عطوان: ایستگاه بعدی قطار آشتیِ اردوغان، دمشق است-راهبرد معاصر
تروئیکای اروپایی در تدارک یک قطعنامه علیه ایران در شورای حکام در نشست عراقچی با مدیران ارشد رسانه‌ها چه گذشت؟ رئیس سازمان انرژی اتمی: قطعنامه جدید علیه ایران صادر شود سریع پاسخ می‌دهیم بمباران دفتر حزب بعث سوریه در بیروت + ویدئو جزئیات جدید از ماجرای جنجالی درز اسناد محرمانه اسرائیل کشته شدن ۴ تروریست در کرکوک عراقچی: نگرانی مشترک نسبت به تهدیدات صهیونیست‌ها در منطقه شکل گرفته است فعالیت کنسولگری‌های ایران در مونیخ، هامبورگ و فرانکفورت تا ۲۸ آبان ۱۰ شهید و ۲۰ مجروح در بمباران یک مدرسه در غزه تفتیش بدنی علی لاریجانی و هیات ایرانی در فرودگاه بیروت صحت دارد؟ لاریجانی در گفتگو با المیادین: حامل پیام از جانب رهبر انقلاب برای بشار اسد و نبیه بری بودم اطلاعیه جدید سفارت ایران خطاب به ایرانیان مقیم آلمان پوتین: هر توافقی درباره اوکراین باید حافظ منافع امنیتی روسیه باشد حمله بی‌سابقه حزب‌الله به مقر وزارت جنگ رژیم صهیونیستی واکنش ایران به واهمه از ترور ترامپ!

عطوان: ایستگاه بعدی قطار آشتیِ اردوغان، دمشق است

سردبیر روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» در یادداشتی با بررسی چرایی چرخش سیاست اردوغان پس از حدود ده سال درمنطقه، از تلاش او برای آشتی با قاهره و ریاض نوشت و احتمال داد که ایستگاه بعدی قطار آرام‌سازی روابط آنکارا، دمشق باشد.
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۹ - ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - 2021 April 28
کد خبر: ۸۵۷۷۸

به گزارش راهبرد معاصر؛  «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم»، در یادداشتی به بررسی چرایی تغییر رویکرد «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه در سیاست‌هایش و چرخش به سوی قاهره و ریاض و طلب آشتی با آنها پرداخت و این سوال را طرح کرد که آیا ایستگاه بعدی قطار آرام سازی روابط اردوغان، پس از عربستان سعودی و مصر، سوریه است یا خیر؟

 

عطوان در ادامه این یادداشت دو نظریه مطرح در خصوص احتمال نزدیک شدن آنکارا به دمشق طرح کرد و بعید ندانست که ترکیه ناگزیر شود، برای کاستن خسارت‌های وارده به دلیل سیاست‌های ده سال اخیر خود، نرمش به خرج دهد و در طلب دوستی با دمشق بر‌آید.

 

ترجمه متن این یادداشت در ادامه می‌آید:

«این گشایش سیاسی تدریجی و شتابان ترکیه به سوی عربستان سعودی و مصر و تا حدودی به سوی امارات و بحرین، مورد توجه محافل سیاسی کشورهای عربی قرار گرفته و سوالات تحلیلگران و اصحاب رسانه را با توجه به حجم خصومت و تنش در روابط میان این طرف‌ها طی تقریبا ده سال گذشته برانگیخته است.

 

چه کسی تا همین چند ماه پیش تصور می‌کرد که دکتر "ابراهیم کالین" مشاور سیاسی رجب طیب اردوغان از دادگستری عربستان تمجید کند و بر احترام به حکم‌های زندان صادر شده برای هشت متهم در ترور جمال خاشقچی تاکید کند.

 

چه کسی واقعا ورود نخستین هیأت دیپلماتیک ترکیه به قاهره در هفته آینده، پس از دیدارهای محرمانه در سطح مقامات سرویس‌های اطلاعاتی و تماس‌های تلفنی بین وزرای خارجه دو کشور ، تبادل تبریک برای حلول ماه رمضان و "مهار" مخالفان مصری ، و چه بسا به زودی لیبیایی در استانبول و توقف انتقاد از دولت‌های این کشورها را تصور می‌کرد؟

 

این در حالی است که روابط میان ترکیه و مصر به مرز رویارویی نظامی در اراضی لیبی رسیده، مشابه آن در روابط ترکیه و عربستان سعودی روی داده و وارد میدان جنک اقتصادی و رسانه‌ای شده و در بعضی مواقع با رقابت شدید برای رهبری مرجعیت اهل تسنن در جهان اسلام همراه شده است. همچنان تحریم کالاها و گردشگری ترکیه از سوی عربستان سعودی هرچند به صورت غیررسمی و غیرعلنی تا زمان نگارش این سطور ادامه دارد هرچند که نشانه‌هایی از آغاز فرسایش این امر وجود دارد.

 

چهار تحول اصلی در پشت این کودتای قریب‌الوقوع در روابط ترکیه و اغلب کشورهای عربی وجود دارد که عبارتند از:

نخست‌: این‌که رهبری در ترکیه درک کرده که سیاست سیاسی و رسانه‌ای "شوک وارد کردن و هراس‌افکنی" که طی ده سال گذشته از آن علیه مصر و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس] به رهبری عربستان سعودی استفاده کرد، نتایج معکوسی داشته و بر ترکیه، اقتصاد و رهبری اسلامی آن تاثیر منفی گذاشته است. امری که حزب عدالت و توسعه حاکم بر ترکیه را بر آن داشت تا تصمیمی در نشست سازمانی اخیرش در آنکارا بگیرد و از این سیاست‌ها که ترکیه را در جنگ‌ها، رویارویی‌ها و بحرانها در محیط منطقه‌ای غرق کرده،موجب انزوای آن و تضعیف اقتصاد ترکیه شده رهایی یابد و آن را با سیاست‌های باز مبتنی بر مماشات و گفت‌وگو و ایجاد فضای بیشتر برای دیپلماسی جایگزین کند.

 

دوم: به نظر می‌رسد که اردوغان متقاعد شده که "اسلام سیاسی" که پس از "انقلا‌ب‌های" بهار عربی به آن تکیه کرده، در تغییر نظام‌های حاکم بر این کشورها به ویژه مصر، عربستان سعودی، سوریه، لیبی و عراق موفق نخواهد شد و تداوم تکیه بر این امر، در سایه اوضاع اقتصادی دشوار، انزوای ترکیه، خصومت غرب برای ترکیه و حزب حاکم هزینه‌‌ای جدی دارد.

 

سوم: افزایش نفوذ ایران در منطقه‌ با زرادخانه نظامی قوی و جانبداری از قضایای اصلی و مرکزی عربی که بارزترین آنها مقابله با طرح صهیونیسم است، تاسیس محور مقاومت با شاخه‌های نظامی قدرتمندی در یمن، لبنان، سوریه، عراق و فلسطین اشغالی در چارچوب تحریم کامل دولت اشغالگر اسرائیلی و اخیرا رسیدن موشک‌های آن به نزدیکی دیمونا در النقب.

 

چهارم: نقطه اشتراک رئیس‌جمهور اردوغان با سران کشورهای مصر، عربستان سعودی، امارات و سایر کشورهای حاشیه خلیج [فارس] در نگرانی و ترس از دولت جدید آمریکا به ریاست " جوبایدن" که از روز نخست تغییر تدریجی سیاست‌های آمریکا علیه آنها یعنی کشورهای مذکور را اعلام کرد. پس حمایتش از ائتلاف سعودی در جنگ یمن را برداشت، آنچه را که نسل‌کشی ارامنه از سوی ترکیه خواند، را به رسمیت شناخت و هنوز تمایل زیادی به موضع اتیوپی در سد النهضه دارد، ضمن این‌که بایدن هیچ اقدامی برای برقراری تماس با رئیس‌جمهور مصر نکرده است.

 

سوالی که این روزها با قدرت مطرح است این است که آیا قطار "آرام سازی" ترکیه که در آستانه راه‌اندازی است، تنها در قاهره، ریاض و ابوظبی توقف خواهد کرد یا در مسیر رفت یا برگشت به دمشق نیز سر خواهد زد که از نظر جغرافیایی به آنکارا نزدیک‌تر است؟

 

در این‌جا دو نظریه مطرح است: نظریه اول می‌گوید که رئیس‌جمهور اردوغان تلاش خواهد کرد از برگه قومیتی و نژادی ترکی و تلاش برای ایجاد یک محور سنی برای مقابله با نفوذ روزافزون ایران برای تقویت دخالت نظامی خود در سوریه که در آن در حال فرسایش است، استفاده کند. اما آنچه که تحقق این نظریه را تضعیف می‌کند، احتمالات مخالفت مصر با این رویکردها و چشم‌اندازهای قومیتی و مذهبی و تاکید آن بر سکولار بودن دولت و اصل همزیستی میان ادیان و مذاهب دیگر است.
نظریه دوم می‌گوید که این مصالحه‌های شتابان ترکیه با دو طرف از مهمترین قطب‌های جهان عرب یعنی عربستان سعودی و مصر به نفع طرفین است و با توجه به گشایش هر دو کشور در روابطشان با دمشق و عدم مخالفتشان با بازگرداندن کرسی سوریه به آن در اتحادیه عرب، احتمالا این امر مقدمه‌ای برای مصالحه با سوریه نیز هست. اطلاعات تایید‌نشده‌ای درباره نشانه‌های آرامسازی در [روابط] ترکیه و سوریه با میانجیگری روسیه و بازگشایی جزئی کانالهای گفت‌وگوی اطلاعاتی میان طرفین وجود دارد.

 

این کودتا در موضع ترکیه، به منزله اعتراف اولیه به شکست سیاست دخالت‌های سیاسی و نظامی سابق این کشور به ویژه در لیبی و سوریه است. سیاست‌هایی که با انتقادات شدید داخلی نیز مواجه شد و به یک مهمات قوی در دست احزاب مخالف تبدیل شد و به ایجاد شکاف‌هایی در صفوف حزب حاکم منجر شد و مهمترین دستاوردهای آن در زمینه توسعه، اقتصاد و پول ملی را از بین برد.

 

اردوغان با چنین دخالت‌هایی مرتکب اشتباه شد و دشمنان زیادی برای خود تراشید بدون‌ اینکه دوستانش را حفظ کند. به ویژه اینکه در ایجاد بی‌ثباتی و هرج و مرج در لیبی، سوریه و عراق مشارکت نیز داشت. در پایان نیز او ناگزیر خواهد شد که برای کاستن از خسارات وارده، از این دخالت‌ها بازگردد. چه کسی تصور می‌کرد که وی درهای قاهره و ریاض را در طلب دوستی بزند، اخوان المسلمین را کنار بگذارد، بازوهای رسانه‌ای آن را ببندد و آن را برای حفظ چیزی که آن را منافع ترکیه می‌داند، قربانی کند؟..و خداوند بهتر می‌داند.»/ فارس

مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار