به گزارش راهبرد معاصر؛ تشتت و تنشی که امروز سهامداران خرد را برای اعتراض از دست رفتن مالشان روانه کوچه و خیابان کرده است ناشی از مدیریت غلط دولت در بورس است. ماحصل مدیریت دولت، حضور بانک های خصوصی و خصولتی در بازار سرمایه ریزش شاخص و نابودی سرمایههای مردم بوده است.
سه گانه دولت، بانک های خصوصی و شرکت های خصولتی نقش تعیین کننده ای در ریزش و تنش های بازار سرمایه داشته و دارند. هنگامی که دولت از چاپ پول توسط بانک های خصوصی و تزریق آن به بورس حمایت می کند، قطعا ایجاد حباب در این بازار دور از انتظار نیست، حبابی که بنا به ذات آن هر لحظه در معرض ترکیدن است.
دولت به خوبی می دانست حباب بورسی ایجاد شده در دقیقه نود می شکند چرا که هیچ حبابی را تا بی نهایت نمی توان نگاه داشت و باد کرد. قطعا اعتراض مردم به ریزش ها و زیانی که از مدیریت دولت در بورس دیده اند به حق است و مردم حق دارند نسبت به عملکرد دولت با مال و دارایی خود اعتراض کنند.
دولت در چند ماه گذشته با انگیزه اقتصادی بازار سرمايه را مورد دست اندازی و استفاده خود قرار داد. به نظر می رسد چشم انداز کوتاه مدت بورس در پنج، شش ماه آتی مثبت باشد چرا که با با کاهش نرخ دلار و سکه دلالان انگیزه خود برای سوداگری در این بازارها را از دست می دهند، لذا به نظر می رسد روند بورس در ماه های آینده با انگیزه مطامع سیاسی از بازار سرمایه در راستای انتخابات ریاست جمهوری ١۴٠٠ بهره برداری قابل توجهی باشد. اما نمی توان با مدیریت خود خواسته دولت به دلیل بهره برداری های سیاسی فراموش کرد، حقوقی ها که عوامل دولت به شمار می روند در ماه های گذشته چند هزار میلیارد سهام فروختند، بنابراین اگر به دلیل خواسته سیاسی دولت برای انتخابات ١۴٠٠ با یک سوم آنچه از بازار منفعت کردند باز هم به بازار برگردند موجب روند مثبتی در شاخص های بورس می شوند، ضمن اینکه صورتهای مالی شرکتها برای آذر ماه خوب است. با توجه به نرخ تورم و گران شدن کالای این شرکت ها و بهبود وضعیت مالی و افزایش دارایی شرکت ها اکثر آنها تعدیل مثبت می خورند از این جهت می توان انتظار داشت که به دست کاری ها و تصمیمات دستوری دولت در بازگشت سرمایه به بورس، نگرانی مردم در کوتاهمدت برطرف شود.
به هر حال دولت عامل اصلی ریزش های بازار سرمایه است. ریشه اصلی مشکلات اقتصادی دولت است، اگر دولت از ابتدای سال جاری شاخص را یک مرتبه به روی ٢ میلیون نمی رساند و حداکثر عدد شاخص یک میلیون یا کمتر می بود، اگر دولت بانک خصوصی و خصولتی ها را وارد بورس نمی کرد و اجازه نمی داد شاخص به عددی بیش از ٢ میلیون و ٢٠٠ هزار برسد، اینک شاخص به ١ میلیون می رسید قطعا شاهد بهبود بازار و عدم نگرانی و بی اعتمادی مردم به بورس بودیم. آنچه که دولتی ها این روزها از ذات بازار یا ریزش های ذاتی بازار به خورد مردم می دهند با پوزش از محضر خوانندگان محترم سخنی بسیار شیاد گونه است، ریزش ذات بازار است اما نه ذات بازاری که بانک ها با چاپ پول سهام بخرند، بازاری که رانت اطلاعاتی در آن موج می زند. زمان ریزش را می توان جزئی از ذات بازار دانست که مردم بر اساس چشم اندازه آینده ای که از شرکت بورسی دارند سهمی می خرند و می فروشند و شریک شرکت می شوند. ورود بانکها یا چاپ پول برای سودآوری به نفع خود و دولت ذات هیچ بازار سرمایه ای جز بازار دستوری ما در ایران نیست. بی تردید آنچه دولتی ها در این باره اظهار می کنند یک مسئله من درآوردی است که دولت آقای روحانی اختراع کرده است.
سهامداران خرد و متضرر از بازار سرمایه این روزها چوب بازارسازی دولت را میخورند. مردم چوب اعتماد به دولت را در بهار ۹۹ می خورند، دولتی که مردم را به سرمایه گذاری در بورس ترغیب کرد، دولتی که به دنبال خرید سهام از سوی مردم بود، آنقدر قیمتها در بازار بالا برده شد و بازار سازی شد که بعد از فروش سهم ها سرمایههای بزرگ از بازار خارج شد. قطعا ریزش های ناشی از مدیریت دستوری ذات بازار سرمایه نیست، بلکه ریزش ها ناشی از بازار سازی های دولتی است. دولت با اصلاح صورت های مالی بانک های ورشکسته و فروش شستا، شرکتی که خود در بورس بود و یک بار دیگر شرکت های خود را در بورس عرضه کرد جیب خود را از سرمایه های مردم پر کرد تا کسری بودجه خود را از جیب مردم تامین کند. قطعا تامین بودجه دولت را نمی توان جزء ذات بازار عنوان کرد، آنچه موجب زیان سهامداران شده را باید به مدیریت سیاسی دولت ارتباط داد که متاسفانه برخورد دولت به دارایی و سرمایه مردم بسيار بیرحمانه است.