبی شدن سیاسی جامعه دارد، چرا که جامعه غیر از دو نفر پیشنهادی انتخاب دیگری ندارد در حالی که مثلاً در نظام ریاستی فرانسه، انتخابات دو مرحلهای است و چند کاندید از چند حزب در دوره اول رقابت میکنند، بنابراین رای دهندگان امکان های بیشتری برای انتخاب دارند یا در نظام اکثریت تناسبی در آلمان همواره بیشتر از دو حزب در رقابت شرکت میکنند، بنابراین منوی انتخاب رای دهندگان بیشتر است. در آمریکا نظام دو حزبی تشدید کننده دوقطبی شدن سیاسی در جامعه آمریکا است که اینک با حضور و ظهور ترامپ این دو قطبی سازی به مراتب از قبل شدیدتر شده است، بنابراین به هر دلیلی که ترامپ از صحنه خارج شود میزان این قطب کمتر خواهد شد.
در مورد اثرات بینالمللی بیماری آقای ترامپ و خارج شدن از صحنه انتخابات باید قدری محتاط تر بود به این معنا که اثرات سریعی نخواهد داشت. اگر قرار باشد آقای مایک پنس در طی چند ماه جانشین آقای ترامپ شود، قاعدتا همان سیاست ها را ادامه خواهد داد، چرا که آقای مایک پنس به لحاظ اعتقادی تر تندرو تر از آقای ترامپ است. با این حال تردیدی نیست که اگر معاون اول رئیسجمهور آمریکا در صدر سیاست خارجی باشد، قاعدتا اعتبار، مشروعیت و نفوذ و قدرتی که خود رئیس جمهور دارد را نخواهد داشت، چرا که در فلسفه انتخابات تاکید شده رئیسجمهور منتخب مستقیم مردم است نه الزاماً وزرا یا معاون اول. لذا همه معاونان اول در همه دنیا مشروعیت رئیس جمهور را ندارند، به همین دلیل در همه نظام های حقوقی سعی می شود دوران صدارت معاونان اول خیلی کوتاه شود تا تصمیماتی که نیاز به اعمال اقتدار و مشروعیت دارد با حضور رئیس جمهور بعدی گرفته شود. در مورد ایران هم قاعدتا وضعیت ما متفاوت از سایر دولتها نخواهد بود. ممکن است آقای مایک پنس دستورات اجرایی جدیدی علیه ایران اعلام نکند لذا دوران گذاری اتفاق می افتد که در این دوران گذار ممکن فشارهای آمریکا و افزایش تحریم ها به تاخیر بیفتد و این فرصت تنفسی میتواند برای ایران با اتخاذ تصمیم های جدید همراه باشد.