به گزارش راهبرد معاصر؛ تاريخ ؛ گل واژه اي كه روزگاري تصورهمه گان برآن بود كه ه رفرد از گروه انساني با هرسن و سالي كه با آن مواجه شود، حكايت حقايقِ وقايعِ اتفاقيه قرون و اعصارگذشته را مي تواند در لابلاي اوراق آن جستجوكند و كمتردرنادرستي متون باقي مانده از دوران گذشته ترديد مي نمود وتحريف هدفمندحقايق توسط قلم به مزدهاي حرفه اي براي واقعي جلوه دادن تحريفات اين قبيل مزدوران را كمترازآن به ذهنخطورمي داد ...
اگر چه صاحب نظران و فرهیختگان آزاداندیش هرعصری همچون حوزه های علمیه که با اشراف برعلم رجال، سره را از ناسره در جوامع روایی وحدیث بخوبی تشخیص می دهند و ناخالصی های موروثی در متون روایی وتاریخی را کماکان به درستی تشخیص و غالباً در پالایش روایات مکتوب موفق به دریافت وقایع و رخدادهای اصلی ازجعلی و شبـه وقایع ها و شبـه رخدادهای جعلی می شوند، همچنین اساتید ارجمند داشنگاهی و دانشجویان عزیز و محقق دانشگاهی نیز چنین تبحرّی را در عرصه های ذیربط دارند؛ ولی چون عامه مردم از تخصّص های لازمه و وقت کافی برای انجام این قبیل استنتاج ها برخوردار نمی باشند، سرمایه گذاران رسانه ها و مؤسسات اغواگری شبكه اختاپوسي صهيونيستی غربی با اغتنام از این وجه آسیب پذیری افکارعمومی؛ انواع اخبار و اطلاعات غيرواقعي؛ جعلي ونادرست دررسانه هاي نوشتاري؛ ديداري و خواندني توسط قلم به مزدهای خود را به عنوان اخبارو اطلاعات واقعي، به افكارعمومي جهان القاء مي كنند واین همان بمباران خبری« جنگ رواني و جنگ نرم » دشمن است که به فرموده رهبري فرزانه دامت افاضاته : « ... دشمن اگر نتواند در ميدان جنگ به اهداف خود برسد؛ در جنگ رواني كه ازاولين روزهاي انقلاب تاكنون كه 30 سال ( اکنون 42 سال )مي گذرد وهمچنان ادامه دارد اهداف خود را دنبال مي كند ؛ ... شبكه اختاپوسي صهيونيسم امروز جنگ سرد و جنگ رواني را با جبهه هاي مختلف انجام مي دهد ...چون نمي توانند صريحاً حقوق بديهي ملت ايران را انكاركنند؛ براي توجيه افكار عمومي دنيا اتهام زني مي كنند...اين نكته را نخبگان كشور و امت با قوت و قدرت حفظ نمائيد ... همه بايد ايستادگي در برابر زورگويان جهان را حفظ وتقويت كنند ..».
نگارنده که بیش از 35 سال سابقه آشنایی و انجام پژوهش های استراتژیک میدانی وکتابخانه ای در رابطه باجزایرسه گانه ایرانی و نام خلیج فارس دارد وتوفیق داشته بخشی از مدارخدمتی خود را به عنوان بخشدارمرکزی بوموسی و بخشی را به عنوان فرماندارشهرستان بوموسی و معاون دفترسیاسی وانتخابات استانداری هرمزگان دربطنخلیج فارس سپری نماید که حاصل آن کشف برخی اسناد جدید تاریخی و بسیار ارزشمند برای اثبات تعلق جزایرسه گانه به ایران و همچنین برای اصالت نام خلیج فارس می باشد.
داستان از آنجا آغازشد که پس از 16 سال سابقه پژوهشگری، جلداول کتابم تحت عنوان : « لایه های پنهان حقایق در جغرافیای انسانی جزیره استرتژیک بوموسی» دروزارت خارجه مورد تقدیرقرارگرفت زیرا ثابت می نمود اغلب ساکنان جزیره بوموسی، ایرانی و ایرانی الاصل می باشند که به پیشنهاد جناب آقای دکترعراقچی معاون ارجمند حقوقی و بین المللی وزارتخارجه ودعوت وزیرمحترم امورخارجه، افتخارخدمت دروزارتخارجهرایافتم.
