به گزارش راهبرد معاصر؛ دونالد ترامپ گرچه شکست خود در انتخابات ریاستجمهوری را پذیرفته است با این حال اکنون برای تلافی این باخت تلاش میکند تا جای ممکن قواعد داخلی و خارجی موجود را علیه رئیسجمهور بعدی برهم زند. تحریمهای سنگین علیه کشورهای ناهمسو با سیاستهای یکجانبهگرایانهاش همچون ایران و چین، خروج سریع از توافقات بینالمللی و پیمانهایی همچون «آسمان باز»، تصمیمگیری ناگهانی برای خروج سربازان آمریکایی از افغانستان و تغییر قوانین داخلی آمریکا برای اعمالِ محدودیتهای مهاجرتی بیشتر، همه و همه حاکی از آخرین تلاش های ترامپ در روزهای پایانی حضورش در قدرت هستند.
پیش از این ترامپ به مدت سه هفته پس از برگزاری رقابت انتخاباتی ریاستجمهوری در آمریکا ادعاهای بیسابقهای از انجام توطئههای گسترده از سوی جو بایدن مطرح کرد و به تمام مقامات آمریکایی فشار آورد تا ضمن حمایت از ادعاهای وی علیه بایدن نتیجه انتخابات را نیز رد نمایند. با این حال فشارهای آشکار ترامپ برای متقاعد کردن مقامات ایالتی آمریکا به منظور لغو نتایج حاصل شده، با بن بست مواجه شد.
با وجود بیاثر بودنِ تلاشها و ادعاهای فاقد پشتوانهی ترامپ برای ماندن در سِمتش، ادعاهای پوشالی وی میتواند این باور را در اذهان افکار عمومیِ اکثریت جامعه حامیان ترامپ در آمریکا ایجاد نماید که بایدن واقعا جایگاه کنونی خود را با تقلب به دست آورده و سیستم انتخابات آمریکا در اصل با نقصهای زیادی همراه است. ذهنیتی که میتواند، موقعیت رئیسجمهور آینده آمریکا را در میان اقشار مختلف تضعیف نماید و کار را برای هماهنگ نمودن و یکدست کردن جامعه آمریکا به منظور پیادهسازی و اجرای برنامههای مدِ نظر بایدن در رابطه با موضوعات مهمی همچون مدیریت و کنترل پاندمی ویروس کرونا تا حد زیادی سخت نماید.
فایننشیال تایمز در یادداشتی با اشاره به انتخابات پیشین آمریکا که در آن کاندیداهای ریاستجمهوری بر سر به دست آوردن قدرت با یکدیگر به رقابت پرداختهاند، معتقد است هیچ رئیسجمهوری همانند ترامپ از قدرت خود برای ایجاد سردرگمی سو استفاده نکرده است. همه این موارد نشانهای بر این ادعا هستند که ترامپ برای دوران پس از انتخابات ریاستجمهوری 2020 آمریکا، سیاست «زمین سوخته» را در اولویت قرار داده است. ترامپ نه تنها در تلاش برای برهم زنی نظم موجود در جامعه آمریکا و نزدیک کردن شرایط به وضعیتی همانند کودتا و بحران است بلکه سعی میکند همه چیز را برای دولت بایدن به بدترین شکل ممکن تبدیل نماید.
در عرصه خارجی نیز ترامپ در روزهای واپسین قدرتش سیاستهای عجولانه و ناکارآمدی را مدنظر قرار داده است. این روند در قبال کشورها و رهبرانی که دونالد ترامپ احتمال میدهد جو بایدن سیاستهای متفاوت و یا حتی متضادی را نسبت به مواضع ترامپ علیه آنها اتخاذ نماید، بیشتر عیان است. به همین خاطر است که اکنون چین و ایران در صدر سیاستهای زمین سوخته ترامپ قرار گرفتهاند.
هر دو کشور چین و ایران در دوره ریاستجمهوری ترامپ، مسیر متفاوتی از خواستهها و سیاستهای او را دنبال کردند. ایران با انتقاد از سیاستها و مواضع ضد ایرانی ترامپ به مهمترین مخالفش در سطح خاورمیانه بدل شده و چین نیز با دنبال کردن روندی مشابه به دلیل نادیدهگرفتن خواستههای ترامپ به مخالف شماره یک وی در بین کشورهای قدرتمند و توسعهیافته از نظر اقتصادی تبدیل شده است.
درست به همین خاطر است که ترامپ در دوران تبلیغاتِ دوره دوم ریاستجمهوریاش نیز هر دو کشور را تهدید کرده بود که در صورت تداوم روند پیشین خود، تحت تاثیر شدیدترین فشارها قرار خواهند گرفت. با این وجود، شکستِ وی در نتایج نهایی انتخابات، برنامههایش را برهم زد. اکنون ترامپ قصد دارد تا به جای انصراف از برنامههای طراحی شده علیه دو کشور، مقاصد خود را ظرف مدت کوتاهِ باقیمانده اجرایی نماید. بر همین اساس است که وی تحریمهای هفتگی را علیه ایران اعمال کرده تا از این طریق بر سر راه رئیسجمهور بعدی آمریکا به منظور پیوستن مجدد به موافقتنامه برجام، موانع جدی ایجاد نماید.
