آلبرت بغزیان اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با راهبرد معاصر در واکنش به انتشار اخباری مبنی بر افزایش 92 درصدی مستاجران در سال 99 ابهامات این موضوع را برای ما اینگونه تشریح کرد و گفت: آنچه به عنوان افزایش اجاره نشینی در رسانه ها مطرح شده حاکی از آن است که میزان اجاره نشینی در سال جاری به بیش از 90درصد رسیده اما این آمار منتشره با واقعیت همخوانی نداشته و انتشار این گونه اخبار در رسانهها عجیب و دور از ذهن است، چرا که این سوال به ذهن خطور می کند که این دسته از مستاجران قبلا کجا زندگی می کردند که در آمارهای اجاره نشینی قرار نداشتند؟
وی با انتقاد به اینکه نباید آمارها به گونه ای عنوان شود که موجب تشویش افکار عمومی شود بیان داشت: مخاطبان باید توجه داشته باشند، افزایش 90 درصدی مستاجران چگونه ایجاد میشود. افزایش اجاره نشینی مبتنی بر افزایش ازدواج و افزایش طلاق و یا جدایی فرزندان از خانوادهها محقق میگردد. ثبت آمار ازدواج در سالهای اخیر این گزاره را رد میکند و میزان استقلال جوانان از خانوادهها و طلاق نیز به میزانی نبوده که این رشد عجیب و دور از ذهن را در اجارهنشینی حادث شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه با شاره به اظهارات رییس اتحادیه مشاورین املاک افزود: رییس اتحادیه املاک این خبر را بیان داشته و بایستی درخصوص این موضوع شفاف سازی کند و به این پرسش پاسخ دهد که این میزان تقاضای اجاره از کجا آمده است؟ چرا که عدد عنوان شده بیش از اینکه واقعی به نظر برسد مقداری عجیب است و چندان باور پذیر نیست.
او در اینباره یادآور شد: اگر منظور رئیس اتحادیه مشاورین املاک این است که به دلیل تورم وافزایش قیمت زمین و مسکن تقاضای خرید بسیار کاهش یافته تا اینجا این سخن قابل قبول و تایید شدنی است. به هر حال افزایش تورم موجب کاهش تقاضای خرید و کاهش فروش می شود با توجه به اینکه تعداد فروشندگان مسکن هم به دلیل نگرانی از عدم ثبات قیمتی در بازار مسکن کاهش یافته است. مسلما قیمت ملک بالا می رود و به تبع آن قیمت اجاره بها نیز افزایش پیدا می کند. لذا به این دلیل می توان عنوان کرد که مستاجران قدرت خرید را از دست داده اند اما اینکه تعداد مستاجران افزایش یافته موضوع دیگری است که باید مشخص شود این مستاجران از کجا آمده اند؟ آیا مستاجران جدیدی به مستاجران قبلی که آمارهای آنها تقریبا مشخص است افزوده شده یا اینکه موضوع دیگری مطرح است.
آلبرت بغزیان دراینباره تحلیل خود را از آمار ارائه شده اینگونه عنوان کرد: میتوان گفت برخی به دلیل سرمایه گذاری در بورس یا در بانک برای اخذ سود سپرده های بانکی یا افزایش نقدینگی خود منازل مسکونی خود را فروخته لذا از صاحب خانه بودن درآمده و وارد چرخه مستاجری شده اند اگر این مساله درست باشد می توان پذیرفت که به تعداد مستاجران اضافه شده اما اینجا باز هم این شبهه ایجاد می شد که مگرچند درصد مردم که احتمالا عده بسیار کم و قلیلی باشند منزل مسکونی خود را فروخته به بازار سرمایه وبانک ها برده اند در حالی که ارزش پول ملی رو به کاهش است و بازار سرمایه نیز اوضاع خوبی ندارد.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران در پایان خاطر نشان کرد: به نظر میرسد بهتر است دراین عدد بازنگری صورت بگیرد چرا که با واقعیت ها همخوانی ندارد و سوال ها و شبهات زیادی بر آن مطرح می شود به هر حال متخصصان مسکن باید توضیح بدهند که زیر پوست بازار مسکن چه اتفاقاتی رخ داده که وضعیت خانه دار شدن و افزایش مستاجری و چالش های بخش مسکن را به شدت افزایش داده است.