چون یکی از پاتوق های روزمره اینجانب کنکاش در اسناد مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارتخارجه بود، اطلس دوجلدی دکترشیخ سلطان بن محمدالقاسمی حاکم محترم شارجه توجهم راجلب کرد. زیرا نام اطلس را « خلیج درنقشه های تاریخی» ( The Gulf in Historic Maps ) انتخاب کرده بود !. این نام جعلی برای خلیج فارس، تعجب من را برانگیخت و باعث شد در نقشه های تاریخی دوجلد اطلس ایشان کنکاشی جدی به عمل آورم تا ببینم علت نام گذاری غلط توسط یک تحصیلکرده عرب چیست؟ که پس ازبررسی دقیق نقشه هاونام هایی که کارتوگرافان غربی برآیراه خلیج فارس و خلیج عربی( دریای سرخ )گذارده اند متوجه شدم ایشان علیرغم چاپ تعداد 270 شیت نقشه های تاریخی مندرج در اطلس خودکه نام صحیح خلیج فارس را ثبت نموده اند، با توسل به حقه ای قدیمی تحت عنوان « نعل وارونه » قصد القای نام مجعولی برای خلیج فارس را در دستور کارقرار داده و نام «خلیج »را جعلکردهاند!.
بدین ترتیب نگارنده ی این مقاله علاوه بربهره گیری ازاسناد تاریخی و پشتوانه ذیقیمت نتیجه اغلب تحقیقاتی که خلیج فارس نویسان، اساتید دانشگاهی وصاحب نظران علوم تاریخی دررابطه با اثبات اصالت تاریخی نام خلیج فارس و ردّ نام های جعلی خلیج عربی و خلیج برای این آبراه پارسی نموده اند چون اساس این پژوهش را براسناد و مستندات ارایه شده دراطلسدوجلدی حاکم شارجه تحت عنوان یادشده گذارده ام با استناد به اسناد تاریخی ارایه شده توسط شیخ شارجه نیزمی توان درمجامع علمی وحقوقی بین المللی نیزاثبات نمودکه خلیج فارس، خلیج فارس بوده وخواهدبود وخلیج عربی، اولین نام مشهوردریای سرخ بوده است که آن آبراه به گواهی نقشه های تاریخی اطلس حاکم شارجه نیز با چند نام، شناخته می شده است که عبارتند از: خلیج عربی، دریای سرخ، دریای مکه، بحرقلزم، دریای عرب، که دونام خلیج عربی و دریای سرخ مشهورتر ازسایراسامیآبراه جنوب کشورحجاز( عربستان سعودی) شناخته می شده است که درچندین نقشه ازنقشه های اطلس حاکم شارجه به شرح نقشه ذیل چند نام مشهورثبت شده است که عبارتند از : مارروبروم( دریای سرخ )، مار دومکا ( دریای مکه ) و سینوس عربیکوس( خلیج عربی) ودرسمت جنوب ایران: سینوس پرسیکوس( خلیج فارس ) ثبت شده است:
شایان ذکراست درجلد اول کتاب « The Gulf in Historic Maps » اطلس شیخ سلطان حاکم شارجه ازکل 302 شیت نقشه این اطلس، تعداد 270 شیت نقشه وجود دارد که نام صحیح خلیج فارس را ثبت نموده است . همچنین تعداد 72 شیت نقشه تاریخی وجود دارد که هردو آبراه جنوب ایران و جنوب کشور حجاز (عربستان سعودی کنونی) را ترسیم نموده و نام صحیح خلیج فارس در آبراه جنوب ایران و نام صحیح خلیج عربی را در آبراه جنوب حجاز(عربستان سعودی) دریای سرخ، ثبت نموده است. ضمن این که تعداد 85 شیت ازنقشه ها دارای چند نام درآبراه جنوب حجاز( دریای سرخ )می باشد که درتعداد 80 شیت از این نقشه ها نام خلیج عربی نیزبر آبراه دریای سرخ امروزین ثبت شده است و این درحالی است که درهمین اطلس فقط تعداد 72 نقشه وجود دارد که نام دریای سرخ را به تنهایی در آبراه جنوب عربستان کنونی ثبت نموده است. به عبارت دیگر بیش از درج نام دریای سرخ درنقشه های اطلس حاکم شارجه، نام خلیج عربی درآبراه جنوب کشورحجاز (عربستان امروزین) ثبت شده است...؛