از سوی دیگر ترامپ قصد دارد تا با به سرانجام رساندن توافقات صورتگرفته میان اسرائیل و کشورهای عربی در خاورمیانه ابزارهای فشار به جمهوری اسلامی ایران را بیشتر از موارد ارائه شده در قالب برجام متنوع سازد و به واسطه همراه نمودنِ کشورهای عربی با طرف اسرائیلی در قالبِ سیاست فشار حداکثری همچنان بر روند محدودیتهای اقتصادی وارد شده علیه ایران بیفزاید.
در رابطه با کشور چین نیز ترامپ این کشور را به دلیلِ پیشرویها و یکهتازیهایش بزرگترین تهدید پیشروی آمریکا دانسته و بر این باور بوده که این تهدید به شدیدترین شکل ممکن میبایست مهار شود. ترامپ بارها در دوران تبلیغات مربوط به دوران ریاستجمهوریاش، عنوان کرده بود در صورت پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا این کشور(چین) مالک آمریکا خواهد شد و در جای دیگری نیز گفته بود چین دوست دارد، بایدن پیروز نهایی انتخابات آمریکا شود. اکنون که بایدن اصلاح رابطه با چین را در صدر اولویتهای مربوط به سیاستخارجی خود قرار داده است، ترامپ همچنان سعی میکند، فشارهای خود علیه چین را تداوم بخشیده و فرصت را غنیمت شمرده تا با تحریم تعداد بیشتری از شرکتهای چینی و افراد مهم در این حوزه، موانع را برای تعدیل سیاست خارجی آمریکا در دوران بایدن نسبت به این کشور بیشتر نماید.
راهبرد زمین سوخته ترامپ در خاورمیانه از طریق توافق با طالبان بر سر خروج بخش عمدهای از سربازان آمریکایی ابعاد تازهای به خود گرفته است. ترامپ همواره در تلاش بوده تا خود را رئیسجمهوری صلحطلب و مخالف با جنگ نشان دهد او بارها در تبلیغات دوره اول ریاستجمهوری خود وعده خروج سربازان آمریکایی از جنگ های بی پایان این کشور را مطرح کرده بود با این حال در هیچ یک از این سالها وعده خود را عملی نساخت. با این حال اکنون که وی دوران ریاست جمهوری خود را رو به پایان میبیند، قصد دارد طرح بازگشت سربازان آمریکایی به کشورش را نه در راستای وعدههایش بلکه علیه دولت بایدن عملی سازد. ترامپ با این اقدام سعی خواهد کرد تا حتی در صورت ضرورت بازگشت مجدد سربازان آمریکایی به افغانستان، تصویر مثبتی را در برابر بایدن از خود نشان داده و متناسب با آن هزینههای نظامی پنتاگون را در دورههای بعدی برای ورود مجدد سربازان آمریکایی در منطقه افزایش دهد.
اوج موضعگیریهای نامعقول و عجولانه ترامپ علیه بایدن را میتوان در خروج ناگهانی وی از پیمان نظامی « آسمان باز» هم مشاهده کرد. پیمانی که از سال 2002 بر سر اجرایی شدن آن در بین 35 کشور توافق شد و حالا اقدام یکطرفه ترامپ برای خروج از این پیمان میتواند تنشهای میان غرب و روسیه را تشدید نماید. ابراز تاسف بسیاری از اعضای دیگر پیمان به خصوص کشورهای اروپایی و مخالفت روسیه با این اقدام ضرورت بازگشت مجدد آمریکا به این پیمان را بیش از پیش حائز اهمیت میسازد. ضمن اینکه بایدن پیشتر، تصمیم ترامپ برای خروج از آن را کوته فکرانه خوانده بود.
اقدامات دیگری همانند اعمال محدودیتهای بیشتر بر سر راه مهاجران به آمریکا، شبههافکنی در رابطه با نحوه و قصد خروجش و یا ماندن بر سر قدرت، اصرار بر پیگیریهای شکایاتش از طریق دیوان عالی آمریکا و ایجاد جو روانی گسترده علیه بایدن همه و همه از دیگر مواردی هستند که نشاندهنده استفادههای غیرقانونی ترامپ از قدرت موقتش علیه جو بایدن هستند.
رویکرد زمین سوخته دونالد ترامپ در راستای شکست غیرمنتظرهاش در رقابتهای انتخاباتی در حالی اتخاذ شده است که پیروزی بایدن، بسیاری از برنامههای وی را برای دور دوم ریاستجمهوریاش بر هم زده است. حالا ترامپ دو راه را پیش روی خود قرار داده است، اول اینکه ظرف مدت زمان اندکِ باقی مانده، بیشترین اقدامات را در راستای محدود نمودن آمریکا برای تعاملات فرامنطقهای در دولت بایدن انجام دهد، دوم اینکه تا جایی که میتواند از قدرت نامحدود اما موقتش برای تخریب تمام فرصتها و امکاناتی استفاده نماید که زمینه پیشرفت دولت بایدن را نسبت به دولت خودش بر سر موضوعاتی واحد فراهم آورد. ترامپ این دو سناریو را از آغاز از قطعی شدن روند انتقال قدرتش در پیش گرفته و میخواهد با ابزاری همچون تهدید، زور و ارعاب میزان قدرت خود را برای تنبیه رقیبان داخلی و خارجیاش تا آخرین فرصت بالا نگه دارد.