انشقاق میان بدنه سنتی و جوانان اصلاح طلب-راهبرد معاصر
برنامه هفتم منابع مناسبی برای بالندگی دانشگاه‌ها فراهم کرده است خطیب: امنیت و قدرت ایران مورد اعتراف دوست و دشمن است رئیس جمهور: مسئولان به وعده‌های خود در خدمت‌رسانی به زائران اربعین عمل کنند پیشنهاددیوان‌محاسبات درباره شفافیت منابع هدفمندی یارانه‌ها اطلاعیه جدید سپاه درباره عملیات شهادت هنیه گزارش نیویورک‌تایمز از ترور شهید هنیه دروغ است طحان نظیف: طرح حمایت از مالکیت صنعتی در شورای نگهبان تائید شد دو ابهام شورای نگهبان درباره لایحه عفاف و حجاب مخبر: صهیونیست‌ها سیلی خواهند خورد سردار جلالی: طرح‌های پاسخ سریع به تهدیدات زیستی تدوین شود گفت‌وگوی وزیر کشور عراق و سردار احمدی‌مقدم درباره آخرین اقدامات اربعینی ایران و عراق سخنان هنیه در دیدار با رهبر انقلاب: ۶۰ نفر از خانواده ما در غزه شهید شدند کدام مقامات خارجی امروز با پزشکیان دیدار کردند؟ بیانیه شورای نگهبان: جهان به زودی شاهد نابودی رژیم صهیونیستی خواهد بود واکنش علی لاریجانی به ترور هنیه
زهرا شجاعی، فعال اصلاح طلب در گفتگو با راهبرد معاصر بررسی می کند:

انشقاق میان بدنه سنتی و جوانان اصلاح طلب

زهرا شجاعی: الان در ترکیب افراد نگاه کنید ما هم جوانان را در نظر گرفتیم، هم زنان در نظر گرفته شدند و هم غیرپایتخت نشین ها و هم اقلیت های مذهبی در نظر گرفته شدند ولی تعداد محدود است. شما باید 15 نفر را باید انتخاب کنید که هم غیرپایتخت نشین باشند، هم زنان و هم جوانان و هم نمایندگان معلمین باشد و هم نمایندگان دیگر اقشار باشند.
زهرا شجاعی، فعال سیاسی اصلاح طلب
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۵ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ - 2021 February 07
کد خبر: ۷۶۷۰۱

انشقاق در بدنه سنتی و جوانان اصلاح طلبان

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ زهرا شجاعی معاون امور زنان در دولت اصلاحات، بر این باور است، نامه 126 نفر از جوانان اصلاح طلب به خاتمی محتوایی است که رویکرد کمتر انتقادی داشته بلکه رویکرد کاملا مصلحانه یعنی اصلاح طلبانه است و مشخصاً پیشنهادات معین بجای کلی گویی است. دقیق و مشخص ذیل ده بند اصلاحات نهادی را برای شفاف تر کردن و کارآمدتر کردن نهاد اجماع ساز مطرح کردند.

 

باتوجه به اینکه به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک میشویم اتفاقات غیر قایل پیش بینی رخ می دهدیکی از این اتفاقات نامه 126 نفر از جوانان اصلاح طلب به خاتمی است. دلیل و هدف اصلی این نامه چیست؟

با توجه به اطلاعات کمی که دارم به نظرم می رسد شبیه این نامه تاکنون منتشر نشده است. شبیه از نظر وجوه و ویژگی هایی که این نامه دارد، منظور است. بدنبال ایجاد سازوکار برای تشکیل یک نهاد اجماع ساز در جهت تحقق هماهنگی و انسجام و وحدت رویه بین اصلاح طلبان این نامه از سوی تعدادی از جوانان صاحب نظر، اندیشمند ارسال شده است. خاستگاه این نامه کاملا مصلحانه و خیرخواهانه است. بنابراین، این جوانان برای اصلاح نهادی جدی در جهت شفاف تر کردن و کارامدتر کردن این نهاد اجماع ساز این ده پیشنهاد را ارائه کردند که بسیار پیشنهادات خوب و سازنده و اصیلی است. امیدواریم در جلسات آتی این نهاد حتما این موارد را مورد بحث و بررسی قرار دهیم و از این استفاده کنیم.

