به گزارش راهبرد معاصر؛ اقتصاد نفتی ایران در سه سال گذشته پنجه در پنجه شدید ترین تحریم های اقتصادی و نفتی آمریکا انداخت تا به آرزوی دیرین خود یعنی عبور از خام فروشی و درآمد نفتی برای تامین بودجه جاری کشور برسد. دولتمردان در سه سال گذشته بارها و بارها بر این موضوع تأکید کردند که مسیرها برای اداره اقتصاد ایران بدون درآمدهای نفتی باز شده است لذا بیش از هر زمانی امیدوار بودیم با فشارهای سخت اقتصادی که در سه سال گذشته ملت شریف ایران تحمل کرد دروازه ای رو به اصلاحات اقتصادی باز شود تا بسان کشورهایی که اقتصاد خود را بدون درآمد نفتی به خوبی اداره می کنند چرخ اقتصاد گردانده شود.
نه تنها کشورهایی که بدون درآمد نفتی اقتصاد خود را اداره می کنند، حتی برخی کشورها که نفت و منابع نفتی دارند اما از آن برای توسعه اقتصاد امروز و آیندگان خود بهره برداری می کنند، الگوهای خوبی بودند که امیدوار بودیم در لایحه بودجه ١۴٠٠ آثار عدم اتکا به درآمدهای نفتی لحاظ شده باشد و در مسیر الگوبرداری از چنین کشورهایی قدم برداریم. از همین رو تصمیم بر تولید دو میلیون و سیصد هزار بشکه نفت و اتکای دولت برای تامین مالی خود در سال آینده بر روی فروش نفت حیرت آور است. قطعا تکیه به درآمدهای نفتی و اصرار به فروش نفت برای تامین هزینه های دولت یک خبر بد و یاس آور برای جامعه و اقتصاد است.
این موضوع نه تنها روی مسائل اقتصادی کشور به شدت تاثیر گذار است و روند مخرب گذشته را با قدرت دنبال می کند، بلکه فروش دو میلیون بشکه نفت در لایحه پالس خوبی به دشمن برای اعلام وابستگی ما به درآمدهای نفتی است که غیر از این راه چاره دیگری نداریم! تحقق اهداف جمهوری اسلامی ایران در برابر دشمن با حجم مقاومت چند سال گذشته با تاکید بر فروش دو میلیون و سیصد هزار بشکه در لایحه بودجه ١۴٠٠ ما را در معرض تصمیم گیری ها و فشارهای بیشتر دشمن قرار می دهد. با عبارت دیگر با تکیه بودجه به درآمدهای نفتی خطر دشمن برای اعمال فشار بیشتر به اقتصاد بیشتر می شود. چرا که بودجه به گونه ای بسته شده که هیچ خوش بینی به اصلاحات ساختاری اقتصادی نیست.
دولت با فروش دو میلیون و سیصد بشکه نفت در لایحه بودجه عملا فرض را بر رفع کامل تحریمها بخصوص تحریم های نفتی گذاشته است، در حالی که همچنان تحت شدید ترین تحریمهای آمریکا هستیم و ممکن است تحریمها همچنان تداوم داشته باشد و درآمدهای نفتی محقق نشود، از این رو می توان گفت لایحه از روی بی ملاحظگی و شاید سیاسی کاری نوشته شده باشد تا دولت براین اساس و کسری بودجه شدید عملا حاکمیت را در موقعیت عمل انجام شده یعنی تن دادن به مذاکرات فوری قرار دهد.