رمزگشایی از بمب گذاری در محدوده سفارت رژیم صهیونیستی در دهلی نو-راهبرد معاصر
راهبرد معاصر بررسی می‌کند؛

رمزگشایی از بمب گذاری در محدوده سفارت رژیم صهیونیستی در دهلی نو

براورد فضای حاکم بر مناسبات ایران با هند و رایزنی‌های بین‌المللی پیرامون احیای برجام در مقطع کنونی، توامان با نارضایتی فزاینده صهیونیست‌ها از بازگشت ایالات متحده آمریکا به برجام، موجب تشکیک در رابطه به علل وقوع انفجار محدود در نزدیکی سفارت اسرائیل در دهلی نو شده است.
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۹ - ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ - 2021 February 03
کد خبر: ۷۶۱۴۱

رمزگشایی از بمب گذاری در محدوده سفارت رژیم صهیونیستی در دهلی نو

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ صبح روز جمعه ۲۹ ژانویه، مقامات پلیس هند اعلام کردند که یک انفجار کوچک در نزدیکی سفارت اسرائیل در دهلی‌نو روی داده است، رخدادی که بلافاصله در صدر رسانه‌های منطقه ای و صهیونیستی قرار گرفت. با وجود شدت بسیار محدود این بمب دست‌ساز، منابع رسانه‌ای کوشیدند تا با تکیه بر حضور نارندی مودی و اعضای کابینه‌اش در نزدیکی محل وقوع انفجار، بر دامنه و وسع این رخداد بیافزایند. انتشار خبر مسئولیت پذیری این رخداد، توسط گروهی مبهم به نام جیش الهند و طرح ادعای کشف نامه‌ای در همین راستا، فرصت مناسبی را برای بهره‌برداری سیاسی محافل ضد مقاومت در منطقه فراهم ساخت تا انگشت اتهام را به سوی جمهوری اسلامی نشانه روند.

 

روزنامه صهیونیستی جروزالم پست در گزارشی پیرامون این حادثه نوشت: «رسانه های هند گزارش داده‌اند که یک گروه به نام «جیش الهند» مسئولیت انفجار در نزدیکی سفارت اسرائیل در دهلی نو به عهده گرفته است.» رسانه‌های اسرائیلی می‌گویند «جیش الهند» یک گروه وابسته به ایران است. روزنامه اسرائیلی جروزالم پست به نقل از رسانه‌های هند نوشته است که نیروهای امنیتی هند از اداره مهاجرت هند خواسته فهرستی از شهروندان ایرانی که اخیرا وارد هند شده اند را در اختیار آنها قرار دهد. این روزنامه به نقل از شبکه محلی «والا» نوشته است که نیروهای امنیتی از «چند ایرانی» به ظن دست داشتن در این حمله بازجویی کرده‌اند. جروزالم پست همچنین نوشته است که یک مقام امنیتی به شبکه «ان. ۱۲» گفته است، هدف این «حمله تروریستی» آسیب رساندن به اسرائیلی‌ها بوده است. این روزنامه به نقل از «ایندیا تودی» نوشته است گروه «جیش الهند» در بیانیه یک و نیم صفحه‌ای خود که در محل انفجار پیدا شده، ضمن به عهده گرفتن مسئولیت این انفجار از قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس یاد کرده است.


انتشار خبر وجود نامه‌ای که در آن اسامی شهیدان سلیمانی و فخری زاده ذکر شده، بلافاصله اذهان عمومی را بسوی اقدام تلافی جویانه ایران علیه اسرائیل و شهروندانش سوق داد، امری که با توجه به شدت و حدت بسیار اندک این واقعه و عدم تلفاتی در آن و همچنین مبتدی خواندن آن از سوی پلیس هند، شماری از ناظرین را به تردید و تشکیک در رابطه با اصل ماجرا کشانده است.


نگاهی به پیشینه اقدامات رژیم صهیونیستی و تلاش تل‌آویو برای ممانعت از تقویت مناسبات ایران با جامعه جهانی موجب شده تا با دیده ابهام به این حادثه نگریسته شود. پیشتر و پس از پیروز بوش پدر در انتخابات آمریکا و در گیرو دار تلاش واشنگتن برای آزادی گروگان‌های آمریکایی از بیروت، رئیس جمهور آمریکا وعده داد تا در ازای آزادی گروگان‌ها، از ایران حمایت به عمل آرد. در ژانویه ۱۹۸۹ جورج بوش در سخنانش به طور غیر مستقیم خواستار کمک ایران برای آزادی گروگان های باقی مانده در لبنان شد و وعده داد که کشورش چنین اقدامی را تلافی خواهد کرد. بوش مشخصا با اشاره به وضعیت گروگان های آمریکایی گفت کمک به آزادی آنها "برای مدتی طولانی در خاطر خواهد ماند" و تأکید کرد: "حسن نیت، به حسن نیت منجر می شود". ابراز تمایل آمریکایی ها به همکاری با ایران با میانجیگری خاویر پرز دکوئیار دبیر کل وقت سازمان ملل متحد وارد مراحل عملی شد و به مرور گروگان‌های آمریکایی یکی پس از دیگری آزاد و روانه خانه‌شان شدند. بعد از آزادی گروگان ها، قاعدتاً نوبت حسن نیت متقابل آمریکایی ها بود. اما تنها یک ماه بعد از آزادی آخرین گروگان، و در میانه تصمیم گیری دولت آمریکا برای "اقدام متقابل" در مورد ایران، بمبی در سفارت اسرائیل در آرژانتین منفجر شد که به کشته شدن ۲۹ و زخمی شدن صدها نفر انجامید. بلافاصله پس از وقوع این حادثه، دولتمردان اسرائیلی، انگشت اتهام را بسوی ایران نشانه رفته و تهران را عامل این حادثه قلمداد نمودند. این در حالی است که هیچ دلیل منطقی در آن مقطع برای انجام چنین اقدامی از سوی ایران قابل تصور نبود. تهران در آن مقطع منتظر دریافت امتیازاتی از طرف آمریکایی بود، منتها طرف صهیونیستی با طرح چنین اتهاماتی، عملا راه برای پیشروی مسیر میان تهران و واشنگتن بست. هر چه بود، انفجار سفارت اسرائیل در برئنوس آیرس، کسانی را که در واشنگتن مخالف اقدام متقابل آمریکا در قبال آزادی گروگان هایش بودند، در موضع مسلط قرار داد.


در ادامه به بررسی عوامل تشکیک برانگیز در رابطه با انفجار بمب دست ساز در نزدیکی سفارت رژیم صهیونیستی در دهلی نو خواهیم پرداخت. عللی که گواه آنند که تهران عامل این واقعه نمی‌تواند باشد و دامن زدن به این مسئله در مقطع کنونی، بیش از آنکه در راستای تلافی جویی تهران در رابطه با ترور شهید فخری زاده قلمداد شود، کاملا در تعارض با مصالح بنیادین جمهوری اسلامی ارزیابی می‌شود.

 

نگرانی از کاهش تنش‌ها میان تهران و واشنگتن

بر کسی پوشیده نیست که هیچ دولت و سیاستمداری بسان دولت رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو در فرآیند برگزاری انتخابات ۲۰۲۰ در آمریکا، تمام همِ خویش بر پیروزی دونالد ترامپ گذارد. حمایت های بی حد و حصر ترامپ از جناح دست راستی حاکم بر اسرائیل و پذیرش بیت المقدس به عنوان پایتخت این رژیم پیش از این و از سوی هیچ یک از روسای جمهور آمریکا سابقه نداشته است. مسئله ایران و نگرانی از احتمال آغاز دور جدیدی از مذاکرات میان بایدن و جمهوری اسلامی و بازگشت واشنگتن به برجام را اما می‌توان مهمترین نگرانی منطقه‌ای نتانیاهو دانست. موج سواری بر فضای ایران ستیزی ناشی از سیاست های دولت محافظه کار ترامپ، شرایط مساعدی رو برای جولان صهیونیست‌ها درمنطقه فراهم آورده بود. همین فضا و برجسته سازی خطرات ایران برای شیخ نشین‌های خلیج فارس بود که زمینه برقراری مناسبات دیپلماتیک میان تل‌آویو با بحرین و امارات متحده عربی را میسر ساخت.


اکنون و با پیروزی بایدن، مقامات اسرائیلی به تکاپو افتاده و در پی ممانعت از بازگشت آمریکا به برجام برآمده و در پی سنگ اندازی در این مسیرند. اظهارات صریح و تهدید آمیز آویو کوخاوی، رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی را می‌توان موضع صریح تل‌آویو نسبت به هرگونه توافق با تهران دانست. رئیس ستاد ارتش اسرائیل ضمن تاکید بر آمادگی بالای این رژیم اظهار داشته است که ائتلافی مستحکم برای مقابله با ایران ایجاد شده است. به گفته‌ی وی، در مقابله با محور شیعی "از ایران تا عراق، سوریه و لبنان" یک ائتلاف منطقه‌ای قوی از یونان، قبرس، مصر، اردن و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ایجاد شده و اسرائیل در داخل این ائتلاف است. کوخاوی که در مرکز مطالعات امنیت ملی این رژیم سخن می‌گفت، اظهار داشت که بازگشت به برجام، «هم از نظر عملیاتی و هم از نظر راهبردی، بد خواهد بود»، «یک تهدید غیر قابل قبول است» و «به تشدید رقابت تسلیحات هسته‌ای در منطقه منجر خواهد شد». به گفته وی، «اگر برجام هنوز زنده بود، ایران تا کنون به سمت تولید بمب اتمی پیش رفته بود، زیرا برجام فاقد محدودیت‌ها و نظارت کافی برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتمی بود». کوخاوی افزود که از فرماندهان ارتش خواسته در فکر یک سری برنامه‌های عملیاتی جدید و توسعه آن در یک سال آتی باشند.


نگرانی از بازگشت بایدن به برجام موجب شده تا نخست وزیر اسرائیل، هیاتی بلندپایه به ریاست یوسی کوهن رئیس موساد را در خلال روزهای آتی عازم واشنگتن نموده تا خطوط قرمز خویش را به گوش مقامات کاخ سفید رسانند. نکته حائز اهمیت و مرتبط با حادثه دهلی اما به ابهام‌های این حادثه باز می‌گردد. با توجه به پیشینه خرابکارانه اسرائیل در این زمینه و حادثه بدون تلفات صورت پذیرفته در دهلی، شماری از تحلیل‌گران منطقه‌ای با ظن و تردید به این واقعه نگریسته و برخی اسرائیل و مقامات موساد را عامل اصلی این حادثه قلمداد نموده‌اند. اشاره به پیشینه اقدامات صهیونیست‌ها دراین زمینه، احتمال نقش داشتن سرویس‌های امنیتی اسرائیل در این زمینه را تقویت می‌نماید.


تخریب مناسبات تهران و دهلی نو

از زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران تا به اکنون از دولت هند به عنوان یکی از دوستان کلیدی ایران در منطقه نام برده می‌شود. حضور دو کشور در پیمان‌ها و سازمان‌های مهم بین‌المللی و منطقه نظیر جنبش عدم تعهد و مراودات بالای فرهنگی و اقتصادی میان دو کشور گواهی بر این مدعاست، این در حالی است که از زمان برسمیت شناختن رژیم صهیونیستی توسط دهلی نو تنها قریب به سه دهه می‌گذرد. دولت هند در خلال یک دهه اخیر و توامان با تشدید فشارهای ناشی از تحریم‌های آمریکا، از معدود دولت‌هایی بوده که تا توانسته در مقابله با تحریم‌ها علیه ایران ایستادگی نموده است.


رقابت‌های سنگین هند با چین و پاکستان و تلاش وافر این کشور برای نفوذ در افغانستان موجب نزدیکی فزاینده دهلی نو به تهران شده است. حضور پررنگ دهلی نو در شکوفایی بندر چابهار جهت دسترسی به بازار افغانستان و آسیای میانه، نشان از عزم جدی هند در این زمینه دارد تا بدان جا که با وجود وضع شدیدترین تحریم‌ها علیه ایران، دهلی موفق گردید تا برای سرمایه گذاری در بندر چابهار از واشنگتن مصونیت گیرد.


نگاهی به مناسبات محکم میان ایران و هند و تلاش عمیق اسرائیلی برای تخریب این مناسبات را می‌توان از جمله عوامل شک برانگیز در رابطه با انفجار بمب دست سازی در پایتخت هند دانست. اسرائیل کوشیده تا در طول یک دهه اخیر با سرمایه‌گذاری در هند و افزایش همکاری‌های نظامی و اقتصادی با این غول اقتصادی بر دامنه نفوذ خویش در جنوب آسیا و معادلات منطقه‌ای بیافزاید. از همین رو قابل تصور است که صهیونیست‌ها با طراحی برنامه‌ای اینچنینی و بر جای گذاردن مدارکی سطحی نظیر اشاره به نام شهیدان سلیمانی و فخری زاده در یک نامه، در پی تخریب روابط میان جمهوری اسلامی و هندوستان گام بردارند.


ارائه چهره‌ای مخرب و تروریستی از جمهوری اسلامی در سطح منطقه

از زمان وقوع حادثه یازده سپتامبر ۲۰۰۱ به این سو و قرار دادن ایران در لیست محور شرارت از سوی دولت محافظه کار جو بایدن، مقامات آمریکایی، اسرائیلی و اروپایی، مکررا تهران را متهم به حمایت ار تروریسم در سطح منطقه نموده‌اند. تلاش برای ممانعت از حمایت ایران از گروه‌های مقاومت نظیر حزب الله و حماس ذیل عناوینی نظیر قطعنامه‌های شورای امنیت، پیوستن به معاهداتی نظیر FATF و تحریم‌های یک جانبه آمریکا در دستور مخالفین محور مقاومت در منطقه قرار گرفته است. اکنون و در آستانه مذاکرات احتمالی آمریکا و پنج قدرت دیگر با ایران تحت نام بازگشت واشنگتن به برجام، مکررا از ضرورت در میان کشیدن مباحث نفوذ منطقه ای ایران و تهدید موشکی کشورمان سخن به میان آمده است. اکنون و با طرح اتهاماتی از این دست نظیر دست داشتن ایران در بمب گذاری در پایتخت هند، علاوه بر دمیدن بر مظلومیت یهودیان در جامعه بین‌المللی فرصت مناسبی برای تشدید فشارها علیه ایران مهیا خواهد شد.


برجسته سازی بازرسی هواپیمایی ماهان از سوی نیروهای امنیتی هندی و حضور نیروهای موساد در دهلی نو برای همکاری با هندی‌ها پیرامون حادثه یاد شده، نوید بخش تکمیل پازلی است که صهیونیست‌ها بعنوان یکی از آلترناتیوهای خود برای مقابله با ایران در نظر گرفته‌اند، تا در صورت عدم موفقیت در بازداشت آمریکا از برجام، فرصت مناسب برای طرح مباحث فراهسته‌ای در گفتگوهای احتمالی با ایران فراهم آید.

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده