به گزارش راهبرد معاصر؛ احسان محمدی در ایران ورزشی نوشت: جواب این تیتر شاید ساده باشد: «بله حق دارند بروند اما ...» همه چیز به این اما بستگی دارد:
- اما نه قبل از یک تورنمنت حساس
- اما نه بدون پرداخت حق انتقال به باشگاه
- اما نه به تیم رقیب
- اما نه وقتی که دست ما برای بازیکن جایگزین خالی است
البته کسانی هم هستند که میگویند ما عشقمان را به پای این بازیکنان ریختیم، آنها را بزرگ کردیم و کجا بروند از اینجا بهتر؟ بمانند و به اسطوره تبدیل شوند؟ همه چیز که پول نیست، عشق هواداران در سرما و گرما چه میشود، شما توتی را ببین، زانتی را نگاه کن ...
ماجرا به زاویه دید بستگی دارد. بازیکن فوتبال اما به پیشکسوتان از یاد گریخته نگاه میکند، آنها که عمر و جوانیشان را به پای یک باشگاه ریختند، سفید امضا کردند، پیشنهادهای چرب و شیرین را رد کردند و بعد که افت کردند، مصدوم شدند، با یک مربی به مشکل برخوردند، چنان فراموش و رها شدند که انگار هرگز در این باشگاه توپ نزدهاند و کسی نیست که یک لیوان آب دستشان بدهد چه رسد به پرداخت اجاره خانه و مخارج درمان و ...
بازیکنان امروزی البته زرنگترند، بیشترشان کنار فوتبال و با پول فوتبال کسب و کاری راه انداختهاند، ملک و زمین خریدهاند ولی چه کسی از درآمد بیشتر بدش میآید؟ آنها میدانند که هیچ تضمینی در این حرفه نیست. یک مصدومیت بد ممکن است پایان راهی باشد که سالها آمدهاند پس آدم عاقل سرنوشتش را به بخت و اقبال گره نمیزند، عشق و تعصب و تیم و هوادار مهم است اما وقتی پول حکم میکند و زر داور هر ماجرایی میشود، این حرفها بیمایه فطیر است!
تجربه جدایی شجاع خلیلزاده در حساسترین روزهای باشگاه پرسپولیس حالا مثل یک قاب هشدار دهنده جلوی چشم همه است. از استقلال تا تراکتور. تصور کنید هوادار استقلالید و در حالی که حریفان دارند خودشان را به امثال سرخیو آگوئرو مسلح میکنند بازیکنی مثل مهدی قایدی یک پیشنهاد عالی دریافت میکند. چند ده برابر چیزی که باشگاه استقلال میدهد، یا همین الان وضعیتی که محمدحسین کنعانیزادگان در آن قرار گرفته، پیشنهاد دارد و حتی زمزمه توافق غیررسمی هم پیچیده، نه هوادار مطمئن است چه میشود، نه سرمربی یقین دارد که او را در بازیهای آینده خواهد داشت ...
نقل و انتقال حق بازیکن است، هم برای درآمد بیشتر و هم برای درخشش بیشتر. تصور کنید دیهگو مارادونا برای همیشه در آرژانتینیوس جونیور میماند، زیدان هرگز از کن جدا نمیشد یا رونالدو قراردادش را هر سال با اسپورتینگ تمدید میکرد آیا دنیا شاهد این همه درخشش آنها بود؟
اصلاً چرا راه دور برویم. مهدی قایدی میگفت من عاشق ایرانجوان بوشهرم و شهرم را رها نمیکنم، محمدحسین کنعانیزادگان در استقلال ماهشهر و شیخ دیاباته در بوردو، آیا ما هیچوقت آنها را در لباس پرسپولیس و استقلال میدیدیم؟
مسأله حق بازیکن نیست، نحوه فسخ قرارداد، رها کردن باشگاه و البته تظاهر و اغراق در عشق به هوادار است. همان بوسه بر لوگو و خوابیدن با جام در بغل و کری خواندن برای رقیب و ادای وفاداری تا ابد. هوادار البته که لذت میبرد ستارههایش را تا ابد داشته باشد اما حتی وقتی قصد جدایی دارید این کار را با مظلومنمایی، قرار دادن باشگاه در مقابل هواداران، پیچاندن بندهای قرارداد و سوءاستفاده از کلمات، گذاشتن دست سرمربی در پوست گردو یا حتی ژستهای پر سوز و گداز انجام ندهید. بفرمایید پیشنهاد خوبی داشتم و نتوانستم رد کنم. خوشحالم این فرصت را داشتم کنار شما باشم و موقعیت امروزم را مدیون باشگاه هستم، امید که روزی بتوانم برگردم و کنار هم افتخار کسب کنیم. تمام!/ ایران ورزشی