درموارد نادری که در جلد اول کتاب " THE GULF IN HISTORIC MAPS " اطلس شیخ سلطان حاکم شارجه ازخلیج فارس به نام خلیج عربی یادشده است یعنی ازکل 302 شیت نقشه این اطلس که درتعداد 270 شیت نقشه مندرج درآن نام صحیح خلیج فارس را ثبت شده است تنها تعداد 10 شیت نقشه وجود داردکه کارتوگرافان مربوطه نام خلیج عربی را به اشتباه درخلیج فارس درج نموده اند که درتعداد 5 شیت آن، هردوآبراه جنوب ایران وجنوب عربستان کنونی( دریای سرخ ) را به نام خلیج عربی ثبت نموده اند! که پژوهش های انجام شده حاکی است این امرناشی ازاشتباه کارتوگرافان خارجی وکپی برداری ازروی نقشه ای اشتباهی بوده است ومشخص است که نه تنها کارتوگراف مربوطه ازمنطقه خاورمیانه بازدید نداشته است بلکه نمی دانسته اند این دوآبراه حدود 1000 کیلومتربایکدیگرفاصله داشته واصولا ً نمی تواند دونقطه جغرافیایی دریک زمان به یک نام خوانده شود تا جایی که جناب شیخ سلطان حاکم شارجه نیزناچارشده در صفحه101 اطلس دوجلدی فوق الذکراعلام نماید: « مالّت ، اصلا ًخلیج( فارس)را ندیده است( Mallet Never Visited The Gulf )و نقشه خود را براساس اقتباس ازنقشه های پرانیوس واورانیوس ترسیم نموده است ...»
علی ایحال اغلب این قبیل کارتوگرافانیکه متوجه این اشتباه خود شده اند متعاقباً درنقشه های بعدی که ترسیم کرده اند ، اشتباه خود را اصلاح کرده ومجدداً ازنام خلیج فارس برای آبراه جنوب ایران استفاده کرده اند که درکنفرانسی، اسناد محکمات خلیج فارس وخلیج عربی را ارایه نمودم و دراین مقاله به موردی اشاره می شودکه یک شیت نقشه کارتوگراف هلندی به نام Joannes Janssonius جانّس جانسونیوس می باشد. از این کارتوگراف درجلداول اطلس شیخ شارجه که نام آن ذکرشد تعداد چهارشیت نقشه چاپ شده است که درسه شیت ازنقشه ها، این کارتوگراف هلندی نام صحیح خلیج فارس را ثبت کرده است اما دریک شیت نقشه که درسال 1640 میلادی ترسیم نموده، مشارالیه به اشتباه هردو آبراه جنوب ایران و جنوب حجاز( عربستان )را به نام خلیج عربی ذکرکرده است !. نکته مهم این است که علیرغم این که جناب جانّس جانسونیوس در نقشه های ترسیمی سال های 1650، 1658و 1660 که درصفحات 64، 75 و 77 اطلس حاکم شارجه چاپ شده، اشتباه قبلی خود را اصلاح کرده و نام خلیج فارس را به طورصحیح به کاربرده است اما جناب دکترشیخ سلطان حاکم شارجه روی جلد اول کتاب خود را با همان شیت نقشه غلط کارتوگراف هلندیمزین فرموده اند...!؟، که نشان می دهد شیخ سلطان حاکم شارجه سیاسی کاری را برمدارج علمی دکترای خود فضیلت داده اند !، احتمالا ًبه این منظور که با عنوانی که برای کتاب اطلس شان انتخاب کرده اند به نوعی برشبهه افکنی دامن زده ودرنظراول به خواننده القاء نمایندکه درنقشه های تاریخی این اطلس، نام خلیج عربی برای خلیج فارس ثبت شده است درصورتی که اگرنیم دیگرهمان شیت نقشه را درروی جلدکتاب اطلس خود سانسورنمی فرمودند، خواننده متوجه می شدکه دریای سرخ نیز با نام خلیج عربی در همان نقشه مشخص شده است...! لذا خواننده همان لحظه متوجه می گردید که چون دوآبراه مهم با حدود 1000 کیلومتر فاصله نمی تواند یک نام داشته باشد ومتوجه می گردید دراین نقشه کارتوگراف اشتباه کرده است. بنابراین مشخص می شود که جناب حاکم شارجه دکترای خودرا زیرپاگذارده وبرای فریب خوانندگان از نقشه ای غلط برای روی جلد اول اطلس خود استفاده برده است...!.بنابراین مستندات مبرهن و غیرقابل انکار فراوانی برای اثبات موقعیت تاریخی- جغرافیایی خلیج عربی دردریای سرخ وموقعیت تاریخی- جغرافیایی خلیج فارس، درخلیج فارس وجود داردکه در اطلس سه جلدی تحت عنوان :« Atlas of Old & Historical Maps The Persian Gulf and Arabian Gulf » دردست تدوین دارم که مستندات اثباتی ایجابی خلیج فارس و خلیج عربی را به شرح فوق مبرهن تروشفاف تر در معرض افکارعمومی و مجامع علمی ودانشگاهی قرارخواهد داد.
تعدادی ازصدها شیت نقشه های تاریخی مندرج درکتاب اطلس شیخ سلطان بن محمد القاسمی حاکم شارجه تحت عنوان « THE GULS IN HISTORIC MAPS» که موقعیت تاریخی خلیج فارس وخلیج عربی را رمزگشایی نموده است که خلیج عربی دردریای سرخ وخلیج فارس ، دردریای پارس تعیین شده است:
آنچه در بررسی اجمالی کتب درسی تاریخ دانش آموزان مدارس کشورو نقشه های ترسیمی از خلیج فارس ودریای سرخ ( خلیج عربی ) با کاربرد های متنوع دانشگاهی وغیره درکشورمشاهده می گردد متأسفانه یا نمایانگرنوعی غفلت ازاسناد ومستندات تاریخی اشاره شده و همچنین گسیختگی وتعارض درنام های خلیج فارس وخلیج عربی( دریای سرخ ) ترسیم شده در نقشه های مربوط به دوران مختلف تاریخ ایران ومنطقه خاورمیانه کنونی است ویا غفلت وپرهیز ازکاربرد نام خلیج عربی درمحل جغرافیای تاریخی صحیح آن یعنی دریای سرخ نیزگشته است که بایستی توسط اساتید ارجمندتاریخ در دانشگاه ها وهمچنین دبیران برجسته ومتخصصان علوم تاریخی مورد بازنگری و اصلاح لازم قرارگیرد و درهرم تصمیم سازان وزارت آموزش وپرورش به عنوان گام نخست می تواند ره آوردی ازبرگزاری همایش ملی خلیج فارس دراصلاح زیرساخت های تاریخ و جغرافیای ایران اسلامی به شمار رود.
درکتاب درسی جغرافیای تاریخی خلیج فارس، صفحه 41 ، سطر 11 : « بطلمیوس جغرافی دان بزرگ قرن دوم میلادی دراثرجغرافیایی بزرگ خود خلیح فارس را با عنوان پرسیکوس سینوس یاد کرده است ...».
ملاحظه : با توجه به همین نقشه ارایه شده درکتاب درسی فوق اولا ًدرنقشه ارایه شده خلیج فارس با عنوان : « G.Persicue » ثبت شده است، ثانیا ً درهمین نقشه دریای سرخ امروزین را با نام « G.Arabicue » خلیج عربی ( گلف عربیکوئه ) ثبت کرده است لذا باید جمله زیرنیزبه مفاد کتاب اضافه شود ، همچنین بطلمیوس درهمین اثرجغرافیایی بزرگ خود دریای سرخ کنونی را با عنوان گلف عربیکوئه، به معنای خلیج عربی ثبت کرده است ودرعنوان نقشه قیدشود : نام خلیج فارس وخلیج عربی در نقشه جهان از بطلمیوس.
