به گزارش راهبرد معاصر؛ موضوع توافق هسته ای ایران در همان زمان اوباما و بعد از کنار رفتن وی و روی کار آمدن دولت ترامپ که با خروج از توافق برجام، ابتر ماند یک مساله بین المللی برای کشورهای طرف توافق و برای ایران شده است، یعنی هر چند کشورهای طرف برجامی قائل به توافق هسته ای با جمهوری اسلامی ایران هستند، اما تعهد و الزامی برای اجرای تعهدات برجامی از خود نشان نداده اند، در حالی که تضمین هر توافق دو جانبه یا چند جانبه ای وابسته به اجرای دو طرف یا طرفین ذیل آن توافق است، لذا براین اساس می توان گفت شکل گیری، بقا و ماندگاری هر توافقی وابسته به اجرای آن توسط طرفین است، از سوی دیگر هر گاه از دو طرف یا طرفین تعهدی برای اجرای مفاد توافق نامه از خود نشان ندهند و یا به عبارت ساده تر زیر توافق بزنند، طرف خارج شده باید هزینه زیر توافق زدن خود را پرداخت کند.
مساله مهمی که تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی در این دور از مذاکرات باید بدان توجه کند بازگرداندن آمریکا به توافق در مذاکره بنحوی است که یا امکان خروج از برجام را نداشته باشد یا اینکه این خروج برای ما هزینه چندانی در بر نداشته باشد. به عبارت دیگر توافق آتی از سوی ما به گونه ای باید مدیریت شود که اگر یک طرف زیر توافق زد مجبور به پرداخت هزینه های مربوط به آن اعم از هزینه های مادی یا معنوی باشد، درغیر این صورت باز هم بازی خورده ایم و باید تبعات احتمالی خروج آمریکا از برجام را تقبل کنیم.
بنابراین اصل مهم که باید در راس امور توافقی تیم مذاکره کننده ایرانی قرار بگیرد، جمهوری اسلامی ایران توافق آتی را باید به گونه ای بین خود و طرف آمریکایی به انعقاد برساند یا بر سر این موضوع به توافق حتمی برسد که دولت آقای بایدن یا دولت بعدی درهر شکلی و به هر بهانه ای اگر از توافق خارج شد، طرف ایرانی و طرف های دیگر درمذاکره و توافق برجام باید چه موضوعاتی را پیش بینی کنند و به مرحله عملیاتی برسانند، یعنی اگر ما برای جلوگیری از خروج آمریکا یا تبعاتی که آمریکا بعد از خروج در برجام باید هزینه آن را تقبل کند، دریک چارچوب دقیق برنامه داشته باشیم یا اینکه آمریکا از برجام خارج نمی شود، یا مجبور به پرداخت هزینه های آن می شود.
موضوع مهمی که متاسفانه مورد غفلت دولت قرار گرفت، امری که درتحکیم عدم خروج آمریکا از برجام یا بی اثر کردن خروج آمریکا از برجام عامل تعیین کننده ای بود، اعمال اصلاحات اقتصادی داخلی است. اگر دولت به این موضوع توجه می کرد یا اینکه دولت آینده این موضوع را حتما در اولویت های کاری خود قرار دهد قطعا با انجام اصلاحات اقتصادی اساسی نه تنها اثر خروج آمریکا از برجام از بین می رود بلکه کارآمدی تحریمها به خودی خود تحت تاثیر این موضوع قرار می گیرد.
با مدیریت درست اقتصادی کشور می توان به این موضوع امیدوار شد که رشد و توسعه اقتصاد کشور عامل قطعی در خنثی کردن تحریم هاست، ضمن اینکه مطمئن می شویم طرف آمریکایی دیگر نمی تواند از برجام خارج شود یا نمی تواند از اهرم فشار علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کند، بنابراین به موازات اینکه برای حل مساله تحریم به مذاکره می پردازیم راهکار مهم برای پیشبرد اهداف مد نظر خود اعمال وانجام اصلاحات ساختاری در عرصه نظام بانکی، بیمه و نظام مالیاتی کشور است، در این صورت ولو اینکه تحریم های آمریکا هم برقرار باشد به دلیل بی خاصیت و کم اثر شدن آن، بیشترین تضمین برای عدم خروج آمریکا از برجام رقم خورده است.