به گزارش راهبرد معاصر؛ این دوره از انتخابات ریاست جمهوری که سال آینده برگزار می شود را می توان یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین انتخابات های تاریخ جمهوری اسلامی بشمار آورد. انتخاباتی که خیلی ها براین باور هستند فقط جناح اصولگرایی پیروز میدان می شوند و اقبالی برای پیروزی اصلاح طلبان در جامعه دیده نمی شود که ان هم به عملکرد دولت روحانی برمی گردد. با توجه به پیروزی جو بایدن در انتخابات ایالات متحده امریکا برخی براین بارور هستند که کار برای اصولگرایان سختتر شده و اصلاح طلبان می توانند از این فرصت نهایت استفاده را ببرند. در همین باره ناصر ایمانی تحلیلگر اصولگرایی به سوالات خبرنگار راهبرد معاصر پاسخ داده است:
جلسات مقدماتی و صحبت هایی برای مراحل اولیه انجام شده، همچنین تشکل های اصولگرایی شرکت داشتند ولی کار در مرحله ابتدایی است و قاعدتا روحانیت مبارز نیز در این جلسات شرکت دارند و با هماهنگی آنها کار انجام می شد. این جلسات تا به مراحلی برسد و به تشکیلاتی تبدیل شود که تمام طیف های اصولگرا در آن شرکت کنند یا نه کار دارد و اینکه ساز و کار آن به چه شکل باشد و نحوه انتخاب افراد به چه صورت باشد زمان می برد. حتی ارتباط آنها با بدنه به چه صورتی باشد و مدیریت این تشکل چگونه خواهد بود و سایر مواردی از این دست مسائل تشکیلاتی است که باید به صورت دقیق و روشن مشخص شود تا آرام آرام وارد بحث های انتخاباتی شوند. تا اینجا کار که فقط به شکل کاملا مقدماتی و ابتدایی برخی صحبت ها صورت گرفته است.
جامعه امروز چندان به جریان های سیاسی اقبالی ندارد. مشکلاتی وجود دارد و شرایط اقتصادی و اجتماعی بین مردم و جریانات سیاسی شکافی ایجاد کرده است که البته این مساله قابل تفکیک است. امروز نسبت به اصلاح طلبان زدگی و دوری بیشتری وجود دارد و شاید این فاصله در مورد اصولگرایان و مردم کمی کمتر از اصلاح طلبان باشد. اما در مجموع میزان توجه مردم به جریان های سیاسی ضعیف شده است. امروز مجلس آیینه تمام نمای اصولگرایان است و عملکرد مجلس در قضاوت مردم نسبت به جریان اصولگرا موثر است. قاعدتا نظر مردم در مورد انتخابات ریاست جمهوری آینده نیز از عملکرد مجلس متاثر است. اینکه آیا مردم در انتخابات آینده نسبت به کاندیدای اصولگرا اقبال دارند یا خیر متاثر از عملکرد مجلس یازدهم خواهد بود و این مجلس اگرچه تنها فاکتور مهم نیست اما یکی از فاکتورهای مهم بشمار می اید.
عملکرد مجلس در مورد نظر مردم در رای دادن به یک اصولگرا در 1400 موثر است. مردم به عملکرد این مجلس اصولگرا نگاه می کنند و این مجلس تاثیر مهمی دارد اما قرار نبود مجلس در چند ماه اول خود انقلابی صورت بدهد. هیچ مجلسی نمی تواند چون شرایط و مشکلات بیش از حد پیچیده است. حتی اگر این مجلس یا هر مجلسی در چنین شرایطی دو سال کار کارشناسی خوب داشته باشد شاید بتواند بخشی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور را رفع کند. تاثیر تصمیمات اقتصادی در بلند مدت خود را نشان می دهد و دیدن نتیجه کار مجلس زمان بر است و مثل مسائل سیاسی نیست که الان تصمیمی بگیرید و فورا تاثیر آن را مشاهده کنید ولی در مجموع مجلس در ماه های اخیر نقاط ضعفی از خود نشان داد و نمی توان انتظارات زیادی داشت و باید نسبت به شرایط کشور انتظارات خود را تطبیق بدهیم.
