به گزارش راهبرد معاصر، سیاست خارجی عربستان سعودی در دوران زعامت ملک سلمان چالشهای فراوانی را در عرصه منطقهای و بینالمللی خلق کرده است. با این حال واقعیت امر این است که مرجع تصمیمگیری و کنشگری ریاض در عرصه خارجی به مانند عرصه داخلی بر عهده ولیعهد سعودی می باشد و این ولیعهد سعودی است که به عنوان مبدأ، مقصدهای کنش ریاض را مشخص می کند. به عبارت دیگر اینک بخش اعظمِ کنشگریهای سعودی در حوزه دوگانه سیاست داخلی و خارجی، با توجه به کهولت و بیماری ملک سلمان توسط ولیعهد بی پروای سعودی اتخاذ و به مرحله اجرا میرسد.
نکته قابل توجه درباره سیاست خارجی تهاجمی سعودی استفاده از تمام ابزارهای ممکن در این عرصه جهت تأثیرگذاریهای منطقهای – بینالمللی از یکسو و تحصیل اهداف و برنامههای مورد نظر از سوی دیگر میباشد. واقعیت امر این است که رویکرد رهیافتی و راهبردی سعودی در مواجهه با مسائل مختلف در حوزه خارجی، با تنوع اولویت گذارانه همراه بوده و میباشد. بطوریکه تنوع راهبردی و تاکتیکی مورد استفاده در این باره با توجه به مختصات مختلف، با تفاوتهای محرزی همراه شده است. در حقیقت سعودی در سالهای اخیر با تعیین گذاریهای میدانی از میزان شدت و ضعف، تصمیم گیریهای مرتبط با آن موقعیت و شرایط را اتخاذ کرده است. به نحوی که اگر در عرصه نبرد در یمن تصمیم و اقدام به حضور فیزیکی و مستقیم گرفته، راهبرد کنش و مداخله در بحرین و حتی سوریه را بطور محدود، نیابتی – غیر مستقیم و مستشاری به مرحله اجرا در آورده است. در مواردی دیگر مانند بحران قطر که به ظاهر حل و فصل شده است نیز در طول نزدیک به سه سال تحریم و فشار، از ابزار دیپلماتیک - سیاسی – اقتصادی بهره برده است.
با این حال در ارتباط با رقابت در عرصه فعالیتهای منطقهای به موارد ذکر شده بسنده نکرده بلکه از حربههای دیگری مانند رسانه نیز استفاده کرده است؛ حربه ای که با توجه به محذوریتهای عملیاتی، استفاده و استناد به آن با در نظر گرفتن محدودیتهای موجود در ابزارهای دیگر از یکسو و گستره بخشی به آنها از سوی دیگر به عاملی جهت روی آوردن ریاض به آن شده است. از بعد دیگر علت استفاده از حربه رسانهای، استنباطی است که تصمیم گذاران ساختار سیاسی و مجریان دستگاه دیپلماسی سعودی، در ارتباط با چالشهایی که دارند به نظرشان در نوع و صورت آنها و محتوا و ماهیت شان با موارد دیگر در تفاوت معناداری قرار دارند؛ چالشهایی که از اهمیت بالای بالفعل شدن جهت تبدیل به تهدید برخوردار هستند.
واقعیت امر این است که سعودی در راستای دشمنی با ایران و در ذیل تلاشهای سیاسی – دیپلماتیک جهت اعمال فشار و محدود کردن دامنه فعالیتهای منطقهای ایران، از سلاح رسانه و اعجازهای مبتنی بر آن استفاده میکند. در واقع سعودی با اذعان به این امر که شرایط مداخله و توان رویارویی مستقیم با ایران را ندارد، درصدد است تا از طریق رسانه به اهداف مورد نظرش دست یابد. بطوریکه در مسیر مذکور هم سعی دارد تا روند آشوب را در ایران از طریق فعال کردن جریانات قوم گرا و گروهکهای گریز از مرکز کلید بزند و هم در تلاش است تا ائتلافهای منطقهای و بینالمللی را علیه ایران ایجاد کند.
به واقع سعودی با طراحی پارادایم رسانهای علیه ایران ضمن اجرای برنامههای سیاست خارجیاش در راستای تقابل با ایران، به موضوع تهدید نشان دادن ایران توجه و نگاه ویژهای دارد. به نحوی که از رهگذر رهیافت راهبردی مذکور به دستاوردهای منطقهای و فرآوردههای بینالمللی مینگرد. این بدان معنا میباشد که آنچه ریاض در عرصه فعالسازی رسانه علیه ایران دنبال میکند بر دو پایه عملیاتیسازی برنامههای سیاست خارجیاش در عرصه منطقهای و همکاری – اتحاد و ائتلاف با کشورهای منطقهای در حوزه عبری – عربی و فرامنطقهای ساماندهی شده است.
از این رو با توجه به شاخصهای موجود در مسیر استفاده کاربردی از رسانه میباشد که ریاض بطور متناوب و پرتکرار به تبلیغات رسانهای علیه ایران و فعالیتهای منطقهای آن می پردازد. بطوریکه از حیث ماهوی، ماهیت و بنیان اصلی گذر واژه استفاده از رسانه، معرفی ریاض به عنوان عامل ثبات بخش و صلحطلب و قرینه آن یعنی ایران به عنوان عامل تهدید، ثبات زدا و مخرب تعریف و مفهوم بندی شده است.
وجود همین عامل میباشد که موجب شده تا مقامات سعودی(پادشاه، ولیعهد، وزیر خارجه و ...) در عمده اظهارات رسانهای در داخل و یا نشستهایی با کاربرد رسانهای(نه عملیاتی) در سطح منطقهای هجمههایی را علیه ایران وارد کنند و از ایران به عنوان یک تهدید در سطح منطقهای و بینالمللی نام ببرند. این جمله و اظهار نظر معروف که در بین تمام مقامات رسمی سعودی درباره ایران عمومیت دارد که سعودی آماده مذاکره و گفتگو با ایران در صورت تغییر رفتار ایران است مبین همین موضوع میباشد، که به نظر می رسد بیش از آنکه واقعی باشد یک جهتگیری رسانهای با چاشنی شعاری – تبلیغی جهت دوگانه انگاری از موضوع خوب(سعودی) – بد(ایران) یا خیر(سعودی) و شر(ایران ) در عرصه سیاسی – دیپلماتیک – رسانهای است.
به هر رو از حیث دیپلماتیک و مناسبات مترتب بر آن، آنچه از جانب ریاض در عرصه رسانهای دنبال میشود بخشی از راهبرد مبتنی بر سیاستخارجی آن میباشد و به عنوان یک مکمل تأثیرگذار و تأثیربخش در کنار سایر ابزارها مورد استفاده حداکثری قرار میگیرد.