به گزارش راهبرد معاصر؛ "الکس وارد"، در گزارشی تحت عنوان" چگونه بهترین برنامه های بایدن برای ایران و عربستان در اولین ماه های ریاست جمهوری اش شکست می خورد؟" به تغییرِ سیاست های رئیسجمهور آمریکا در رابطه با ایران و عربستان از زمانِ کاندیداتوری اش تا به امروز پرداخته و اینطور می نویسد:
«تاکنون در عرصه عمل، وعده های جو بایدن در مورد ایران و عربستان، با آنچه قبل از به دست گرفتن قدرت مطرح می کرد، تناقض جدی را نشان می دهد. نحوه برخوردِ وی با ایران و عربستان در اولین ماهِ فعالیت ریاست جمهوری اش نشان داد که او نیز تحتِ تاثیر یک مشکلِ قدیمی قرار گرفته است: برنامه ها و وعده های انتخاباتی که کاندیداها در طولِ دوران مبارزات انتخاباتی خود می دهند، پس از پیروزی آنها، اگر واقعا قصد حکومت کردن داشته باشند، به ندرت پابرجا باقی می مانند».
بایدن به عنوان نامزد حزب دموکرات در آمریکا، در طول دورانِ فعالیت های تبلیغاتی اش، بارها، قول بازگشتِ سریع به توافق هسته ای ایران را داد. در مراحل بعد، او وعده داد که حتی به واسطه مذاکرات هسته ای با ایران، مساله موشکی و حضور منطقه ای این کشور را نیز بررسی کند. با این حال زمانی که وارد دفتر بیضی شکل خود در کاخ سفید شد، تصمیماتِ دیگری گرفت. بایدن جمهوری اسلامی ایران را در برابر ابزار دیپلماسی مقاوم دانست. موضوعی که در نهایت موجب شد، به این بهانه که ایران تهدیدی برای آمریکایی های حاضر در خاورمیانه است، خود را مجاز به حمله تلافی جویانه علیه نیروهای نیابتی ایران و دخالت در این منطقه بداند. با این حال، به اعتقادِ بایدن، اقداماتِ این چنینی تنها به این امید صورت گرفته که درهای مذاکره با ایران را در آینده باز نگه دارد.
در مورد عربستان نیز، بایدن در جریان مبازرات انتخاباتی خود، این کشور را «منفور» نامید و قول داد، در صورت پیروزی در انتخابات، به گونه ای با عربستان رفتار کند که این کشور هزینه سنگینی بابتِ نقض حقوق بشر به خاطر قتل جمال خاشقچی، روزنامه نگار مقیم ایالات متحده آمریکا در سال 2018 بپردازد. اگرچه بایدن روز جمعه، طی یک گزارش، مستقیما، محمد بن سلمان را مقصر اصلی این قتل عنوان کرد، با این حال از مجازاتِ واقعی محمدبن سلمان، شاهزاده عربستانی در این موضوع اجتناب کرد. او به جای مجازاتِ بن سلمان، از طریق اعمال تحریم و موارد دیگری همچون ممنوعیت سفر و مسدود کردن دارایی های عربستان، در طرح دیگری تحت عنوان «ممنوعیت خاشقچی» تاکید کرد که محدودیت های صدور ویزا را در مورد مردمی که تلاش می کنند تا مخالفان خارجی را سرکوب نمایند، اجرا می کند. با این حال مشخص نیست که این طرح، سران مملکتی را نیز شامل می شود یا خیر.
مقامات دولتی بایدن، اقدامات وی در این زمینه را که همراه با پایانِ پشتیبانی از عملیات تهاجمی عربستان در خاک یمن و مسدود کردنِ قراردادهای فروش سلاح به عربستان است، راهی برای «بازخوانی مجدد» و نه « گسست» کامل روابط آمریکا با عربستان برشمرده اند. موضوع دیگری که دراین زمینه حائز اهمیت بوده است، احتمال به دست گرفتن قدرت توسط بن سلمان به عنوان ولیعهد سعودی به طور رسمی در آینده است. بایدن به خوبی بر این موضوع واقف است که هدف قرار دادن شخص بن سلمان در ماجرای قتل خاشقچی، می تواند آینده روابط آمریکا و ریاض را نابود سازد. در همین راستا بود که «ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز دوشنبه خطاب به خبرنگاران عنوان کرد: « حفظ روابطمان با عربستان سعودی بسیار حائز اهمیت است» .
به این ترتیب می بینیم که در دو موضوع ایران و عربستان که از موضوعات بسیار مهم سیاست خارجی آمریکا محسوب می شوند، رئیس جمهور بایدن هرگز شبیه آن بایدنی که در دوران فعالیت های انتخاباتی اش نشان می داد، عمل نکرده است. روندی که موجب شده تاکنون انتقادات بسیاری به عملکرد وی در اولین ماه ریاست جمهوری اش وارد شود و نگرانی ها از باب این موضوع این که شاید وی، متحدانش را در جریان این سیاست های جدیدش از دست بدهد، تشدید کرده است.
«ست بیندر»، یک افسر حمایت از پروژه دموکراسی در خاورمیانه گفته است: «آمریکا در تلاش است تا سوزن را میان منافع رقابتی خود نخ کنند». بیندر می گوید: «این اقدام اگرچه برای راضی نگه داشتنِ طیف گسترده ای از جناح ها و احزاب علاقه مند به دولت است با این حال در نهایت، بسیاری از آنها را از عملکرد و اقدامات نهایی دولت ناراضی و ناامید خواهد ساخت».
وضعیت کنونی بایدن در راستای تغییر سیاست هایش، اصلا موضوعِ جدیدی نیست. هر رئیسجمهوری در زمانِ کاندیداتوری خود، تعدادی برنامه در مورد سیاست خارجی ایده آلش ارائه می دهد، تنها با این هدف که پس از تصدی مسئولیت، از آنها عقب نشینی کند. همانطور که پیش از بایدن ترامپ نیز در جریان فعالیت های انتخاباتی اش عنوان کرده بود، به محض پیروزی در انتخابات، به جنگ های آمریکا درخاورمیانه پایان می دهد. با این حال پس از پیروزی، تصمیم گرفت برای حفظ امنیت، نیروهای نظامی کشورش همچنان در عراق، سوریه، افغانستان باقی بمانند.
به این ترتیب، دولت جدید آمریکا نیز همچون دولت های گذشته، بر خلاف وعده های انتخاباتی خود حرکت می کند. «کریستین فورتنروز»، که پیش از این بر مسائل خلیج فارس در شورای امنیت ملی در دورانِ ترامپ نظارت داشت، می گوید: « آموزش تیم بایدن به این صورت بوده است (فراموش کردن وعده ها و صحبت در مورد مسائل جدید) و اکنون که این تیم وارد عمل شده است و شرایط جدیدی را تجربه می کند، باید با کمی تلاش و تقلی همه تصمیم گیری ها و برنامه های پیشینِ خود را از نو تنظیم نماید».
بایدن امیدوار بود که دوباره با ایران وارد توافق هسته ای شود، با این حال، شرایط را برای اجرایی شدن این اقدام، مناسب ندید. در سخنرانی ژوئیه سال 2019، وی صریحا در مورد آنچه که می خواست، از تعامل با ایران به دست آورد، صحبت کرد. او صریحا گفت: « اگر ایران به توافق خود پایبند باشد، من نیز مجددا به توافق باز می گردم و برای تقویت و تمدید آن با متحدان خود کار می کنم و در عین حال بسیاری از فعالیت های (به اصطلاح) بی ثبات کننده ایران در باب برنامه های موشکی این کشور و حمایت از گروه های نیابتی اش را کنترل می کنم».
در حین کار، دولت بایدن این مسیر را دنبال و عنوان کرد: «ایران برای توافق مجدد با آمریکا، بایستی سطح غنی سازی اورانیوم خود را به میزان محدودیت های مشخص شده در توافق نامه باز گرداند و این اقدام باید پیش از لغو تحریم های آمریکا صورت گیرد.». با این حال، ایران تمایل کمتری به گفتگو از خود نشان داد. به این خاطر که درخواست ایران مبتنی بر این امر بود که آمریکا ابتدا تحریم ها را لغو کرده و سپس ایران محدودیت های پیشین توافق را در بحث غنی سازی اورانیوم اجرایی می کند. اختلافات نظرات عنوان شده در نهایت موجب شد تا بایدن برای آغاز اقدامات نظامی خود در خاورمیانه و در خاک سوریه به بهانه حمایت از نیروهای نظامی و شرکای منطقه ای خود در برابر ایران وارد عمل شود.
درمقابل، ایران نیز در چنین شرایطی، طرحِ برگزاری نشستِ ایالات متحده آمریکا با اتحادیه اروپا را در باب توافق هسته ای رد کرد و سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امورخارجه ایران در صفحه توییترش نوشت: « زمان مناسبی برای برگزاری جلسه غیررسمی پیشنهادی نیست». با این حال هنوز هم به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، توافق هسته ای ایران و آمریکا در نهایت عملی خواهد شد.
در مورد موضوع عربستان نیز، به نظر می رسد رئیس جمهور و تیم وی از اقداماتی نظیرِ مهار اقدامات بن سلمان برای رابطه با بایدن و اجرا کردنِ طرحِ ممنوعیت خاشقچی راضی هستند. برخی، اقدامات دولت بایدن را ابزاری برای توبیخ و تنبیهِ شدید رهبران ریاض دانسته اند. با این حال، کارشناس عربستان در بنیاد کارنگی در اینباره می گوید: «کمکم به جای اینکه عربستان از سوی بایدن توبیخ شود، حضورش در داخل سیاست های خارجی آمریکا عادی می شود». برخی دیگر نیز بر این باور هستند، توبیخ نشدن بن سلمان از سوی بایدن به این خاطر بوده است که دولت بایدن نمی خواهد روابط عربستان و آمریکا بیش از حد تنزل پیدا کند. به این خاطر که این کشور می تواند گزینه خوبی برای اجرای سیاست های آمریکا در خاک عراق و سوریه باشد و به مقابله با اقدامات به اصطلاح ناامنکننده ایران در خاورمیانه بپردازد. ضمن اینکه عربستان می تواند زمینه سرمایه گذاری های میلیارد دلاری بسیار خوبی را در اقتصاد آمریکا نیز فراهم آورد. بدون شک اگر بایدن پسر پادشاه کنونی را به عنوانِ پادشاه احتمالی آینده دولت عربستان هدف قرار دهد، تمام این منافع را به خطر می اندازد و این چیزی نیست که دولت بایدن خواستارش بوده باشد.
آنچه که از حوادث و اقدامات اخیر ناشی می شود، این است که تاکنون سیاست های رئیسجمهور جدید آمریکا در قبال ایران و عربستان آنطور که برنامه ریزی شده بود، پیش نرفته است. این موضوع به آن معناست که همه ما می توانیم انتظار داشته باشیم، رویکرد دولت بایدن در روزهای آینده تغییرات بزرگ تری را به همراه داشته باشد.