به گزارش راهبرد معاصر؛ در طی چند دهه گذشته، مناسبات ایران و عربستان سعودی مبتنی بر خصومت و تقابل بین دو کشور بوده و تقابل منافع آنها در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و افغانستان دلیلی بر ماهیت چندبعدی رقابت بین دو کشور میباشد. رهبران دو کشور اکنون در حال بررسی مسیرهای ایجاد یک چارچوب منطقهای فراگیر و پایدار برای صلح و همکاری، گذار از وضعیت آشوب زا کنونی به آیندهی هماهنگتر هستند. تاکنون پیچیدگیهای محیط امنیتی منطقه، تلاشهایی را که در گذشته برای کاهش تنش و مقابله با ناامنی ناشی از تداوم رقابت و بیاعتمادی انجامشده، را با شکست روبرو کرده است.
با اینحال با روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا و دفاع واشنگتن از بازگشت دیپلماسی در خاورمیانه و سرتاسر جهان، منطقه شاهد «بازگشت محتاطانه» به گفتگو بوده است. مذاکرات بین ایران و گروه 5 + 1 ، قدرتهای جهانی در وین برای احیای برنامه جامع اقدام مشترک که دونالد ترامپ در سال 2018م از آن خارج شد، در جریان است. در همین حال، گفتگوهای مستقیم جداگانه ای بین تهران و ریاض که از سال 2016م قطع بوده، آغازشده است.
« لوئیجی ناربون» مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز رابرت شومان گفت: « به نظر میرسد که روزنهی کوچکی از فرصت وجود دارد که حاصل دو متغیر کوتاهمدت و بلندمدت است: الف) فاصلهگیری دولت بایدن از فشار حداکثری و توسل بر دیپلماسی ب) فرسایش رو به رشد تمام کشورهای منطقه پس از سالها درگیریهای پرهزینه و رقابتهای شدید ژئوپلیتیک. ازاینرو ، همكاری در تهران و ریاض بهعنوان گزینه مناسبتر برای سیاستگذاری مطرحشده است. بااینحال هنوز باید دید که چگونه از فرصت فعلی استفاده شود تا اشتیاق کشورهای منطقه به بازیهای حاصل جمع صفر ( برد یکی در مقابل باخت دیگری) کاهش و در عوض همکاری و گفتگو را جایگزین تقابل و درگیری کنند.
علیرغم موانع در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی که همکاری بین دو کشور را با چالشهایی روبرو کرده ؛ اما هنوز حوزههای غیرسیاسی مانند روابط فرهنگی، نگرانیهای زیست محیطی، کمبود آب، بهداشت و آموزش میتواند مورد توجه قرار بگیرد. این موارد نه تنها برای تمامی طرفها مهم است؛ بلکه میتواند ضمن زنده نگه داشتن روند امنیت سازی به ثبات منطقهای نیز منجر شود. به تعبیر دیگر، ترویج ابتکارهای گفتگوی غیردولتی در مقابل تلاشهای رسمی دیپلماتیک میتواند بهعنوان سیگنالی برای تنشزدایی عمل کند.
عبدالعزیز صقر ، محقق و تحلیلگر سعودی که ارتباط نزدیکی با دربار سلطنتی و ملک سلمان بن عبدالعزیز دارد، اظهار داشت: « تقریباً در مورد تمامی مسائل مرتبط با خلیجفارس و ایران بحث شده که شامل همه مسائل امنیتی می باشد. ما در مورد جنگ رسانهای ، مسائل زیستمحیطی، جرائم سازمان یافته و گارد ساحلی با یکدیگر صحبت کردیم. بر این اساس یک منشوری تهیه کردیم که مشخص میکند هر یک از طرفین در چه موضوعاتی با یکدیگر دچار اختلاف و اشتراک نظر هستند. این منشور به مبنایی برای بحث و گفتگو بین طرفین در عراق تبدیل شد؛ زیرا ما اصول را مشخص کردیم و همه این موارد را مورد بحث قرار داده ایم.»
ازجمله موضوعات غیرسیاسی که میتواند به افزایش ارتباطها و وابستگیهای میان کشورها کمک کند، سرمایهگذاری در همکاریهای امنیتی غیر سنتی مانند محیطزیست و تغییرات آب و هوایی است. برای مثال، میتوان بدون همکاری رسمی به بهترین روشها در مورد تغییر آبوهوا دستیافت. راس هریسون، عضو ارشد مؤسسه تحقیقات خاورمیانه در واشنگتن دی سی، دراینباره میگوید: «منافع مشترک ایران و کشورهای خلیجفارس در زمینه کمبود اب، خشکسالی، بیابانزایی و افزایش دما مشترک است که محیطزیست را غیرقابلسکونت میسازد.»
دیپلماسی فرهنگی و مذهبی میتواند نقطه شروع دیگری برای غلبه بر رقابتهای مذهبی و التیام اختلافات فرقهای باشد. بهطور خاص ، پتانسیل استفادهنشده از سفر حج سالانه میتواند پلی بین ایران و عربستان ایجاد کند. به گفته روزبه پارسی، سرپرست برنامه خاورمیانه برای انستیتوی امور بینالملل سوئد: « دیپلماسی فرهنگی یکی از آن روشهایی است که باید مورد کاوش و بررسی قرار بگیرد؛ درصورتیکه قدم گذاشتن در مسیرهای دیگر دشوارتر باشد.» سفر حج در تقویت روابط ایران و عربستان سعودی بسیار مؤثر بوده است. علیرغم تنش بین دو ملت مسلمان، موارد نادری از گفتگو در زمینه حج بهخصوص نحوه مدیریت و تعیین سهمیه تعداد زائران وجود دارد. عربستان سعودی حتی به حجاج ایرانی اجازه حضور را در مراسم حج داد؛ درحالیکه پس از وقوع بحران شورای همکاری خلیجفارس در ژوئن 2017م. اتباع قطر را از انجام این مراسم منع کرد.
«محجوب زویری» ، مدیر مرکز مطالعات خلیجفارس دانشگاه قطر معتقد است: « ایران و عربستان سعودی بر سر موضوعات سیاسی منطقه با یکدیگر رقابت میکنند، اما باوجود اختلافات و رقابتهای ژئوپلتیکی، حج بهعنوان یک ابزاری برای کمک به برقراری روابط دیپلماتیک عمل میکند. اگر نگاه به حج، سیاسی نباشد میتواند بهعنوان ابزاری برای بهبود روابط دیپلماتیک مورداستفاده قرار گیرد. بهبود روابط حج بین ایران و عربستان میتواند حسن نیت هر دو کشور را نه فقط در روابطبین دو کشور، بلکه در جهان اسلام نشان دهد.»
روزبه پارسی اظهار داشت: « آگاهی و دانش محدود نسبت به یکدیگر موجب سوظن و باورهای نادرست میشود. بنابراین همکاری علمی و آکادمیک حوزهی دیگری است که میتواند بدون توجه به فضای سیاسی تنش آمیز، پلی بین کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس و کانالهای ارتباطی باز ایجاد کند.» در تلاش برای ایجاد گفتگوی گستردهتر در منطقه، اتاقهای فکر، دانشگاهها و دانشگاهیان میتوانند با اشتراک گذاشتن دانش و ایجاد فهم بهتر از دیگری، نقش مهمی را ایفاء کنند. لوئیجی ناربونه سفیر اتحادیه اروپا در عربستان سعودی و چندین کشور عربی خلیج فارس در مصاحبه با اینساید عربیا گفت: « ما این مسئله را در اروپا به خوبی دیدهایم که در آن برنامه تبادل دانشجویان میتواند به کاهش اختلافات فرهنگی بین اروپاییها و ایجاد یک هویت اروپایی مشترک کمک کند.»
در شرایط ایدئال، چنین مذاکراتی درنهایت میتواند یک چارچوب امنیت منطقهای ایجاد کند. اما حتی اگر در شرایط فعلی این امر قابلدستیابی نباشد، گفتگو در حوزههای فوق میتواند این اطمینان را ایجاد کند که بازگشت به تنشها آسیب بسیار کمتری نسبت به آنچه در غیر این صورت است ، خواهد داشت. برای حوزههای امنیتی غیر سنتی یعنی دیپلماسی مذهبی و مسائل زیستمحیطی در میان سایر موارد برای تأثیرگذاری حداکثری بر چارچوب امنیتی منطقهای نیاز بهنوعی تنشزدایی سیاسی است. بااینوجود همکاری در این زمینهها بین طرفین متخاصم میتواند با استفاده از یک سری مراحل فنی، گفتگوی سیاسی را تسهیل و زمینهسازی کند.» دیوسالار پژوهشگر دکترین دفاعی و سیاست امنیتی ایران در مصاحبهای با اینساید عربیا گفت: « امکان اعلام صرف توافق بین تهران و ریاض در مورد مسئله حج، باوجود روابط سیاسی مشکلآفرین آنها میتواند تأثیر مثبتی بر مذاکرات جاری امنیتی بین دو کشور داشته باشد.
با توجه به گفتگوهای مداوم ایران با عربستان سعودی و تغییر لحن اخیر ریاض ، اکنون دو کشور با فرصتی چشمگیر روبرو هستند تا زمینه را برای تنشزدایی و گفتگو در حوزههای موردنیاز فراهم کنند. هنوز هم دلایل زیادی برای احتیاط در مورد چشمانداز همکاری موفق بین این قدرتهای منطقهای وجود دارد. به گفته لوئیجی ناربون: «مسیر تنشزدایی همیشه مملو از تله است و این روند میتواند بهراحتی با شکستهای دیپلماتیک ، اقدامات عمدی اسپویلرها یا حوادث از خط خارج شود.» اگر روزنهی فرصت کنونی بهدقت مدیریت شود، ممکن است به اعتمادسازی و ایجاد ارادهی سیاسی منجر شود که پیششرط گفتگو است. چالش اصلی در دستیابی به چنین اهدافی، ایجاد انگیزه کافی برای رهبران سیاسی جهت شروع گفتگو و همکاری است.» در این میان ، به نظر میرسد که رهبری سعودی متقاعد شده است که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران ممکن است تغییری اساسی در سیاست منطقهای ایران ایجاد نکند. در حقیقت ، اگر مذاکرات هستهای فعلی در وین موفقیتآمیز باشد ، انتظار میرود پیروزی ابراهیم رئیسی در ایران بر گفتگوی در حال ظهور بین تهران و ریاض - حداقل تا حدی - تأثیر مثبت بگذارد. دیوسالار معتقد است: « در دولت جدید ممکن است هماهنگی نسبتاً بهتری بین وزارت خارجه، دستگاه امنیتی و گروههای وابسته به سپاه پاسداران وجود داشته باشد. به همین دلیل است که ممکن است شاهد فرصتها و گشایشهای جدیدی برای روابط ایران با چندین بازیگر منطقهای باشیم که در حال حاضر با آنها مشکل دارد. من بر این عقیدهام که دولت بعدی تمرکز خود را بر کشورهای عربی منطقه معطوف خواهد کرد. این وضعیت ممکن است پتانسیل خوبی برای تنشزدایی و تعامل در گفتگو بین کشورهای همسایه داشته باشد.»