 

*با توجه به فضای سیاسی که در کشور وجود دارد از جمله فضایی که در اصلاح طلبان حاکم است این نامه چقدر تاثیر بر روی عملکرد اصلاح طلبان دارد؟

فضایی که الان حاکم است هم در اردوی اصلاح طلبان و هم در اردوی اصولگرایان است و به دلیل تعدد و تکثر احزاب سیاسی که خود آفت برای جریانات سیاسی است، به اندازه کافی همه تحرک دارند منتهی این تحرک و عوامل آن در محیط محدود زیاد و باعث می شود افراد بهم تنه بزنند و قدری فضا تنگ شود و باعث بروز مشکلاتی شود. به منظور کاهش این تنش ها و ایجاد وحدت و انسجام شوراهای هماهنگی ایجاد شده که با اسم های مختلف است مثل در جبهه اصولگرایان جمنا در جبهه اصلاح طلبان شورایعالی سیاست گذاری اصلاح طلبان تشکیل شد یا همین شورای هماهنگی ایجاد شد. به نظرم تحرک به اندازه کافی وجود دارد منتهی اگر تحرک کارآمد، اصولی، منطقی صورت گیرد به نتیجه می رسد والا جمع زیادی که ندانند کجا می خواهند بروند و نه هدف ها مشخص است و نه راهبرد معلوم باشد، فقط فعالیت کنند هرج و مرج سیاسی را در هر جبهه و جناحی بوجود می آورد. به اعتقاد من، پیشنهاداتی که این جمع بر ده محور دادند کمک می کند این حرکت با ساماندهی بهتری باشد و در جهت توسعه عدالت و بحث دموکراسی و در عین حال استفاده و بهره مندی از همه ظرفیت های اصلاح طلبان و در نظر گرفتن نیروهای مختلف در سراسر کشور، در نقاط مختلف کشور را در پی دارد. به بحث پایتخت نشینی هم اشاره کردند که اصلاح طلبان را نباید در پایتخت دید و توجه به جوانان و زنان باید افزون یابد و سهمیه خاصی برای آنها در نظر گرفته شود. به اقشار مختلف اجتماعی همچون معلمان، فرهنگیان، هنرمندان و غیره اشاره کردند چون این نهاد اجماع ساز باید بتواند همه گروه ها، اقشار، نهاده های فکری را مدیریت کند که ذیل اصلاح طلبی معنا پیدا می کنند. توصیه هایی که در این نامه شد توصیه های خوبی بود. یکی این است که وزن احزاب را در نظر بگیریم و معیارهایی قرار دهیم همانند تعداد شعب استانی، تعداد اعضا، ارگان و نشریه و غیره را در نظر بگیریم. این گونه نباشد که حزبی که ده عضو دارد همان مقدار رای داشته باشد که یک عضو فراگیر و گسترده با داشتن 5 هزار عضو رای دارد. این کمک می کند به این که ما از تکثیر احزاب که آفت جمهوری اسلامی است جلوگیری شود و احزاب سعی کنند بر اساس توصیه ای که آقای خاتمی کردند، احزاب با هم ادغام شوند. چه ضرورتی دارد تعداد زیادی عناوین حزب داشته باشیم و برای ایجاد وحدت این باید شورای هماهنگی تشکیل شود.

 

*چرا تاکنون صورت نگرفته است؟

بخاطر اینکه چه کسی باید این را صورت دهد؟ این بلوغ و رشد سیاسی در افراد و فعالان سیاسی بوجود بیاید که به این امر توجه کنند. چون ما دموکراسی را تمرین می کنیم. در واقع هنوز روحیه کار جمعی، مسئولیت مشترک در ما ضعیف است. نیازمند تربیت سیاسی و تمرین دموکراسی داریم. نکته مهم تر این است که در کشور ما نظام و حکومت ما حکومت حزبی نیست. بنابراین، حزب جایگاه خاصی در اداره کشور به معنای واقعی ندارد. اگر در کشور حکومت نظام حزبی باشد همانند کشورهای اروپایی یعنی احزاب تشکیل دولت بدهند و در مجلس کرسی داشته باشند سعی می کنند قوی شوند و در جاهایی با هم ائتلاف کنند و می توانند جایگاه خاصی پیدا کنند.

