به گزارش راهبرد معاصر؛ در ماه آوریل، گزارشهای مبنی بر میانجیگری عراق بین ایران و عربستان سعودی، رقبای دیرینه در منطقه خاورمیانه، باعث تعجب و غافلگیری ناظران خاورمیانه شد. نقش جدید عراق بهعنوان میانجی گر در حالی صورت میگیرد که عربستان سعودی در طی سالهای اخیر برای ایجاد یک رابطه معنادار با همسایه شمالی خود به اقدامات قابلتوجه مانند بازگشایی مرزهای خود مبادرت ورزیده است. باوجوداینکه روابط جدید عربستان سعودی و عراق قابلتوجه است؛ اما عراق بهطور همزمان با دو کشور منطقهای دیگر یعنی مصر و اردن، همکاری منطقهای ایجاد کرده است. درواقع، بغداد در اواخر ماه ژوئن نشستی را با حضور عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور مصر و ملک عبدالله دوم پادشاه اردن برگزار کرد. این چهارمین بار است که رهبران سه کشور از مارس 2019م. با یکدیگر دیدار میکنند و نخستین بار در سرزمین عراق است. این همچنین نخستین سفر رئیسجمهور مصر به عراق پس از 30 سال میباشد.
در نگاه نخست، همکاری مشترک بین سه کشور بسیار عجیب به نظر میرسد. یکی از تحلیلگران، بدون دلیل آن را اتحادی متشکل از «همراهان عجیب منطقه» خواند. بااینحال، عراق از بعد تاریخی دارای روابط اقتصادی مهمی با مصر و اردن بوده است. درواقع این سه کشور به همراه یمن شمالی، در یک مشارکت بسیار کوتاهمدت به نام شورای همکاری عربی ( ACC) از سال 1989 تا 1990م. گردهم آمدند. امروز مانند سی سال پیش، همکاری اقتصادی محور اصلی روابط سهجانبه میباشد. البته این ائتلاف عاری از اهداف استراتژیک نیست. در بلندمدت، مشارکت جدید بهطور بالقوه نوید یک پروژه بسیار بلندپروازانه تر را میدهد که نهتنها، مصر، عراق و اردن بلکه کشورهای دیگر منطقه شامات را میتواند شامل شود.
روابط نزدیک اقتصادی عراق با مصر و اردن به دهه 1980م. در طول جنگ ایران و عراق برمیگردد. اردن در آن زمان به حیات نجات اقتصادی عراق تبدیلشده بود وبه عنوان مجرای واردات و صادرات نفت از طریق بندر عقبه فعالیت میکرد. ملک حسین در آن زمان نزدیکترین متحد صدام حسین دیکتاتور عراق بود که در طول جنگ اغلب به بغداد سفر میکرد. در همین حال، مصر بیش از یکمیلیون شهروند خود را در طول دهه 1980م به عراق منتقل کرد تا مشاغلی را که با اجباری شدن عراقیها در نیروهای مسلح خالی مانده بود، پر کند. بهزودی پس از پایان جنگ، سه کشور به همراه یمن شمالی، شورای همکاری عرب را تشکیل دادند. هرکدام از آن برای ایجاد این سازمان دارای انگیزههای سیاسی بودند. همه شرکا میخواستند در برابر شورای همکاری خلیجفارس به رهبری عربستان سعودی توازن برقرار کنند. صدام میلیاردها دلار به دلیل جنگ با ایران ،به عربستان سعودی بدهکار بود و همچنین که امان و صنعا نسبت توسعهطلبی سعودیها و دخالت در امور داخلی آنها اظهار نگرانی میکردند. بااینوجود، همکاری اقتصادی محور اصلی این سازمان بود و بیشتر بهعنوان مکانیزمی برای افزایش تجارت بین کشورهای عضو و همچنین تسهیل جنبش کارگری از مصر، اردن به عراق در نظر گرفته شد. در طی دهه 1990م باوجوداینکه عراق تحت رژیم تحریم شدید بینالمللی قرار داشت، تجارت بین این کشور با مصر و اردن ادامه داشت. عراق بهعنوان دومین بازار بزرگ صادرات مصر تحت برنامه نفت در برابر غذا سازمان ملل فعالیت میکرد. اردن همچنان به نفت عراق وابسته بود و برای دریافت تاییده و پذیرش آمریکا تلاش میکرد. پسازاین واشنگتن موافقت کرد که از اردن بهعنوان یک متحد نزدیک استقبال کند، ملک حسین تنها با بیمیلی از دوست قدیمی خود صدام حسین جدا شد.
جای تعجب نیست که مصر و اردن ازجمله نخستین کشورهای عربی بودند که پس از تهاجم ایالاتمتحده در سال 2003م با عراق جدید ارتباط برقرار کردند. سه سال بعد، عبدالله نخستین رئیس دولت عرب بود که از عراق دیدار کرد. مصر و عراق روابط تجاری خود را در سال 2004م برقرار کردند. سال بعد قاهره، سفیری به بغداد فرستاد؛ اگرچه به طرز غمانگیزی چند هفته پس از ورود وی توسط گروه تروریستی القاعده در عراق ترور شد. سفارت اردن در بغداد همچنین از اولین اهداف القاعده در عراق بود. توسعه روابط اقتصادی عراق با مصر و اردن بهصورت قابلتوجهی توسط جنگ داخلی فرقهای دهه 2000م و ظهور دولت اسلامی ( داعش) در سال 2010م. جلوگیری شد. اما در سالهای اخیر ، این سه کشور مجدداً گامهای معناداری برای بازسازی روابط اقتصادی برداشتهاند. در سال 2017م. مصر پس از خاتمه بخشی به واردات نفت از عربستان سعودی، از عراق خواست تا نفت خود را به این کشور صادر کند. حداقل از سال 2017م سه کشور بر یک پروژه مشترک بزرگ انرژی تأکید کردند که میدانهای نفتی عراق در بصره را از طریق خط لوله به عقبه متصل کنند ، که میتواند به مصر امتداد یابد. در همین حال ، عراق همچنین به دنبال شرکتهای مصری و اردنی برای پروژههای بزرگ بازسازی است که پس از چهار دهه جنگ به آنها نیاز دارد. همچنین برنامههایی برای اتصال عراق به شبکههای برق اردن و مصر در نظر گرفتهشده است تا وابستگی آن به برق صادرشده از ایران کاهش یابد.
با این وجود، هر سه کشور فوق با کمبود نقدینگی مواجه هستند که برای جاهطلبی آنها چالشی بزرگ است. در پایان سال گذشته، مصر و عراق توافق کردند تا نفت عراق را با کمکهای بازسازی مصر معاوضه نمایند. اما این سه کشور در بلندمدت برای تأمین مالی باید به طرف های خارجی رویآورند. درحالیکه عراق به سمت انتخابات میرود، اکثر مقامات و رهبران این کشور از وعده اقتصادی این مشارکت مشتاق به نظر میرسند. رایزنیهای مرتبط با این پروژه قبلاً در زمان نخستوزیری حیدرالعبادی آغازشده و متعاقباً عادل عبدالمهدی در نخستین سفر به خارج از کشور بهعنوان نخستوزیر در نخستین اجلاس سهجانبه در قاهره شرکت کرد. در سپتامبر 2019م رئیسجمهور برهم صالح با السیسی و عبدالله در نیویورک در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل دیدار کرد. آگوست 2020م نخستوزیر مصطفی الکاظمی در سومین اجلاس سران در امان شرکت نمود.
اگرچه محرکهی اصلی این اتحاد ، همکاری اقتصادی است؛ اما مانند سال 1989م هر یک از این سه کشور دارای انگیزههای سیاسی برای همکاری هستند. عراق میخواهد روابط منطقهای خود را فراتر از ایران گسترش دهد. بااینحال، تأکید بر اینکه بغداد قصد ندارد روابط خود را با همسایگان عرب خود به هزینه مناسباتش با تهران توسعه دهد، بسیار مهم است. عراق خواهان روابط دوستانه با هر دو طرف است. ایرانیها نیز به نوبه خود به همکاری های اقتصادی عراق با مصر و اردن توجه می کنند؛ مشروط بر این که آنها بتوانند از بعد اقتصادی همسود ببرند. در مقابل اگر مصر، اردن و آمریکا بخواهند از این ائتلاف بهعنوان ابزاری برای منزویسازی ایران استفاده کنند، تهران بدون شک چالشهایی ایجاد خواهد کرد. اما درنهایت امکان بهرهبرداری ایران از این ائتلاف به نتیجه گفتگوهای جاری با دولت بایدن بستگی دارد. در همین حال مصر و اردن میخواهند وابستگی خود را به عربستان کاهش دهند. برای اردن ، این امر بهویژه در پی گزارشهای مربوط به دخالت عربستان در توطئه اخیر برای ایجاد بیثباتی در کشور بسیار مهم است. این تشکیلات جدید به اردن و همچنین مصر و عراق اهرم فشار بیشتری نسبت به عربستان سعودی و سایر کشورهای حاشیه خلیجفارس خواهد داد.
اما مهمترین هدف سیاسی میتواند فراهم کردن ابزاری برای بازسازی بلندمدت سوریه باشد. رهبران سه کشور از این ائتلاف بهعنوان شامات جدید یا به زبان عربی « الشام جدید» نامبردهاند. درواقع شامات بدون سوریه معنایی ندارد. شاید تعجبی نداشته باشد که مصر ، عراق و اردن اعلام کردهاند که مشارکت در بلوک جدید آنها برای سایر کشورهای منطقه بازخواهد بود. درواقع این جنبه ازائتلاف سازی جدید مشابه شورای همکاری عرب بود که آن را انحصاری نمیدانستند و پیشبینی میشد که سوریه و لبنان ممکن است به آن بپیوندند.
در واقع ائتلاف مصر – عراق و اردن از بسیاری جهات به دنبال احیای شورای همکاری عرب است که به مدت 30 سال به دلیلی بیثباتی و تهاجم ایالاتمتحده به عراق مختل شد. پروژه "شامات جدید" میتواند درنهایت وسیلهای برای بازسازی گسترده موردنیاز در سوریه و کاهش فلاکت اقتصادی مردم لبنان باشد. پس از یک دهه جنگ در سوریه و چهار دهه جنگ در عراق، هرگز نیاز بیشتری به یک چشم انداز جدید برای منطقه وجود نداشته است. محور اصلی شروع تازه ممکن است تنها در یک شراکت اقتصادی قرار داشته باشد که نخستین بار از ۳۰ سال پیش آغاز شد.