به گزارش راهبرد معاصر؛ آیتالله محمد یزدی، مجاهد انقلابی و فقیه بصیر صبح روز گذشته دار فانی را وداع گفت و پیکر مطهر ایشان عصر دیروز پس از وداع باشکوه علما و حوزویان در جوار کریمه اهل بیت آرام گرفت. مرحوم آیتالله محمد یزدی در حالی در واپسین روزهای پاییز ۹۹ نقاب چهره در خاک کشید که به گفته اهالی فن، در عمری قریب به نود سال، تنها ایمان و آرمان خود را پی گرفت و شماتت مخالفان و دشمنان، در ارادهاش بیتأثیر بود.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پیامی ضمن تسلیت این عالم مجاهد و پارسا، «ایمان راسخ به مبانی انقلاب و غیرت دینی و انقلابی» را از نشانههای بارز مرحوم آیتالله یزدی برشمردند.
آیت الله محمد یزدی متولد ۱۰ تیر ۱۳۱۰ در اصفهان بود. از سال 64 تا زمان درگذشت عضو شورای نگهبان بود. در دومین، سومین و چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری عضویت داشت و در چهارمین دوره برای یک سال به ریاست این مجلس رسید. ایشان از دوره دوم مجلس خبرگان رهبری تا دوره چهارم عضو آن بود. آیت الله جنتی رئیس خبرگان رهبری و دبیر شورای نگهبان در بخشی از پیام تسلیت خود نوشت: هرگز منافع شخصی و جناحی نتوانست او را از مسیر انقلاب، نظام و رهبری دور کند.
آیتالله یزدی از یاران نزدیک معمار بزرگ انقلاب بود. امام خمینی (ره) پس از بازگشت از تبعید چهاردهساله به کشور در تاریخ ۱۲ بهمنماه ۱۳۵۷ تا دوازدهم اسفند همان سال در تهران حضور داشتند و سپس به شهر قم عزیمت کردند. منزل شخصی امام خمینی (ره) برای انجام ملاقاتها کوچک بود و نیاز به خانه بزرگتری برای رفع و رجوع مسائل و پذیرش مردم و انجام دیدارهای مختلف بود. این مسئله موجب شد تا در منزل آیتالله محمد یزدی اقامت کنند.
از آیتالله محمد یزدی نزدیک به ۴۰ کتاب به زبانهای عربی و فارسی به یادگار مانده است. تلاش علمی آیتالله یزدی از سالهای قبل از انقلاب باعث شد تا بتواند از حضرت امام خمینی (ره) اجازهنامه اجتهاد دریافت کند. گمشده شما کتابی بود که آیتالله یزدی آن را در جواب توهین فردی به تشیع نوشت. تهمتهای ناروایی را که به ساحت تشیع وارد شده بود آیتالله یزدی به خوبی در این کتاب جواب داد.
در دهه 60 نقش مهم دیگری که آیتالله یزدی ایفا کرد، مخالفت فعال با کنشهای بیت آیتالله منتظری و نهایتا مواجهه آشکار با انحرافات آنموقع قائممقام رهبری از انقلاب و خط امام بود. آنچنانکه در این ایام بهواسطه شناختی که آیتالله یزدی از باند مهدی هاشمی و همچنین اشتباهات تاسفبار شخص آیتالله منتظری داشت، نسبتبه روشنگری و همچنین ارائه اسناد مختلف از تخلفات باند مهمی هاشمی به حضرت امام(ره) اقدام کرد و از موثرین در عزل آیتالله منتظری بود. در جریان مجلس سوم که در جناح مقابل جریان چپ قرار داشت، با برچسبزنی آنها مواجه شد و نتوانست به دوره سوم راه یابد.
خدمات آیتالله یزدی بعد از جنگ تحمیلی و در دوران رهبری حضرت آیتالله خامنهای در مراتب بالاتری ادامه یافت. یکی از مهمترین مقاطع زندگی سیاسی ایشان ، ریاست بر قوه قضائیه در دهه 70 (68 تا 78) و دو سال آخر ریاست او مقارن با دولت اصلاحات بود. فراموش نمیکنم که در چند سال اولیه استقرار دولت موسوم به اصلاحات، هرج و مرج مطبوعاتی حاکم، چنان بر آتش توهین به این شخصیت انقلابی و سازشناپذیر دمید، که وزیر وقت ارشاد را نیز به اعتراض وا داشت. آیت الله يزدي اولين رييس قوه قضاييه و در واقع اولين كسي است كه پس از ادغام شوراي عالي قضايي و ديوان عالي كشور و تبديل آن به قوه قضاييه به رياست اين دستگاه رسيد و به مدت ۲ دوره به عنوان عاليترين مقام قضايي فعاليت كرد.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مراکز بسیار مهمى بود که در زمان رژیم طاغوت، خدمات شایانى را به مبارزات ملت ایران براى دست یابى به انقلاب اسلامى انجام داده است. آیت الله محمد یزدى، از آغازین روزهاى تأسیس این مرکز، با آن همکارى داشته است و این همکارى تاکنون نیز ادامه داشت. ایشان خود درباره جامعه مدرسین مىگوید: «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در شمار مراکزى بود که توانست احترام توده مردم را نسبت به خود جلب کند. مردم اعضاى جامعه را افرادى متدین و فاضل یافته بودند و عمیقاً به این باور رسیده بودند که اینان کسانى نیستند که براى قصد و غرض دنیوى کارى انجام داده و سخنى بگویند و جز براى خیر و انجام وظیفه دینى و الهى خودکارى نمىکنند».
