به گزارش راهبرد معاصر؛ موضوع تشویق کردن مردم به عدم رای دادن و رویگردانی از انتخابات برای کمرنگ کردن حضور مردم در انتخابات از جمله مواردی است که همواره در آستانه انتخابات شاهد آن هستیم. عموما کسانی که مردم را وادار و تشویق به عدم رای دادن می کنند در چند دسته قرار می گیرند که بخشی از آنها خارجی و بخش دیگر در داخل غوغا سالاری بر پا می کنند.
بخشی از این گروه ها، جریان معاند خارج نشین هستند که هیچگاه مصالح و منافع کشور و مردم ایران را در نظر نمی گیرند، طبیعتاً از شبکه ماهواره ای بیبیسی که از طریق کشور انگلستان تامین مالی میشود، نمی توان انتظار داشت رویه تبلیغی و حمایت از منافع جمهوری اسلامی ایران را در پیش بگیرد، چرا که آنها رویکرد تقابلی و خصمانه با ملت ایران دارند، لذا قطعا هیچ گاه در راستای حفظ منافع ملی ما حرکت نمی کنند، با توجه به اینکه ملاک دشمنان اسلام و ایران مشخص است لذا مردم را به عدم حضور در انتخابات ترغیب می کنند.
به هر حال نمی توان دغدغه ها و شکایت های مردم از وضعیت مدیریت اقتصادی کشور را نادیده گرفت یا کتمان کرد، بنابراین علیرغم اینکه مردم حق اعتراض به وضعیت نامناسب معیشتی خود و خانواده، کسب و کار، اشتغال فرزندان و... دارند و موارد مختلفی منجر به ایجاد نارضایتی در مردم شده که ناشی از ناکارآمدی مدیران اجرایی کشور است، اما مردم باید به این موضوع آگاه باشند که با انتخاب خوب و روی کار آوردن مدیران اجرایی توانمند می توان به حل و فصل گرفتاری ها و چالش های اقتصادی امیدوار بود.
اما بخشی از کسانی که در داخل بر طبل عدم مشارکت در انتخابات می کوبند و تلاش می کنند مردم را از آمدن پای صندوق رای منصرف کنند، همان کسانی هستند که هر موقع اسامی نامزدهای آنها توسط شورای نگهبان تایید شده، این افراد تبدیل به بلندگوهای تعریف و تمجید شورای نگهبان شده اند، اما هر زمانی که شورای نگهبان آنها را تایید نکرده است، شورای نگهبان را بدترین مجموعه تصمیمگیر کشور به مردم معرفی کرده اند چرا که خوشایند آنها نبوده است، بنابراين مردم نباید اظهار نظرهای یک بام و دو هوای این افراد را باور کنند یا براساس آن تصمیم گیری کنند، چرا که همین موضع گیری که هر که با ماست حق و با ما نباشد ناحق است نشان می دهد سنجش این عده حول محور خواسته های خود است، نه چیز دیگری، به نحوی که اگر نامزد این جریان رای بیاورد، آنها نظام جمهوری اسلامی را تایید می کنند، در غیر این صورت، به اصلی ترین مخالفان نظام تبدیل می شوند،. لذا براساس اظهار نظرهای این جریان می توان نتیجه گرفت که آنها نه براساس مصالح ملی و منافع جمعی، بلکه بر اساس هوای نفس و خودخواهی تصمیم می گیرند، در حالی که عملکرد اقتصادی همین جریان موجب نارضایتی مردم در مسائل معیشتی و اقتصادی شده است، موضوعی که آسیبهای زیادی به جامعه وارد کرده است.
جریانی که باز هم مدعی حمایت از مردم و کار کردن برای اقتصاد کشور شده است، همان جریانی است که علی رغم برگزاری جشن گندم و رسیدن به خودکفایی در بسیاری از حوزه ها، امروز کشور را به جایی رسانده اند که وارد کننده گندم، مرغ و بسیاری از محصولات کشاورزی شده ایم که تا پیش از این صادر می کردیم.
به هر حال مردم به دلیل مشکلات اقتصادی به حق معترض وضعیت موجود هستند، اما مساله مهم چگونگی ابراز نارضایتی است و اینکه برای این موضوع چه اقدامی باید انجام شود تا جای ممکن بتوانیم از بار مشکلات بکاهیم.
مقام معظم رهبری پاسخ روشن و قانع کننده ای به این موضوع دادند. ایشان فرمودند: ما یک روز پای صندوق رای می رویم، اما یک روز پای صندوق رای رفتن تصمیمی است که حداقل چهار سال مدیریت اجرایی کشور را تحت الشعاع قرار می دهد، از سوی دیگر نرفتن ما در یک روز پای صندوق رای یعنی عدم مشارکت در انتخاب گزینهای که میتوانست مسائل کشور را حل و فصل کند و کشور را از شر بحران های متفاوت خلاص کند، از این رو امیدواریم و مطمئن هستیم بخش بزرگی از مردم به پیام مقام معظم رهبری توجه ویژه ای خواهند کرد و حضور پرشوری پای صندوق رای خواهند داشت.
قطعاً برای حل ریشه ای مشکلات، مردم باید پای صندوقهای رای بروند و سبب روی کار آمدن یک دولت انقلابی فعال، بدون حاشیه و پرتلاش شوند، دولتی دارای برنامه با یک تیم قوی تا زمینه های حل مشکلات اقتصادی را ایجاد کند.
مردم ما امروز بر اساس احساس تکلیف خود و توجه ویژه ای که به فرمایشات مقام معظم رهبری دارند و برای دادن یک پاسخ مطلوب به مطالبات رهبر معظم انقلاب با حساسیت خاص و آگاهی نسبت به انتخاب یک دولت انقلابی پای صندوق رای می روند، لذا مردم مطمئن باشند اگر درست انتخاب کنند و دولت توانمند و انقلابی روی کار بیاید، قطعا نارضایتیها به تدریج کاهش مییابد و تبدیل به یک رضایتمندی فراگیر و تقویت نظام خواهد شد.