من این حرف را قبول ندارم. وضعیت اصلاح طلبی در افکار عمومی خوب نیست اما نمی توان از این وضعیت اصلاح طلبی این چنین نتیجه را گرفت که حتما در سال 1400 یک کاندیدا اصولگرا رای می آورد. می توان گفت شانس یک کاندید اصولگرا در 1400 بیشتر است ولی نمی توان گفت قطعا یک اصولگرا رای می آورد. در انتخابات 1400 مردم بین چند نفر انتخاب خواهند کرد. شاید به طور مشخص انتخاب بین دو یا سه نفر باشد. مردم در مقایسه انتخاب می کنند ملاک مردم بر خلاف من و شما اصولگرایی و اصلاح طلبی نیست مردم به توانایی و کارآمدی آن افراد نگاه و مقایسه می کنند. مردم در مقایسه یکی از نفرات را اندکی بهتر از دیگران می دانند و به او رای می دهند شاید در بین این نفرات کاندیدی باشد که به عنوان یک اصولگرا یا اصلاح طلب حتی تعلقات جناحی چندانی نداشته باشد ولی مردم در مقایسه او را دارای توانایی بیشتری می دانند و به او رای می دهند. اگر مردم به یک اصولگرا رای می دهند الزاما به این معنی نیست که مردم اصولگرایان را قبول دارند بلکه در مقایسه احساس می کنند این فرد از میان افراد دیگر مناسبتر است و اتفاقا خواستگاه جناحی این فرد اصولگرا یا اصلاح طلب است.
کار برای اصولگرایان سختتر نشده است چون اصولگرایان از ابتدا هیچگاه تکیه ای بر ارتباط مسائل ایران بر سیاست خارجی نداشتند. اصولگرایان نه تعلقی به اوباما نشان دادند و نه از ترامپ دور کردند. مشی اصولگرایان همواره بر این بود که ایران نباید ارتباط خود با آمریکا را بر این اساس که چه کسی رییس جمهور ایالات متحده است تنظیم کند. اصولگرایان بر اساس عملکرد آمریکا و نوع تعامل آمریکا با ایران و دشمنی آمریکا با ایران است. اصولگرایان نگاهی به جمهوری خواهان یا دموکرات ها ندارند و این مشی کلی اصولگرایان است. اما اصلاح طلبان به این صورت نیستند. در چند سال گذشته مساله ای به نام برجام داشتیم. در ایران سرنوشت سیاسی کشور به مساله برجام گره خورد یعنی دولت آقای روحانی آمد و تمام عملکرد دولت خود را به پروژه برجام گره زد و اینچنین تصور شد که اگر بتوانیم قراردادی با غرب ببندیم تمام کشور گلستان می شود و اگر نتوانیم کشور به جهنم تبدیل می شد.
اصلاح طلبان و دولت آقای روحانی تصویر سیاه و سفیدی از مساله برجام درست کردند و سیاست گذاری کشور بر این اساس انجام و پیش برده شد. چون دولت مورد حمایت اصلاح طلبان بود و از این موضوع حمایت کامل به عمل آوردند و تمام حیثیت سیاسی خود را به برجام گره زدند. تصور شد با این کار اعتبار و آبرویی در بین ایرانیان کسب می کنند چون تصور می شد با برجام مردم با کشوری با اقتصادی پیشرفته روبرو می شوند و از فردای برجام کشورهای غرب برای سرمایه گذاری در ایران راهی کشورمان می شوند و ارتباطات خارجی بهبود پیدا می کند و دلارهای نفتی به کشور سرازیر می شود و تحریم ها برداشته می شود و مردم شاهد گشایش خوبی در زندگی خود خواهند بود و همه این ها را از چشم اصلاح طلبان می بینند و خود را مدیون این طیف خواهند دانست. ولی چنین اتفاقی نیفتاد و برجام پاره شد. در حقیقت ترامپ آن روز حیثیت سیاسی اصلاح طلبان را در ایران پاره کرد این اتفاق برای اصلاح طلبی بسیار سنگین بود چون هرچه داشته بودند پای مجسمه برجام قربانی کرده بودند و به ناگاه همه چیز نقش بر آب شد و پس از آن اصلاح طلبی آبرو و حیثیت خود را در این مسیر از دست داد. حال دولتی که در آمریکا بر سر کار می آید اعلام کرده است به برجام بر می گردد و اصلاح طلبان از این مساله استقبال می کنند و خوشحالند چون آب دوباره به جوی بازمی گردد. از این رو اصلاح طلبی از روی کار آمدن بایدن مسرور است به تعبیری دیگر اگر یک کاندید دیگر در انتخابات پیروز می شد چه جمهوری خواه و چه دموکرات فقط کافی بود که اعلام کند به برجام بر می گردد در این صورت اصلاح طلبان از او نیز استقبال می کردند.