نقطهعطف فعالیتهای آیت الله یزدی در ریاست جامعه روحانیت مبارز، کنشگری فعال در سال 88 و در جریان فتنه بعد از انتخابات بود. در آن روزها آیتالله یزدی در خط مقدم دفاع از انقلاب اسلامی و جمهوریت نظام قرار داشت و نقش بیبدیلی ایفا کرد. برای مثال آیتالله یزدی در ۹ خرداد ۸۸ درست در همان روزهایی که طرح کمیته صیانت از آرا ازسوی جریان ضدانقلاب خارجی و ستاد موسوی و کروبی با هدف خدشه در سلامت انتخابات مطرح شد، پیشنهاد ایجاد نهاد موازی برای نظارت بر انتخابات را خلاف قانون و عقل دانست. آیتالله یزدی در این رابطه گفت: «انجام این کار، خلاف شرع و قانون و درحقیقت خلاف عقل است. قانون اساسی ما، نظارت بر انتخابات را برعهده شورای نگهبان گذاشته و اجرای انتخابات براساس قانون انتخابات به وزارت کشور واگذار شده است.»
آیت الله یزدی در اردیبهشت 94 در جایگاه رئیس مجلس خبرگان رهبری با شناختی که از اهداف اصلی دشمنی آمریکا و کشورهای اروپایی با جمهوری اسلامی داشتند نسبت به فریب کاری طرفهای غربی به دولت هشدار داده و عنوان کردند «قصد ندارم در ارتباط با مذاکرات سخن بگویم ولی امیدوارم سر تیم مذاکرهکننده و دولت کلاه نرود».
همانطور که رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت خود تاکید داشتند – ایمان راسخ به مبانی انقلاب – آیت الله یزدی در اردیبهشت 98 در جلسه کانون طلوع با اشاره به تلاشهای آمریکا برای نفوذ در سطح تصمیم گیری کشور و در نهایت کم رنگ ساختن شعار «مرگ بر آمریکا» در افکار عمومی، عنوان میکنند «اگر امروز ما ميبينيم گوشه و کنار کساني در صددند که با آمريکا رابطه برقرار کنند و روي گذشته خط قرمز بکشند و کم کم مرگ بر آمريکا را حذف کنند، نشان از اين دارد که اين افراد، اصلا با امام (ره) همفکر نبودند؛ تا آنجا که در دوره اي، رئيس جمهور کشور به صراحت گفت که من شعار مرگ را نمي پسندم».
ایشان در همین جلسه با «ساده انگاری» خواندن امید کسانی که تلاش دارند مشکلات بنیادین ایران و آمریکا را از طریق «مذاکره» حل و فصل کنند، تاکید داشتند «بهترين راهي که ميتوانست دشمنان را به هدف خود برساند، اين بود که الگويي را معرفي کنند تا به مردم نشان دهند که ميتوان با آمريکا کنار آمد، تا سوژهاي براي مطلوبيت رابطه با آمريکا و حذف شعار مرگ بر آمريکا باشد».
آیت الله یزدی در 20 مهر 98 و در درس خارج از فقه خود نیز به موضوع مذاکره با آمریکا اشاره کرد و تاکید داشتند «چند سال است که سیاستمداران با آمریکا و اروپا مذاکره می کنند تا منافع طرفین یا به اصطلاح برد برد تامین شود اما نتیجه چه شد؟ امروز تازه برخی می فهمند که مذاکرات هیچ نتیجه ای نداشته و طرف مقابل به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و اگر امضا کند زیر آن می زند».
بدون هیچگونه اغراقی، مرحوم آیت الله یزدی یک «اصولگرای تمام» ، نه به مفهوم حزبی و جریانی بلکه به معنای واقعی کلمه بود. او در عمری قریب به ۹۰ سال، فقط ایمان و آرمان خود را پی گرفت و شماتت مخالفان و دشمنان، در ارادهاش بیتأثیر بود. او میتوانست مانند بسیاری به رنگ زمان در آید، عقیده و هدف خویش را به بوته فراموشی بسپارد و بر محمل جنت مکانی جلوس کند، اما وی با این همه، بیگانه بود و فقط ادای تکلیف را میجست.