به گزارش راهبرد معاصر؛ امضای سند همکاری ایران و چین در روزهای گذشته موجی از واکنشهای مخالفان و موافقان را در پی داشته است. سندی که بنا بر گفته مسئولان در حد یادداشت توافهم است و به عنوان قرار دادی که ضمانت اجرایی داشته باشد و به دنبال آن نیاز به تصویب در مجلس شورای اسلامی داشته باشد، به شمار نمی رود. بنابراین برای قضاوت در رابطه با این سند همکاری زود است و نباید هیجان زده با آن برخورد کرد. این در حالی است امضای چنین تفاهم نامههایی به هیچ عنوان برای منطقه و جهان تازگی ندارد و تنها در ایران است که موجب چنین حاشیهسازیهایی شده و چالشهای عجیبوغریب سیاسی و رسانهای را به دنبال داشته است. همچنان که چینیها موارد مشابهی را با بسیاری از کشورهای آسیای غربی داشتهاند. توافقات چند صدمیلیاردی که چین با پاکستان و عراق داشته و در پی توافق با مصر و امارت نیز است.
در کنار ضرورت دقت و کار کارشناسی مسئولان و نقد و بررسی کارشناسان دلسوز در خصوص توافق نامه همکاری ایران و چین و مفاد قرارداهای مرتبط با آن در جهت منافع حداکثری ملت ایران، شاهد حجم گسترده از عملیات رسانهای دشمنان انقلاب و برخی از جریانات سیاسی داخلی برای فریب افکار عمومی هستیم که این امر را می توان با شاخصی که حضرت امام خمینی (ره) برای تشخیص حق و باطل معین فرمودند تحلیل کرد. امام خمینی (ره) فرمودند هر زمان دشمن از اقدام شما عصبانی شد و همه عوامل خود را برای تخریب و بدگویی از آن بسیج کرد، بدانید که حق و پیروزی آنجاست و بالعکس.
با معیار که حضرت امام (ره) در مقابل ما قرار داده است، اگر به موافقان و مخالفان توافق نامه ایران و چین نگاه کنیم و نسبت به جنجال سازی رسانهای منافقین، سلطنت طلبان و رسانههای وابسته به رژیم صهیونیستی ، آمریکا و آل سعود که با ادعای وطن پرستی سعی در غبارآلود ساختن فضا دارند، نگاه بصیرتگرایی داشته باشیم، میتوانیم به حقیقت پی ببریم. البته این حجم از عملیات روانی بر افکار عمومی مردم ایران به واسطه شکست سیاست فشار حداکثری آمریکا و بیتاثر شدن تحریمها امری قابل پیش بینی بود. چرا که با عملیات رسانه ای سعی در عقب نشاندن جمهوری اسلامی از همکاری با سایر قدرتهای جهان از جمله چین به واسطه فشار افکار عمومی داخلی هستند.
استفاده از ظرفیت برخی از سلبریتیهای معلوم الحال، اختصاص ساعات زیادی از آنتن شبکههای ماهوارهای معارض به تحلیل و نقد سند همکاری چین با ایران ، نامه به رئیس جمهور چین، انتشار فراخوان و تجمع اعتراضی و... همگی در حالی صورت گرفت که هنوز متن سند همکاری ایران و چین در دسترس نیست. در اتحاد کم سابقه جریان ضدانقلاب موضوعاتی در خصوص سند همکاری ایران با چین مطرح می شود که هیچ نسبتی با واقعیت ندارد و از سوی دیگر شرایط به نحوی تصویرسازی میشود که گویی ایران در آستانه یک ترکمنچای دیگر است که باید مانع آن شد! دلیل طرح این ادعا و تلاش برای باور پذیر کردن آن از سوی دشمنان و برخی از جریانات داخلی موجسواری از بی اطلاعی افکار عمومی نسبت به سند همکاری ایران و چین است چراکه برای انعقاد قراردادهای اجرایی می بایست نشستهای تخصصی و فنی زیادی برگزار شود.
هرچند بر اساس موازنه مثبت در سیاست خارجه، امکان اینکه همه نیازهای ایران از طریق همکاری با چین مرتفع شود، وجود ندارد و باید با نظام بین الملل بر اساس احترام و منافع متقابل همکاری دو جانبه و چند جانبه صورت گرید، اما این سوال مطرح است که اگر این سند همکاری به جای چین با ایالات متحده بسته میشد، آیا برخی از جریانات سیاسی داخلی و فعالان شبکههای اجتماعی که امروز فریاد وا ایرانا سر میدهد، باز هم مسئولان جمهوری اسلامی را به وطن فروشی متهم میکردند؟ مخالفان توافق همکاری ایران و چین در قبال برجام و امتیازات یک طرفه ای که از سوی دولت به غرب داده شد، چه عکس العملی داشتند؟
به اذعان بسیاری از کارشناسان شکست برجام یکی از عوامل مهم بازسازی روابط تهران– پکن بوده است که به همت مسئولان نظام صورت گرفت و شرایط فروش نفت و اداره کشور را برای دولت روحانی فراهم کرد. از نظر منطقی نیز جمهوری اسلامی باید مسیری امن و همیشگی برای ارسال نفت در طولانیمدت به مشتری یا مشتریان اصلی خود که فعلا چین مهمترین آنهاست پیدا کند. گفتنی است در سال 2015 وقتی رئیسجمهور چین به ایران آمد، پیشنهاد شد چارچوب روابط تعریف شود و براساس آن چارچوب روابط دو کشور شکل و شمایلی پیدا کند. دولت آن زمان متاسفانه چون احساس کرد گشایشهای زیادی بعد از برجام به دست میآورد به این پیشنهاد توجه نکرد. حال بخشی از مخالفان سند همکاری ایران و چین را حامیان برجامی تشکیل می دهد که امیدوار بودند با روی کار آمدن «بایدن» برجام احیا و روابط ایران و آمریکا اصلاح شود، اتفاقی که البته همچنان در هالهای از ابهام قرار داد. در هر صورت امروز توسعه و افزایش روابط با کشورهایی که حداقل مانع از واردات غذا و دارو به ایران نمی شوند نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت است.