چرا اقتصاد آمریکا در مسیر افول است؟-راهبرد معاصر
راهبرد معاصر بررسی می کند:

چرا اقتصاد آمریکا در مسیر افول است؟

 صنعت مالی آمریکا توانسته است در سایه چشم پوشی مسئولان این کشور ، بخش زیادی از سود سایر بخش های اقتصاد آمریکا را به خود اختصاص دهد. سودهای بیش از حد بخش مالی اقتصاد آمریکا باعث شده که نظام مالی این کشور به جای اینکه وسیله ای برای شکوفایی اقتصاد آمریکا به عنوان هدف اقتصادی این کشور باشد خود به یک بحران اصلی تبدیل شده است.
مینا مقتدائی فر؛ کارشناس مسائل اقتصادی
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۲ - ۲۹ دی ۱۳۹۹ - 2021 January 18
کد خبر: ۷۴۴۶۲

چرا اقتصاد آمریکا در مسیر افول است؟

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ افول آمریکا ؛ احتمالا شما هم این عبارت را در رسانه ها، شبکه های اجتماعی، سایت ها و اخبار  شنیده اید. اما به راستی چرا آمریکا، که بعد از جنگ جهانی دوم به معنای واقعی کلمه نیمی از ثروت جهان را در اختیار داشت، اکنون دچار افول شده است؟ دلایل زیادی برای افول آمریکا مطرح است، در این مطلب به اختصار به مسئله مالی سازی که یکی از مهمترین عوامل افول این کشور است می پردازیم.

 

منظور از مالی سازی اقتصاد آمریکا، افزایش قدرت و نفوذ مراکز و مؤسسات مالی و اقتصادی مانند شبکه بانک ها و مراکز مالی وال استریت در اقتصاد، فرهنگ، سیاست و سایر ارگان جامعه آمریکاست. در یک اقتصاد مالی سازی شده بخش غیرحقیقی اقتصاد (بخش مالی) بر بخش حقیقی اقتصاد (تولید) تسلط و تفوق دارد و دولت هم در تسخیر صاحبان این سرمایه های مالی و پولی قرار دارد. صنعت مالی آمریکا با بهانه قرار دادن اصول اساسی مکتب اقتصادی نئولیبرالیسم ، مثل کوچک سازی دولت و حذف مقررات، توانسته است سودهای کلانی به دست آورد. منظور از کوچک سازی دولت، حذف نظارت دولت بر اقتصاد و دادن زمام کار به صاحبان صنعت مالی بود. درنتیجه، صنعت مالی موفق به حذف مقرراتی که از شهروندان عادی حمایت می کند گردیده است . از طرف دیگر  قدرت دهی بیش از حد به بانک باعث ایجاد نابرابری در جامعه شده است. شکست (دولت) در ایجاد مقررات نظارتی مناسب و نیز عدم موفقیت در اجرای مقررات نظارتی موجود، اوج دو دهه مقررات زدایی بود که از دوره ریاست جمهوری ریگان آغاز شد. مقررات زدایی دو پیامد داشت اول اینکه باعث افزایش مالی سازی اقتصاد همراه با تمامی انحرافات و نابرابری ها شد دوم اینکه به بانک ها اجازه داد تا از طريق وام های غارتگرانه، سودهای حاصل از سوء استفاده از کارت های اعتباری و فعالیت های دیگر، بقیه جامعه را استثمار کند.

 

در سال های پیش از بحران اقتصادی ۲۰۰۸ م آمریکا درصد زیادی از باهوش ترین افراد جامعه جذب صنعت مالی شدند و با وجود افراد جوان با استعداد، عجیب نیست که در این بخش شاهد نوآوری باشیم. اما بسیاری از این ابداعات اقتصادی با هدف دور زدن قانون طراحی شده اند و در حقیقت این ابداعات عملکرد درازمدت اقتصاد را تضعیف نموده اند. شبکه مالی و بانکی آمریکا با چراغ سبز دولت های آمریکا در چند دهه اخیر، ضمن به دست گرفتن قدرت مطلق در اقتصاد آمریکا به سمت رانت خواری حرفه ای در مقیاس گسترده حرکت کرده است. به عنوان نمونه؛ بانکداران [آمریکایی] تعداد بسیار زیادی لابیست برای نفوذ و متقاعد نمودن یک یا تمام اشخاصی دارند که می توانند نقشی در هماهنگی افرادی که هماهنگ نیستند داشته باشند. از طرف نظام مالی برای هر نماینده مجلس امریکا دو و نیم لابیست تخمین زده می شود. این افراد با لابی گری و رایزنی با نمایندگان کنگره آمریکا مانع از تصویب قوانین نظارتی بر خلاف میل صاحبان صنعت مالی می شوند تا همیشه سود این صنعت تضمین شود و از سایر بخش ها بیشتر باشد.

 

صنعت مالی آمریکا توانسته است در سایه چشم پوشی مسئولان این کشور ، بخش زیادی از سود سایر بخش های اقتصاد آمریکا را به خود اختصاص دهد. سودهای بیش از حد بخش مالی اقتصاد آمریکا باعث شده که نظام مالی این کشور به جای اینکه وسیله ای برای شکوفایی اقتصاد آمریکا به عنوان هدف اقتصادی این کشور باشد خود به یک بحران اصلی تبدیل شده است. صنعت مالی آمریکا که باید در خدمت بقیه اقتصاد این کشور باشد عملا سایر بخش های اقتصادی آمریکا را به خدمت خود گرفته و باعث از دست رفتن شکوفایی، نوآوری و کارآیی سایر بخش های اقتصاد به خصوص بخش تولید شده است. درنتیجه، بخش تولید و صنعت که براساس آموزه های اقتصاد مقاومتی، سال ها موتور پیشران اقتصاد آمریکا بود، جایگاه خود را از دست داده است. به حاشیه رفتن تولید، افزایش بیکاری کارگران، فاصله طبقاتی و نابرابری شدید در جامعه، تبدیل شدن به جامعه مصرفی و درنهایت، تضعیف جایگاه جهانی اقتصاد آمریکا از نتایج مالی سازی اقتصاد این کشور بوده است، عواملی که منجر به افول جهانی آمریکا شده است.  اما آنچه در اقتصاد کشورمان مشهود است؛ روند مالی سازی با سرعتی قابل توجه می باشد. موضوعی که اگر جوانب مختلف آن بررسی و کنترل نشود زیان قابل توجهی را به اقتصاد کشور وارد خواهد کرد .

 

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده