حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفتگو با راهبرد معاصر درباره آرایش سیاسی اصولگرایان در انتخابات سال 1400 گفت: آرایش سیاسی اصولگرایان در دو تشکیلات ائتلافی موازی شکل گرفته است. یکی تشکیلات تشکل های سیاسی حول محور روحانیت و دیگری تشکل های مردمی و مردم نهاد و فرهنگی-اجتماعی حول محور ائتلاف نیروهای انقلاب است که بتوانند در واقع سرمایه اجتماعی بیشتری را در جامعه ساماندهی کنند و اینها در نهایت به همدیگر متصل و متحد می شوند و بعد از یک نامزد واحد حمایت خواهند کرد. در حال حاضر شرایط خوبی در اصولگرایان حاکم است.
وی با اشاره به جایگاه روحانیت مبارز در این موضوع افزود: در انتخابات مجلس، روحانیت مبارز به این علت که در آن مقطع هنوز سازماندهی تشکیلاتی خود را در سطح کشور شکل نداده بود و آمادگی ورود نداشت نتوانست حضور در عرصه سیاسی داشته باشد، اما الان هم اساسنامه را تغییر داده و هم سازوکار خود را سراسری کرده و از تهران به سطح کشور کشانده است و در حال حاضر در تمام استانها نمایندگی دارد و بر همین اساس توانسته محوریتی را برای ایجاد انسجام بین تشکل های سیاسی طرفدار نظام و اصولگرا پدید بیاورد.
ترقی درباره وضعیت جبهه پایداری باتوجه به فوت آیتالله مصباح یزدی تاکید کرد: جبهه پایداری چاره ایی جز حضور ندارند؛ البته دیدگاه های خاص خود را دارند ولی در مجموعه این دو ائتلاف در نهایت حضور می یابد. اصولا از چند انتخابات گذشته به بعد نیروهای انقلابی اصولگرا از وابستگی به اشخاص تقریبا عبور کردند و الان محوریت را تشکل های جمعی قرار دادند. این گونه نیست که شخصیت محور در این نوع حرکت باشند بلکه جمع تصمیم می گیرد. این جمع هم جمع هایی هستند که مورد قبول بدنه نیروهای انقلاب و اصولگرا هستند و اعتماد به آنها دارند و بر همان اساس به سمت تصمیمات جمعی روی آوردند، نه ریش سفیدان و فصل الخطاب ها!
معاون روابط بینالملل حزب موتله اسلامی در پاسخ به این پرسش که احتمال وجود دارد حزب های اصولگرایی بخواهند نامزد خودشان را معرفی کنند، تصریح کرد: همه باید پیشنهادات خود را به مجموعه بدهند. از پیشنهادات خود درباره مصادیق دفاع کنند و آن چه نهایت تصمیم گیری جمعی می شود را همگی تبعیت کنند. بنابراین، تا قبل از وحدت روی یک مصداق اظهارنظرات یا حمایت از برخی افراد مشکلی ندارد ولی وقتی به وحدت رسیدند و همگی روی یک نفر اتفاق نظر کردند طبیعتاً بنا نیست یک تشکل راه جدایی را برود.
ترقی با اشاره به کاندیداتوری رییسی در بین اصولگرایان گفت: دو دیدگاه وجود دارد. از یک مصداق که مورد وفاق همگی است که به وحدت برسیم و بعد روی مصداق توافق کنیم. این دو فرضیه یکسری طرفدارانی دارد. طرفداران فرضیه ای که ما از یک فرد مورد اتفاق به وحدت برسیم معتقد هستند آقای رئیسی می تواند این وفاق را ایجاد کند. طرفداران نظریه دوم می گویند ما ابتدا روی گفتمان به وحدت برسیم و بعد هر فردی که مجموعه کرد و به جمع بندی رسید و به مصلحت بود، همه حمایت کنند.
وی ادامه داد: هر دو موازی عمل می کنند. نظرسنجی ها هم در این زمینه تاثیرگذار است. پایش هایی که به صورت مستمر صورت می گیرد نشان می دهد برخی از مصداق ها مثل آقای رئیسی از موقعیت برتری نسبت به بقیه برخوردار هستند. هم پایگاه اجتماعی بیشتری دارند و هم وفاق روی آنها بیشتر است و اختلاف روی آنها کمتر است.
ترقی در پاسخ به این پرسش که آمدن رییسی منوط به قانون انتخابات است یا نه، تصریح کرد: قانون انتخابات خیلی ربطی به آمدن و نیامدن آقای رئیسی ندارد. آقای رئیسی تا الان هیچ موضع مثبتی نسبت به این امر نگرفته است. بنابراین باید طبیعتاً اگر فرضیه اول بخواهد دنبال شود باید اجماعی روی ایشان صورت گیرد و از ایشان درخواست کنند که وارد صحنه شود تا توجیحی برای تغییر این مسئولیت یا به اتمام نرساندن مسئولیت خود در قوه قضائیه وجود داشته باشد.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی درباه اهداف و استراتژی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری سال های گذشته نیز گفت: متاسفانه تکثر در بین اصولگراها بود و نامزدهای متعدد بودند که به یک نامزد واحد نرسیده بودند که این وحدت شکل بگیرد. در دوره انتخابات مربوط به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم نشان دادند اگر روی یک نفر متمرکز شوند و وحدت داشته باشند، سرمایه اجتماعی و میزان رای بالایی را می توانند کسب کنند. در همان مقطع نشان داد آقای رئیسی ظرف مدت کوتاهی میزان رای اصولگرایان را از زمان آقای ناطق به دو برابر افزایش دهد. بنابراین طبیعتا روشی که باید دنبال شود روشی است که باید با استفاده از تجربیات گذشته اتخاذ شود و بتواند ان شالله به نتیجه مثبتی برسد البته فضای جامعه و نگرش مردم هم یک تغییراتی نسبت به آن پدید آمده است و الان مردم می دانند چه جریانی نمی خواهند. این که کدام جریان و کدام شخص را می خواهند، باید در مسیر اثباتی کار شود.
ترقی همچنین در خصوص بحث جوان حزب اللهی گفت: در مجلس فعلی تعداد نیروهای جوان خوشبختانه زیاد است و به نسبت مجالس قبلی، مجلس یازدهم از تعداد جوان پرشور و پرحرارت و بانشاط بیشتری برخوردار است. در انتخابات ریاست جمهوری هم مقام معظم رهبری مسئله دولت جوان حزب اللهی را بعنوان نسخه علاج وضعیت کشور مطرح کردند. بنابراین اگر بخواهیم به عنوان نسخه علاج به آن نگاه کنیم نمی توانیم این ویژگی را در دولت آینده نادیده بگیریم. منتهی در تعریف جوان در انتخابات مجلس یک شبهه ای بوجود آمد که مفهوم نظر مقام معظم رهبری این است. مثلاً افراد باتجربه کنار گذاشته شوند در حالی که نظر مقام معظم رهبری در چند صحبت دیگری که این موضوع را تبیین کردند و در بیانیه گام دوم هم بدان اشاره کردند اولاً سن در اینجا خیلی مطرح نیست مثلا رئیس جمهور 35 ساله مسئولیت اجرایی کشور را عهده دار شود. بلکه دولت باید دولتی باشد که از نشاط، شادابی، روحیه جهادی لازم برخوردار باشد. این روحیه ممکن است در یک فرد 60 ساله ای مثل سردار سلیمانی هم وجود داشته باشد.
وی افزود: همه افراد دارای پایگاه اجتماعی هستند، برخی تلاش می کنند ولی به اندازه آقای رئیسی تاکنون مطرح نشدند. آقای رئیسی عملکردی داشت که در این مدت در قوه قضائیه مورد تائید مردم قرار گرفته و مردم از این عملکرد رضایتمندی دارند و به همین خاطر قدری پایگاه اجتماعی بیشتری دارد ولی الان پایگاه اجتماعی افراد را در قالب رئیس جمهور و معاون اول او که ارزیابی کردند باز تفاوت های قابل ملاحظه ای در افکار عمومی پدید می آید یعنی مردم وقتی فرد را با تیم او مورد ارزیابی قرار می دهند، دیدگاه متفاوتی دارند. این امر نشان می دهد مردم علاقه مند هستند که حداقل معاون اول فردی که می خواهد رئیس جمهور باشد و یا تیم اقتصادی و شفاف تر و مشخص تر باشد تا بتوانند به برنامه او توجهی داشته باشند و ببینند آیا این رئیس جمهور با تیم خود می تواند مشکلات کشور را حل کند یا خیر. آقای رئیسی یقیناً اگر با این معیار سنجیده شوند، باید مشخص شود که چه معاون اولی را می خواهد بکار بگیرد. ظاهرا و با حدس و گمان چیزهایی مطرح است اقای رییسی اقای نیکزاد مطرح است. ایا قالیباف سعید محمد یا جلیلی باقری مطرح است.