ملاحظه: کتاب تاریخ ایران وجهان 1 = نظری رشته ادبیات و علوم انسانی، سال دوم آموزش متوسطه
• ص74: در نقشه دریای پارس : جای دریای عرب درکنار دریای سرخ خالی است.
• ص 117: درنقشه دریای پارس: جای دریای عرب خالی است
• ص 126: درنقشه دریای پارس: جای دریای عرب خالی است
• ص 142: درنقشه خلیج فارس : جای خلیج عربی خالی است
• ص 149: درنقشه دریای پارس: جای دریای عرب خالی است
• ص 159: درنقشه دریای پارس : جای دریای عرب درکناردریای سرخ خالی است.
درصص 27تا 36 به دوران ناصرالدین شاه پرداخته شده است ... اما ازپرداختن به راهبردهای انگلستان برای جداسازی مناطق مختلف ازکشور ایران غفلت شده است و باید اضافه شود !، زیرا اسناد زیادی درقالب گزارشات کارگزاری های بندرعباسی و غیره درمرکز اسناد وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران و سایرمنابع بین المللی ملاحظه نموده ام که نمایانگرخیانت های زیادی است که دردوران راهبرداستعمارگری بریتانیا ، انگلیسی ها برای جدا سازی مناطق مختلفی از ایران تلاش نموده که متأسفانه دربرخی مناطق مانند جداسازی مجمع الجزایربحرین، جداسازی بخشی ازسیستان و بلوچستان به نفع پاکستان، جداسازی جزیره عربی به نفع عربستان، جداسازی منطقه نفتی سلیمانیه ایران به نفع عثمانی، جداسازی هرات وافغانستان، جداسازی منطقه نفتی خانقین ایران به نفع عثمانی وغیره موفق شده اند! .بنابراین این حقایق تاریخی کشور باید درکتب تاریخ به اطلاع دانش آموزان عزیزبرسد. طرح جداسازی منطقه هشتادان درمرزافغانستان پس ازجدا سازی هرات از ایران، توسط بریتانیا کلید خوردکه باشکست روبروشدند.، جداسازی جزایرخارک، سیری، تنب، بوموسی، لارک، هنگام، مجمع الجزایربحرین، جزیره لاوان وحتی باسعیدو را که منطقه ای در منتهی الیه غرب جزیره قشم می باشد و درزمان ناصرالدین شاه به بهانه انبار زغال ناوگان بریتانیا موقتا ً از شاه ایران گرفته بودند را به عنوان جزیره باسعیدو، مطرح و ادعای مالکیت بریتانیا برآن را نموده بودند و بعدها با تذکراولیای دولت ایران متوجه شده بودندکه باسعیدو جزیره نیست وبخشی از یک جزیره 120 کیلومتری است لذا ادعای خود را رها نمودند...! . بنابراین به نظرمی رسد این قسمت ازمستندات تاریخی نیزلازم است برای دانش آموزان عزیزودانشجویان فرهیخته روشن ترشود زیرا اسنادخیانت های بریتانیا برای جداسازی جزایریازده گانه از ایران( جزایرهرمز، قشم، لارک، لاوان، خارک، فارسی، سیری، بوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک ومجمع الجزایر بحرین ) که درمراحل بعدی به طرح جداسازی جزایرپنجگانه بحرین، سیری، تنب و نابیوتنب و بوموسی انجامید وپس ازجداسازی مجمع الجزایربحرین از ایران، با تحمیل تفاهم نامه 1971 میلادی به ایران، کلاه دیگری برسرمحمدرضاشاه گذارده و فتنه حضورشارجه درگوشه ای ازجزیره بوموسی را باعث شدند، که ادعای بی اساس شیوخ امارات متحده عربی نسبت به جزایرایرانی تنب و بوموسی باقیمانده سیاست های استعماری بریتانیا دردوقرن گذشته است که درصدد بودند پایگاه های خودرا درجزایرایران درخلیج فارس مستقر نمایند ولی مقامات ایران نه به فروش جزایررضایت داده اند و نه به اجاره 99 ساله آن و نه به استقرارپایگاه های بریتانیا دراین جزایر، لذا همانطورکه هنری ویلاک وزیرمختار بریتانیا درتهران درسال 1820میلادی که با مخالفت دولت ایران نسبت به پیشنهاد فروش یا اجاره یا اجازه استقرار پایگاه دریایی برای ناوگان بریتانیا درجزایرایر انی خلیج فارس مواجه شده بود ایران را چنین تهدید کرد: «... درصورت مخالفت ایران باواگذاری جزایر، ممکن است حقوق و مالکیت ایران برکلیه جزایرخلیج فارس زیرسئوال قرارگیرد!، این احتمال نیزوجود داردکه بریتانیا درصدداشغال آنها برآید...! » .
