به گزارش راهبرد معاصر؛ تحرکات تروریست های تکفیری طی هفته های اخیر بار دیگر در عراق و مناطق مرزی سوریه تشدید شده است. تحلیلگران مسائل امنیتی در منطقه، به درستی معتقدند که دولت جدید آمریکا استراتژی خطرناک «بازتولید داعش» را در عراق و سوریه در پیش گرفته است تا بتواند پروسه «ناامن سازی مزمن منطقه» و در نهایت «تجزیه جهان اسلام» را مدیریت کند. آنچه استراتژی ها و مدلهای راهبردی غرب در منطقه را در این ریل گذاری خطرناک ناکام گذاشته است، شکل گیری «شبکه مقاومت» می باشد. «رصد هوشمندانه رفتار دشمن» ،«آینده پژوهی رفتارها و استراتژی های دشمن» و «ترسیم راهکارهای عملیاتی در برابر هر گونه اقدام دشمن» سه مولفه ای که فرماندهان مقاومت به خوبی در مصاف با دشمنان به آن استناد کرده اند. شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، «شبکه مقاومت» در منطقه را با استناد به این سه مولفه عملیاتی و به صورتی کاملا هوشمندانه ترسیم کرد.
دموکرات ها و جمهوریخواهان آمریکا، هر دو نسبت به شکل گیری «شبکه مقاومت» در منطقه هراسان بوده و به بهانه ها و عناوین مختلف در صدد تضعیف این شبکه بر آمده اند. نقطه اوج شکل گیری شبکه مقاومت، به سالهای اخیر باز می گردد.پس از تاسیس داعش توسط دستگاههای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی، محاسبات و احتمال سنجی های دقیقی در خصوص «تنظیم عملکرد تروریست های تکفیری» در منطقه از سوی این دستگاهها صورت گرفته بود. به این معنا که «طول عمر داعش» و محدوده و دامنه جغرافیایی عملیات آن به صورت کامل و دقیق از سوی دشمنان مقاومت محاسبه شده بود. بر این اساس، قرار بود سوریه و عراق در مدت زمانی یکساله و تحت حمایت محور «غربی-عبری-عربی» به تسخیر دشمنان در آید .هنر و توانایی شهید سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس و دیگر فرماندهان مقاومت این بود که «شبکه تروریستی تشکیل شده از سوی غرب» را به خوبی شناخته و با رویکردی هماهنگ و نظام مند و با استعانت از خداوند متعال و ائمه اطهار علیهم السلام، شبکه تروریستی ساخته و پرداخته دست واشنگتن، تل آویو و ریاض را منهدم ساختند.
اکنون دولت جدید آمریکا سعی دارد به مانند دولت ترامپ، ابزارهای متنوعی را جهت «از بین بردن اتصالات شبکه مقاومت» را به کار گیرد.دموکرات ها که نقش به سزایی در تاسیس اولیه داعش (در دوران ریاست جمهوری اوباما) ایفا کرده اند هم اکنون در تلاش هستند تا از طریق اعمال فشار بر «نقطه کانونی شبکه مقاومت» یعنی «جمهوری اسلامی ایران»، ارکان و اجزای این شبکه را متزلزل کنند. فراتر از آن، جوبایدن به عنوان کسی که «تئوری تجزیه عراق» را وضع کرده است، همچنان خود و همراهانش را در مقابل «شبکه مقاومت» دست بسته می بیند.
پس از در هم شکستن طومار تروریستهای تکفیری توسط رزمندگان مقاومت، مقامات آمریکایی به وضوح دریافته اند که «شبکه مقاومت» در کنار «قدرت عملیاتی در منطقه» از «قدرت تحلیل و رصد بازی رقیب» نیز بهره مند بوده و به صورت توامان، از این دو مولفه در راستای مواجهه با بازی خونین واشنگتن ، متحدان و مهره های آن در منطقه استفاده می کند. امروز، با وجود لبخندهای ظاهری امثال بایدن، بلینکن، سالیوان و دیگر مقامات کاخ سفید، «شبکه مقاومت» لحظه ای از رصد بازی پشت پرده و واقعی دشمنان در منطقه غافل نمانده است. نوع مواجهه قاطعانه و هوشمندانه اخیر رزمندگان مقاومت با تحرکات داعش در عراق ، بیانگر همین حقیقت است. بدون شک ، جو بایدن در سال 2024 یا 2028، در حالی کاخ سفید را ترک خواهد کرد که به مانند جرج واکربوش، باراک اوباما و دونالد ترامپ، «شکست در مقابل شبکه مقاومت» را در کارنامه خود و آمریکا به ثبت خواهد رساند.