 

در حال حاضر اصلاح طلبان زمان خطا و آزمون ندارند. با توجه به اتفاقاتی که در این 8 سال رخ داده اصلاح طلبان نمی توانند بگویند فرصت داریم. تحلیل شما در این باره چیست؟

الان در ترکیب افراد نگاه کنید ما هم جوانان را در نظر گرفتیم، هم زنان در نظر گرفته شدند و هم غیرپایتخت نشین ها و هم اقلیت های مذهبی در نظر گرفته شدند ولی تعداد محدود است. شما باید 15 نفر را باید انتخاب کنید که هم غیرپایتخت نشین باشند، هم زنان و هم جوانان و هم نمایندگان معلمین باشد و هم نمایندگان دیگر اقشار باشند. بنابراین رعایت محدودیت تعداد ایجاب می کرد بتوانیم یک افرادی که چند منظوره و چند وجهی باشند را انتخاب کنیم که این مسئله رعایت شود. این امر در نامه توصیه شده ولی در ترکیبی که ما الان داریم این رعایت شده است.

 

*آیا این نامه بیشتر انتقاد از عملکرد خاتمی بود؟

خیر. اصلا این نامه رویکرد انتقادی ندارد بلکه رویکرد کاملا مصلحانه یعنی اصلاح طلبانه است و مشخصاً پیشنهادات معین بجای کلی گویی است. دقیق و مشخص ذیل ده بند اصلاحات نهادی را برای شفاف تر کردن و دموکراسی کردن و کارآمدتر کردن نهاد اجماع ساز مطرح کردند. بوی انتقاد به معنای تندی نیست بلکه نقد مشفقانه و مصلحانه برای بهبود و کارآمدتر کردن این نهاد است.

 

ضعف اصلی اصلاح طلبان را از کجا می دانید که در نهایت به توصیه ها در این نامه ختم شد؟

بحث ضعف نیست بلکه بحث تقویت است. ضعف اصلاح طلبان فقط مخصوص اصلاح طلبان نیست. بلکه ضعف احزاب و گروه های سیاسی این است که بیشتر تلاش معطوف به قدرت است. در حالی که باید قدرت را وسیله و ابزاری برای خدمت به جامعه و بهبود اوضاع، تعالی و رشد جامعه بدانند. این همه گیر است و به صورت نسبی در احزاب و افراد مشاهده می شود. آخرین جمله ای که این نامه دارد از خیر عمومی و همگانی استفاده کرده که باید تلاش همه فعالین حوزه سیاسی اعم از اصلاح طلب و اصولگرا در جهت خیر عمومی باشد، نه در جهت قدرت حزب خود باشد. اگر چنین شود دنیا گلستان می شود.

 

در خصوص ائتلاف آقای موسوی لاری و آقای عارف بیان شده است.

من چیزی نشنیدم. این معنایی ندارد. آقای موسوی لاری عضو مجمع روحانیون است ولی آقای عارف حزبی ندارند که ائتلاف کنند. ائتلاف واژه سیاسی است. در هر صورت من چیزی در این خصوص نشنیدم.

 

اقای عارف از سال 92 تا الان نسبت به اصلاح طلبان همچنان دلخوری است و احتمال حضور غیر حزبی و مستقلی دارند؟

آقای دکتر عارف شانی بالاتر از این دارند که بخواهند دلخور نسبت به فضای اصلاح طلبان داشته باشند. در آن مقطع ایشان بزرگواری کردند و خیر عمومی را در نظر گرفتند و از عرصه انتخابات کنار رفتند تا رای ها جمع شود و یک فرد واحد یعنی آقای روحانی انتخاب شوند. در عین حال ایشان چون حزبی ندارند و بر اساس مسئولیت خود تلاش هایی را در جهت پیشبرد اهداف و منویات انجام می دهند، حال باید جلو برویم و ببینیم چه اتفاقی می افتد. من نمی دانم چه برنامه ای برای انتخابات آینده دارند.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده