به گزارش راهبرد معاصر؛ الکساندر نواک، معاون نخستوزیر روسیه روز گذشته – شنبه 29 آذر- به عربستان سفر کرد و به عنوان بخشی از کار کمیته همکاری های تجاری، اقتصادی علمی و فنی روسیه و سعودی با وزیر انرژی عربستان سعودی عبدالعزیز بن سلمان دیدار کرد. هرچند در اخبار رسمی این سفر در جهت تهیه نقشه راه دوجانبه در زمینه افزایش همکاری های تجاری و اقتصادی بین دو کشور عنوان شده است؛ اما سابقه الکساندر نواک به عنوان وزیر انرژی روسیه و سفر روز یکشنبه بیژن زنگنه به روسیه نشان میدهد که هدف اصلی این دو سفر رایزنی در خصوص آینده بازار نفت در فضای بعد از معافیتهای تحریم فروش نفت ایران در ماههای آینده است.
بازگشت 2.3 میلیون بشکه نفت صادراتی ایران در زمان کاهش مصرف ناشی از شیوع کرونا، میتواند بازار را دچار شوک طرف عرضه کند. در چنین شرایطی قابل تصور است صادرکنندگان اصلی نفت در جهت ممانعت از افزایش عرضه دست به همکاری بزنند. روندی که یادآور همکاری روسیه و عربستان در سال 2016 و پس از توافق برجام است.
در ابتدای سال 2016 (1395) قیمت نفت به پایینترین سطح خود در طول یک دهه قبل از خود رسیده بود. در ماه شهریور، روسها و عربستان تصمیمگرفتند تا برخلاف روند افزایش تولید در نیمه دوم سال، سطح تولید اوپک را در میزان حداقل تولید ابتدای آن سال فریز کنند تا از میران عرضه نفت کاسته شود. نکته قابل توجه این است که ایران و گروه 5+1 بر سر برجام به توافق رسیده بودند و بر اساس زمانبندی برجام ایران از ابتدای زمستان میتوانست بدون فشار تحریمها به بازار نفت بازگردد. هرچند در ظاهر روسیه از موضع ایران در معافیت از این برنامه حمایت میکرد اما در عمل بازارهای نفت نشان داد که هدف اصلی طرح فریز نفتی ایجاد مانع برای بازگشت نفت ایران است و هر دو کشور روسیه و عربستان با افزایش شدید تولید تلاش کردند تا فضای عرضه نفت را برای ایران تنگ کنند. این افزاش شدید تولید که برخلاف تعهد فریز نفتی بود باعث توقف روند افزایشی قیمت نفت در نیمه دوم سال 2016 شد. این موضوع ناشی از این نگاه است که برای تولیدکنندگان نفت، توسعه بازارهای فروش مهمتر از منافع دراّمدی کوتاهمدت است. بلومبرگ در گزارش خود از زبان مقامات سعودی نوشت: «اگر ایرانیها تولید نفت خود را فریز کنند، ما هم در این پروژه مشارکت میکنیم.»
نکته قابل توجه در مقایسه سال 2016 و 2020 این نکته است همانند سال 2016، قیمت نفت در ابتدای سال 2020 هم به کمترین سطح خود رسیده بود و این تعادل شکننده میان عرضه و تقاضا، به نگرانی تولیدکنندگان از عرضه بیشتر نفت ایران دامن زده است.
اوپک و متحدانش که به اوپک پلاس معروفند، از ابتدای بهار توافق کردند تا تولید خود را از اول ماه می ۹.۷ میلیون بشکه در روز کاهش دهند و در جلسه جولای تعهد دادند تا پایان سال 2020 محدودیت تولید را تا سطح 7.7 میلیون بشکه حفظ کنند. در حال حاضر بازار با ظرفیت تولید مازاد روبرو است. این درحالی است که در سال جاری ظرفیت 5 میلیونی صادرات ایران، ونزوئلا و لیبی هم از بازار خارج شده بود. درصورتی که بایدن به وعده انتخاباتی مبنی بر بازگشت آمریکا به برجام عمل کند، ایران میتواند بیش از ۲ میلیون بشکه نفت در روز وارد بازار کند. در این صورت، اوپکپلاس با آزمونی دشوار برای به تعادلرساندن بازاری روبهرو خواهد شد که در حاضر از عرضه نفت اشباع شده است. تصمیم ایران به ورود تدریجی و همکاری با روسیه و عربستان و یا اصرار به استفاده از تمام ظرفیت صادراتی، دو سناریویی است که ضمن آنکه ایران را به یک بازیگر مهم در قیمتگذاری نفت تبدیل خواهد کرد، دست زنگنه را برای مذاکره با روسیه و عربستان، پر کرده است. قطعا تولیدکنندگان عمده نفت جهان از تسهیل ورود نفت ایران به این بازار استقبال نخواهند کرد. صادرات 2.3 میلیون بشکهای نفت ایران به معنای آن است که اوپک باید تولید خود را بیشتر از میزان توافق قبلی کاهش دهد. این درحال است که حتی پیش از پاندمی کرونا نیز بازار نفت جهان اشباع شده بود.
بر خلاف سالهای گذشته که اوپک در سال تنها دو جلسه برگزار میکرد، جلسات اخیر اوپک به صورت ماهانه برگزار میشود. در ابتدای ماه جاری میلادی اوپک اجلاسی برگزار کرد که پس از گفتوگوهایی دشوار و برخلاف توافق قبلی مبنی بر افزایش تولید 2 میلیون بشکهای، به دلیل عدم افزایش تقاضای موثر نفت، تنها به افزایش تولید ۵۰۰ هزار بشکه در روز رای داد. این درحالی است که زنگه مدعی شد ایران از ماه فوریه (نیمه بهمن) 2.3 میلیون بشکه نفت و میعانات نفتی به بازار عرضه خواهد کرد و قیمتها هم کاهش نخواهد یافت.
بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران، هفته قبل اعلام کرد که صادرات روزانه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت عملی است و ایران برای افزایش تولید از کسی اجازه نمیگیرد. نکته قابل تامل این است که بیژن زنگنه قرار است تا مجددا روند بازگشت نفت ایران به بازار را همانند سال 1395 مدیریت کند. بر اساس تجربه سال 2016 ایران از ابتدای سال فروش نفت را افزایش داد و تلاش کرد تا بازارهای از دست رفته را با فروش زیر قیمت و اعتباری نفت احیا کند. هفته قبل، خبرگزاری رویترز در گزارشی به نقل از ۳ شرکت که در زمینه رهگیری محموله های نفتی و کشتی ها فعال هستند، عنوان کرده که صادرات نفت از 300 هزار بشکه در ابتدای سال میلادی به حدود 1.5 میلیون بشکه رسیده است. عدم توافق اوپک بر افزایش تولید 2 میلیون بشکهای ناظر بر همین آمار است که ایران توانسته است تا افزایش تقاضای نفت در ماههای گذشته را پوشش داده است.
هنوز از محتوای جلسه زنگنه با نواک در مسکو اطلاعی در دست نیست. زنگنه هفته گذشته اعلام کرد که تولید نفت ایران در سال ۲۰۲۱ دو برابر خواهد شد. یعنی به رقمی نزدیک ۴.۵ میلیون بشکه در روز خواهد رسید. عملیاتیشدن این ادعای وزیر نفت مستلزم بازگشت ایالات متحده به برجام و رفع تحریمهای صادراتی ایران است. تراکم دیدارهای تصمیمگیران انرژی در سه کشور ایران، روسیه و عربستان نشان میدهد که ایران مصمم است تا در دو ماه آینده صادرات نفت خود را به 2.3 میلیون بشکه برساند.
تولید نفت آمریکا از 5.5 میلیون بشکه در ابتدای سال 2010 به بیش از 13 میلیون بشکه در سال 2019 رسید و آمریکا به بزرگترین تولیدکننده نفت تبدیل شد. در کنار آن آمریکا با برداشتن منع صادرات نفت در سال 2019 توانست روزانه بیش از 3.2 میلیون بشکه نفت به بازارهای جهانی صادر کند. با شیوع کرونا و کاهش رشد اقتصادی ناشی از آن، تولید نفت آمریکا به سطح 10 میلیون بشکه کاهش پیدا کرده است و در ماه می، خالص واردات و صادرات نفت خام آمریکا بعد از حدود دو سال منفی شد. نکته مهم در این رابطه این است که این افزایش فزاینده تولید نفت آمریکا بیشتر از میادین نفتی شیل حاصل شده است که برای ادامه تولید به قیمتهای پایدار بالای 60 دلار احتیاج دارد. ورود قیمت نفت به محدوده 40 دلار و تداوم آن در شش ماه ابتدای سال، تولید را در بخشی از میادین نفت شیل از توجیه خارج کرد. از طرف دیگرBP در برآوردی اعلام کرد که مصرف سوخت فسیلی برای نخستینبار در تاریخ معاصر کاهش خواهد یافت. براساس یکی از سناریوهای شرکت نفتی بریتیش پترولیوم، مصرف نفت دنیا تا سال2025 روزانه حدود 3میلیون بشکه در روز کاهش مییابد.
بازگشت رسمی نفت ایران به بازار با مخالفت تولیدکنندگان نفت شیل مواجه خواهد شد. تبعات ورود ایران به این بازار از دو جهت برای سیاست بلندمدت انرژی آمریکا اهمیت دارد. اول آمریکا توانسته است جای ایران را در تامین نفت مشتریان سنتی ایران پر کند. از طرف دیگر چین، هند و ترکیه با هدف بهدست آوردن کارت بیشتر در مذاکرات سیاسی و اقتصادی خود با آمریکا، سهم بزرگتری از سبد واردات انرژی خود را به واردات از آمریکا اختصاص دادهاند و بهنظر نمیرسد که در صورت ورود ایران به بازار نفت بهسرعت خرید خود را به سطح سال 2017 برگردانند. دوم، بازار نفت در سال 2019 و بر روی قیمتهای اقتصادی تولید نفت شیل به تعادل رسیده بود. حال با کاهش تقاضای ناشی از شیوع کرونا، ورود نفت ایران، چشمانداز بازگشت قیمتها به سطح سال قبل را تیرهتر میکند و بر روی تولید نفت شیل تاثیر منفی خواهد گذاشت. نکته مهم این است که سیاستهای انرژی بایدن حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر است و شاید این دولت در بلندمدت با سیاستهای تولیدکنندگان نفت شیل همراهی نکند.
هرچند بهنظر میرسد که به دلیل افت تقاضای نفت، تعلیق احتمالی تحریمهای نفتی ایران به سادگی و بهسرعت رخ ندهد و آمریکا و تولیدکنندگان بزرگ نفت بر سر آن به صورت جدی مانع ایجاد کنند؛ اما دو عامل رشد تدریجی صادرات نفت ایران در ماههای گذشته و شروع واکسیناسیون جهانی بر علیه کرونا زمینه مساعدی را ایجاد کرده است که ایران بتواند بهسرعت سهم تاریخی خود را از بازار نفت پس بگیرد.