ملاحظه: کتاب تاریخ ایران وجهان 2 = نظری رشته ادبیات و علوم انسانی، سال سوم متوسطه
• ص 32 و 33 : سلطان سلیمان قانونی : قرن 16 : درنقشه دولت عثمانی دراوج گسترش نقشه خلیج فارس و دریای سرخ :( منطبق با ظرف زمان تاریخ آن نیست !+ دریای پارس و دریای عرب وبحراحمر به نظرمی رسد صحیح باشد )
با عنایت به مطالب فوق الذکر چون تصور می شود همین اندک ارایه مستنداتی تاریخی کفایت می نماید تا مدعوین فرهیخته و معزز این مقاله را به انجام مطالعات بیشترپیرامون حلقه های غفلت شده ازتاریخ کشورعزیزمان درکتب تاریخ وجغرافیایی کشوروارد نماید و نهایتا ً منجربه تصمیم سازی برای مقامات معزز و مسئولین محترم ذیربط دروزارت آموزش و پرورش، وزارت امورخارجه ، وزارت آموزش عالی، ریاست جمهوری و... گردد تا با اصلاح این قیبل کتب تاریخی واصلاح استراتژی دفاع جامع ازاصالت نام خلیج فارس با تکیه توأمان برخلیج فارس وخلیج عربی وثبت نام خلیج عربی درآبراه جنوب کشور عربستان با عنوان تاریخیآن یعنی استفاده ازدو نام مشهور آن آبراه درطول تاریخ تحت عنوان« خلیج عربی یا دریای سرخ »، اقدام به تنویرافکارعمومی جهانیان نیزبشود. درخاتمه با ذکراین که دراطلس حاکم شارجه 270 شیت نقشه درجلد اول و 227 شیت نقشه درجلد دوم چاپ شده که نام صحیح خلیج فارس درآبراه جنوب ایران ثبت شده است و همچنین درهمین اطلس 71 شیت نقشه درجلد اول و 72 شیت نقشه درجلد دوم چاپ شده که نام صحیح خلیج فارس درآبراه جنوب ایران وخلیج عربی را درآبراه جنوب حجاز(عربستان کنونی) ثبت نموده و تنها تعداد 148 شیت ازنقشه ها نام دریای سرخ را به تنهایی برآبراه جنوب حجاز(عربستان کنونی) ثبت نموده است که نشاندهنده کثرت کاربرد نام اصیل خلیج عربی درآبراه دریای سرخ بوده است.
ضمن سپاسگزاری ازتوجهیکه خوانندگان مکرم معطوف فرموده اند، لطفا ًاین کمترین پژوهشگرموضوعات خلیج فارس وجزایرسه گانه را ازنظرات شایسته خود بهره مند فرمایید.
محمد عباسپور- رئیس هیئت موسس دانشگاه جزیره بوموسی وفرماندارسابق شهرستان بوموسی
The Gulf in Historic Maps. P: 75.1
۲. جعفری ولدانی، اصغر، نگاهی تاریخی به جزایر ایرانی تنب و ابوموسی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، چاپ دوم، 1384، ص 137. & دکتر موحد، محمدعلی، مبالغه مستعار،دفترخدمات حقوقی بین المللی ج.ا.ا، ص: 37 به نقل از:
“Ibid,p.170:” It was possilble that the right and title of the Shah to all the Islands in the Gulf might be Questioned, and if the invasion of Bahrain was attempted and proved unsuccessful and our mediation was declined, Icould not assert the British Government might not hereafter meditate its occupation.” Quoted from PERSIA AND PERSIAN GULF . vol,34 Willock to Keir, 10 Mrch 1820 enclos, in Willock to Sec.Committee,17 Mrch 1820”.