به گزارش راهبرد معاصر؛ روز یکشنبه (۲۲ فروردین) بخشی از شبکه توزیع برق تاسیسات غنیسازی نطنز در عملیاتی خرابکارانه به دست عوامل سازمان اطلاعات و عملیات ویژه اسرائیل «موساد» قطع و بسیاری از سانتریفیوژهای نصب شده در این مرکز از کار افتادند. در حالی که در ساعات ابتدایی این حادثه بسیاری از رسانهها از «حمله سایبری» به این تاسیسات خبر میدادند اما «علیرضا زاکانی»، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس با اشاره به این حادثه در گفتگویی تلویزیونی اظهار داشت: «بخشی از تاسیسات را برای تعمیر به خارج از کشور میفرستند و آن قطعات با 300 پوند مواد منفجره بر میگردد.» به نقل از کانال 13 تلویزیون رژیم صهونیستی، بمب در نزدیکی خط اصلی برق تاسیسات غنیسازی نطنز کار گذاشته شده بود و ساعت 4 صبح منفجر و در اثر آن فعالیت کل تاسیسات متوقف شد.
از سوی دیگر «آتیلا سومفالوی»، خبرنگار یدیعوت آحارونوت و موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل به نقل از «ایهود اولمرت»، نخستوزیر پیشین اسراییل نوشت: «آنچه در نطنز اتفاق افتاد این نیست که کسی شب به آن مکان نفوذ کرده باشد.محموله در آنجا بسیار قبلتر قرار داده شده بود. شاید 10 یا 15 سال پیش». همچنین «رونان برگمن»، خبرنگار ارشد سابق بخش نظامی روزنامه «هاآرتص» و نویسنده کتاب «برخیز و اول تو بکش» نیز به نقل از منابع امنیتی مدعی شد که دستگاه انفجاری به شکل قاچاق وارد ایران و از راه دور فعال شده است. او به نقل از این منبع مدعی شد که این دستگاه انفجاری سیستم اصلی و پشتیبانی برق را تخریب کرده است.
اما این حادثه تروریستی دقیقا چند ماه پس از عملیات خرابکارانه در سالن مونتاژ سانتریفیوژهای پیشرفته در نطنز و همچنین ترور دانشمند دفاعی-هستهای کشورمان شهید «محسن فخریزاده» رخ داده است. نکته جالب توجه درباره این حادثه آن است که تلآویو بر خلاف نوبتهای قبلی سکوت اختیار نکرد و تقریبا به شکل رسمی مسئولیت این عملیات تروریستی را پذیرفت و به وسیله بازوهای رسانهای خارجی و داخلی خود مشغول به عملیات روانی علیه ایران شد.
«سید عباس عراقچی»، معاون سیاسی وزیر امور خارجه و «عباس کمالوندی»، سخنگوی سازمان انرژی اتمی کشورمان نیز در پاسخ به این اقدام تروریستی شب گذشته از آغاز غنی سازی 60 درصد در راستای دستور رییسجمهور سخن گفتند. به گفته عراقچی، هزار سانتریفیوژ دیگر با 50 درصد ظرفیت بیشتر نسبت به ماشینهای موجود در نطنز افزوده خواهند شد. همچنین «علیاکبر صالحی»، رییس سازمان انرژی اتمی کشورمان نیز با اعلام خبر وصل مجدد برق تاسیسات هستهای نطنز وعده داد که در آینده نزدیک سانتریفیوژهای آسیبدیده با پیشرفتهترین سانتریفیوژها جایگزین خواهند شد.
بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که عملیات روز یکشنبه نشاندهنده ترس رژیم صهیونیستی از روند مذاکران وین است و آنها قصد دارند تا اصطلاحا «زیر میز زده» و سبب ایجاد اجماع جهانی علیه برنامه هستهای کشورمان شوند. آنها همچنین معتقدند که پشت این عملیات شخص نتانیاهو قرار دارد تا از این طریق بتواند شانس خود برای کسب مجدد پست نخستوزیری را تقویت کند.
در مقابل عدهای دیگر معتقدند این عملیات با هماهنگی میان واشنگتن و تلآویو رخ داده و آنها قصد دارند تا با تضعیف موضع ایران در میز مذاکرات، امتیازهای بیشتری از تهران در موضوعات هستهای، موشکی و منطقهای طلب کنند. حتی رسانههای اسرائیلی ادعا کردند که مقامات آمریکایی از وقوع این حادثه ابراز خرسندی کردند. این ادعا در حالی مطرح میشود که «جن ساکی»، سخنگو کاخ سفید هرگونه ارتباط آمریکا با این حادثه را رد کرده است!
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به بررسی ارتباط میان عملیات روز یکشنبه در نطنز با مذاکرات وین پرداخت. در بخشی از مقاله آمده است که «حادثه نطنز دقیقا هم زمان با بازدید وزیر دفاع آمریکا از اسرائیل بوده است». نیویورک تایمز در ادامه افزود: «هنوز نمیتوان قضاوت کرد که آیا دولت بایدن در جریان عملیات نطنز قرار داشته است یا خیر!» این رسانه آمریکایی در ادامه به این موضوع اشاره میکند که تاسیسات نطنز پیش از این نیز مورد حملات خرابکارانه قرار گرفته است.
در علم روابط بینالملل اصلی به عنوان «پاسخ متوازن» وجود دارد. براساس این اصل شما براساس تواناییهای خود، دشمن و همچنین بررسی شرایط منطقهای و بینالمللی، براساس اصل دفاع از خویش، با ابزارهای متعددی همچون قطع روابط سیاسی، تحریمهای اقتصادی، عملیات خرابکارانه، نبرد نیابتی و در نهایت عملیات نظامی اقدامی بازدارنده علیه هدف متخاصم انجام میدهید. همچنین ماده 51 منشور سازمان ملل درباره «دفاع مشروع» میگوید: «در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یک عضو ملل متحد تا زمانی که شورای امنیت اقدام لازم برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی را به عمل آورد، هیچ یک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع فردی یا دسته جمعی لطمهای وارد نخواهد کرد».
اکنون دستگاههای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی میتوانند در راستای دفاع و صیانت از کیان و امنیت کشور به شکل مستقیم و غیرمستقیم اهداف متخاصمی را در داخل یا خارج از سرزمینهای اشغالی مشخص کرده و بر علیه آنها عملیات نظامی و غیرنظامی مشروع انجام دهند. حمله به کشتی تجاری hyperion متعلق به اسرائیل در سواحل بندر الفجیره امارات را (احتمالا) میتوانیم قسمت اول از سریال انتقام بدانیم. «تال لیو رام»، خبرنگار اسرائیلی از احتمال حمله پهپادی خبر داده است. رادیو ارتش اسرائیل نیز محل برخورد موشک به بدنه کشتی اسرائیلی را قسمت کناری و بالای خط آب عنوان کرد.
در دوران ریاستجمهوری ترامپ ما شاهد افزایش تحرکات نظامی، اطلاعاتی، اقتصادی و ... بر ضد منافع تهران از سوی ارژیم صهیونیستی با همراهی برخی کشورهای منطقه همچون عربستان سعودی و امارات عربی متحده بودیم. با روی کار آمدن بایدن برخی تحلیلگران و سیاستمداران داخلی سخن از «کشتیبان را سیاستی دیگر آمد» زدند. اما واقعیت آن است که روابط میان تلآویو و واشنگتن به قدری نزدیک و راهبردی است که ساکنان کاخ سفید به احتمال زیاد هیچگاه عملی بر ضد منافع این رژیم انجام نمی دهند.
در استراتژی تفاوتی میان دوران حاکمیت جمهوریخواهان و دموکراتها وجود ندارد. آنچه سبب تمایز این دو حزب و البته ایجاد اشتباه در تحلیل برخی مشاوران و سیاستمداران داخلی میشود، تاکتیکهای متفاوت است. در حادثه اخیر به نظر میرسد به دلیل وجود دست بالا ایران در مذاکرات وین، رژیم صهیونیستی با ضربه به قابلیت غنیسازی در سایت نطنز و نشان دادن آسیبپذیر بودن ایران، سبب تقویت موضع ایالات متحده در مذاکرات هستهای شده است. استراتژی ایران در چنین شرایطی باید افزایش قدرت چانهزنی در برابر طرف غربی و بالا بردن هزینه اقدامات تروریستی صهونیستها باشد. حرکت به سمت غنی سازی 60 درصد میتواند گام نخست در این بازی باشد.