آیا بحرانِ سونامی مهاجران افغان نزدیک است؟-راهبرد معاصر
ترجمه گزارش «فارین پالیسی»؛

آیا بحرانِ سونامی مهاجران افغان نزدیک است؟

پایگاه خبری "فارین پالیسی" در گزارشی با اشاره به درگیری های جاری در افغانستان، به مساله به راه افتادن سیلِ عظیم مهاجران افغان به سمت کشورهای همسایه افغانستان و همچنین کشورهای اروپایی پرداخته است. فارین پالیسی در این رابطه می نویسد: «به احتمال زیاد، کشورهای اروپایی که دوشادوش ایالات متحده آمریکا در جنگ افغانستان مشارکت کردند، در روزهای آتی شاهد به راه افتادنِ سیل مهاجرانِ افغان خواهند بود که به هر نحو ممکن سعی دارند خود را از زندگی زیر سایه حکومت طالبان دور کنند. این مساله بدون تردید به احزاب دست راستیِ اروپایی، خوراک مناسبی خواهد داد و زمینه اوج گیری آن ها و رویه های ضدمهاجرتی این دسته از احزاب را فراهم خواهد کرد».
الیزابت براو، نویسنده و تحلیلگر پایگاه خبری فارین پالیسی و پژوهشگر ارشد انیسیتو آمریکن اینترپرایز
تاریخ انتشار: سه‌شنبه ۲۹ تير ۱۴۰۰ - 20 July 2021

آیا بحرانِ سونامی مهاجران افغان نزدیک است؟

 

به گزارش راهبرد معاصر، در فاصله میانِ اواخر سال 2019 تا 2020، 416630 پناهجو وارد مرزهای اتحادیه اروپا شدند. بدون تردید این آمار قابل توجه است با این حال، در مقایسه با آمارهای ورود پناهجویان به اروپا در سال 2015 که رقمی بالغ بر 1.2 میلیون پناهجو بود، چندان زیاد نیست. در آن زمان، البته که اروپا با یک بحران تمام عیارِ مهاجران رو به رو بود. با این همه، در شرایط کنونی، اروپا بار دیگر با یک بحرانِ دیگرِ مرتبط با حرکت سونامی وار مهاجران افغان رو به رو است. امری که تا حد زیادی ریشه در عقب نشینی بی ملاحظه دولت آمریکا به ریاست جمهوری "جو بایدن" از افغانستان و متعاقبا، پیشروی های قابل توجه طالبان در خاک این کشور دارد. بدون تردید، متحدان بین المللی دولت آمریکا نیز در افغانستان، راهی جز پیروی از رویه و سیاست دولت بایدن ندارند و آن ها نیز مجبور به ترک خاک افغانستان هستند.

 

 

شعار اصلی که دولت آمریکا در زمان حمله به افغانستان و دوران حضور خود در این کشور در مورد ارتباطش با دیگر متحدان بین المللی اش در معادله افغانستان سر می داد این بود که: "با هم وارد شدیم و با هم نیز خارج می شویم". با این حال، حتی ساده لوح ترین افراد نیز این شعار را مخصوصا در برهه کنونی باور نداشته و ندارند. در شرایط فعلی که آمریکا به طور یکجانبه تصمیم به خروج از افغانستان گرفته، بدون تردید دولت های اروپایی با چالش حرکت سیل مهاجران افغان به سمت مرزهای خود رو به رو خواهند شد. امری که شاید حتی آن ها را وادار کند تا بار دیگر نیروهای نظامی خود را به افغانستان بازگردانند.

 

جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در موضع گیری در تاریخ 8 جولای سال جاری میلادی در رابطه با روند خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان گفت: "ما به افغانستان نرفتیم که در این کشور ملت سازی انجام دهیم. این حق و مسوولیت ملت افغانستان است تا در مورد آینده خود و اینکه چگونه می خواهند کشورشان را اداره کنند تصمیم گیری کنند. به همین منوال، ظاهرا نیروهای اروپایی نیز به افغانستان نرفته اند تا در این کشور ملت سازی کنند. با این حال، دولت های اروپایی در این نقطه باید این سوال را از خود بپرسند که دقیقا به چه دلیل وارد افغانستان شدند؟ آیا آمریکا در شرایط کنونی که احتمال ورود سیل مهاجران به اروپا وجود دارد، به اروپا کمک خواهد کرد؟

 

دولت های اروپایی در سال های حضور در افغنستان، در جنگی مشارکت کرده اند که مدام گفته شده جنگی بین المللی است با این حال، حقیقت ماجرا این بوده که این جنگ، جنگِ آمریکا بوده است. درست به همین دلیل که جنگ افغانستان جنگ آمریکا بوده شاهد هستیم که جو بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا خیلی زود فرمان خاتمه جنگ و عقب نشینی نیورهای آمریکایی را صادر کرد. امری که البته می تواند تبعات فراوانی را برای متحدان اروپاییِ آمریکا به همراه داشته باشد.

 

سیل مهاجران افغان به خارج از این کشور، آغاز شده است

در مدت اخیر، در خبرها به فرار بیش از هزار سرباز افغان به خاک تاجیکستان اشاره شده است. امری که موجب شده تا تاجیکستان بر نظارت بر مرزهای مشترک خود با افغانستان، به نحو قابل توجهی بیفزاید. این مساله به نحو مشابهی در کشورهای همسایه افغانستان نظیر ایران، پاکستان و حتی چین نیز مشاهده خواهد شد. با این همه، تحولات جاری در افغانستان احتمالا موجب خواهد شد تا مهاجران افغان، حرکت به سمت لیبی جهت رفتن به اروپا از طریق ایتالیا و یا حرکت از سمت کوه های هندوکش به طرفِ کشورهای اروپایی نظیر آلمان، سوئد، نروژ و انگلیس را در دستورکار قرار دهند.

 

سال 2015، آلمان و سوئد دو کشور اصلی و محبوب برای پنهاجویانی سوری، افغان و عراقی بوده اند. اگرچه کشورهای مهاجر پذیر، فعالیت های زیادی انجام داده اند تا مهاجران، در جمعیت کشورشان به بهترین وجه ممکن ادغام شوند. با این حال، این دستورکار چندان محقق نشده است. در سوئد، بیش از 35 هزار پناهجو در سال 2015 وارد این کشور شدند. از این میان، دو سوم از آن ها را افغان ها تشکیل می دادند. بخش قابل توجهی از آن ها نیز به صورت انفرادی خود را به سوئد رسانده بودند. امری که خود چالشی در مسیر ادغام افراد مذکور در جوامعِ میزبان است.

 

مجاورت و نزدیکی اروپا در مقایسه با آمریکا به کشوری نظیر افغانستان نیز از جمله دلایلی است که موجب می شود تا افغان ها به اروپا و مهاجرت به آن، گرایش بیشتری داشته باشند. این مساله در مورد مهاجران سوری و عراقی نیز دلالت می کند. همانهایی که از ترس گروه هایی افراط گرایی نظیر داعش، مجبور به مهاجرت به اروپا شدند. امری که در نوع خود از جمله نتایج دیگرِ جنگ های ناموفق آمریکا است. در جنگ ویتنام هم، ویتنامی ها در اثر شکست آمریکا در این جنگ، به سمت اروپا و نه آمریکا، مهاجرت و فرار کردند. این در حالی است که جنگ ویتنام را اساسا آمریکایی ها آغاز کرده بودند.

 

شاید به همین دلیل باشد که اساسا رهبران و سیاستمداران اروپایی، مایل نبودند تا همچون دولت بایدن، افغانستان را به صورت غیرمشروط ترک کنند. در شرایط کنونی، دولتی نظیر دولت سوئد، عمیقا در تلاش است تا بیش از 160 هزار مهاجر خارجی در این کشور را در جمعیت خود ادغام کند، این در حالی است که جنگ افغانستان در برهه زمانی کنونی، نگرانی‌ها را برای سوئد درمورد اینکه بر تعداد مهاجران و مصائبی که آن ها با خود به همراه خواهند آورد، افزایش داده است(کافی است توجه کنیم که در سال 2019، آمریکا به عنوان کشوری که سی برابر جمعیتی بیشتر از سوئد دارد، تنها 29916 مهاجر و پناهجو را پذیرفته است). بدون تردید وخامت بیشترِ وضعیت امنیتی در افغانستان، بحران مهاجران را برای کشورهایی نظیر سوئد، بدتر خواهد کرد.

 

اگرچه اغلب پناهجویان تابع قانون هستند. با این حال، برخی از آن ها بر اساس آمارها، رویه های مجرمانه ای را از خود نشان داده اند: به عنوان مثال، 58 درصد از افرادی که در سوئد در میانه سال های 2013 تا 2018، به تجاوز جنسی متهم شده اند، در دیگر کشورها متولد شده اند. در این چهارچوب، افغان ها پس از اتباع سوئدی، دومین ملیتی بوده اند که در این زمینه، رویه های مجرمانه از خود نشان داده اند.

 

چالش مسکنِ پناهویان نیز مساله ای جدی برای دولت های میزبان مهاجران است. اضافه بر این، قوانین جدید مهاجرتی در برخی دولت های اروپایی، عملا برخی از مهاجران را شاملِ قوانین مهاجرتی نمی داند. در سال های اخیر، برخی دولت‌های اروپایی، قوانین مهاجرتی سخت گیرانه ای را اتخاذ کرده اند. امری که کار را برای پذیرش مهاجران افغان تا حد زیادی سخت و دشوار کرده است. برای مثال در دانمارک، 46 درصد از مهاجران افغان در سال 2007 پذیرش شدند. تا سال 2017، این رقم به 16 درصد کاهش یافته است. این روند در مورد دیگر کشورهای اروپایی نظیر ایتالیا و نروژ نیز قابل مشاهده است. امریکه با وقوع بحران مهاجرتی جدیداز سوی افغانستان، می تواند چالش های قابل توجهی را ایجاد کند. با این همه، نباید فراموش کرد که حتی اگر کشورهای اروپایی درهای خود را به روی مهاجرانِ جنگ زده افغان، ولو به صورت قانونی ببندند، این مساله تا حدی زیادی با حقوق بشر بین المللی در تضاد است.

 

حقیقت این است که در شرایط کنونی، کشورهای اروپایی واقعا مایل هستند که مبادا افغانستان رو به انفجار حرکت کند. درست به همین دلیل است که صاحب نظران و سیاستمداران اروپایی به نوعی خواستار یک طرح B درمورد افغانستان هستند. شکی نیست که سیل احتمالی مهاجران افغان به سمت کشورهای اروپایی، تبعات گسترده ای را برای آن ها به بار خواهد آورد و بار دیگر اروپا را با پدیده ای مواجه خواهد کرد که خود، در شکل گیری آن نقشی نداشته است.

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار