به گزارش راهبرد معاصر سی و یکم تیرماه طی مراسمی با حضور حسن روحانی رئیس جمهور سابق طرح خط انتقال نفت از گوره به جاسک به صورت رسمی افتتاح شد.
پروژه ای که گفته می شود، ایرانیترین پروژه صنعت نفت در دل تحریمها بوده و بیش از این که به لحاظ اقتصادی برای ایران اهمیت داشته باشد، جنبه استراتژیک و امنیتی آن دارای اهمیت بوده است.
دو روز پس از افتتاح رسمی این پروژه، فرانس 24 نیز طی گزارشی نوشت، پایانه جدید نفتی ایران اقدامی استراتژیک برای دور زدن تنگه هرمز و تقویت فروش نفت است و به ایران توانایی استراتژیک می بخشد که نفت خود را در تنشهای شدید به بازار عرضه کند.
در همین راستا پایگاه تخصصی اوپل پرایس نوشت، پایانه نفتی جاسک ایران اکنون به طور کامل آماده بارگیری مقادیر زیادی نفت خام برای خریداران بزرگ جهان از طریق خلیج عمان است و نخستین محموله 100 هزار تن نفت قرار است طی چند روز آینده از این پایانه بارگیری و ارسال شود.
به سختی می توان در مورد اهمیت این پایانه جدید اغراق کرد چراکه به ایران اجازه می دهد تا نفت و محصولات پتروشیمی خود را از میادین اصلی اش از طریق گوره به بندر جاسک انتقال دهد.
به صورت خلاصه، احداث خط لوله 42 اینچی گوره- جاسک و پایانه نفتی جاسک، به ایران اجازه خواهد داد تا تحریم های آمریکا علیه خود را دور بزند و در عین حال همزمان به ایران این امکان را می دهد تا در عرضه سایر منابع نفتی که از تنگه هرمز عبور می کنند (حدود 35 درصد کل نفت در جهان)، اختلال ایجاد کند.
احداث این خط لوله 42 و پایانه نفتی، به ایران اجازه خواهد داد تا تحریم های آمریکا علیه خود را دور بزند و در عین حال همزمان به ایران این امکان را می دهد تا در عرضه سایر منابع نفتی که از تنگه هرمز عبور می کنند اختلال ایجاد کند.
تا زمان تکمیل تاسیسات عظیم نفتی جاسک و با توجه به اینکه پس از خروج یک جانبه آمریکا از برجام در ماه می 2018، تحریم ها علیه ایران همچنان پابرجاست، تهران برای تداوم و افزایش صادرات نفت خام خود به ویژه به چین، به اقدامات آزمایش شده برای دور زدن تحریم ها متکی بود.
این اقدامات شامل تغییر نام نفت ایران به نفت عراق در مرز و در مخازن مشترک نفت دو کشور، استفاده از دلالان بین المللی برای پنهان کردن تحرکات نفتی ایران تحت پوشش سایر مشتریان، انتقال کشتی به کشتی نفت ایران در آب های سرزمینی مالزی، اندونزی و چین و ادغام نفت ایران در مسیرهای صادراتی خط لوله نفت عراق می شود.
با توجه به احداث خط لوله گوره- جاسک و پایانه نفتی جاسک، حجم نفتی که ایران قادر خواهد بود به چین و سایر مشتریان هدف در آسیا، آزادانه انتقال دهد، به طرز چشمگیری افزایش خواهد یافت.
یک منبع ارشد صنعت نفت و گاز که با وزارت نفت ایران همکاری نزدیک دارد، گفت: «حتی پیش از اینکه تحریم ها آمریکا دوباره اعمال شود، پایانه خارک حدود 90 درصد تمام بارگیری صادرات نفت ایران را انجام می داد و باقی بارگیری ها از طریق پایانه های لاوان و جزیره سیری انجام می شد که اهداف آشکار و آسانی را برای آمریکا و گروه های وابسته به آن برای فلج کردن بخش نفت ایران و در نتیجه اقتصاد آن ایجاد می کرد.»
حتی پیش از اینکه تحریم ها آمریکا دوباره اعمال شود، پایانه خارک حدود 90 درصد تمام بارگیری صادرات نفت ایران را انجام می داد و باقی بارگیری ها از طریق پایانه های لاوان و جزیره سیری انجام می شد که اهداف آشکار و آسانی را برای آمریکا و گروه های وابسته به آن برای فلج کردن بخش نفت ایران و در نتیجه اقتصاد آن ایجاد می کرد.
وی افزود: «بعلاوه، باریکی بیش از حد تنگه هرمز بدان معناست که نفتکش ها باید بسیار به آرام از آن عبور کنند؛ بنابراین هزینه های تزانزیت بالا می رود و جریان درآمد با تاخیر انجام می شود.»
« برعکس، ایران می خواهد بتواند از تهدید - یا واقعیت - بستن تنگه هرمز به دلایل سیاسی بدون از بین بردن کامل درآمد خود از صادرات نفت استفاده کند.»
در وهله اول، نفتی که از گوره می آید از دسته میادین نفتی غنی منطقه غرب کارون نظیر میادین عظیم آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی، یاران شمالی، یاران جنوبی و یادآوران استخراج می شود. این میادین به صورت ویژه، مرکز تمرکز برنامه ایران، برای افزایش نرخ میانگین بازیابی سایت های مهم نفتی اش، از حدود 4 درصد فعلی به حداقل 12 درصد، طی دو سال آینده است.
به گفته یک منبع آگاه ایرانی، به ازای هر یک درصد رشد نرخ بازیابی غرب کارون، ذخایر قابل بازیافت 670 میلیون بشکه افزایش می یابد. اگر متوسط قیمت نفت برنت 70 دلار در هر بشکه باشد، این میزان معادل 50 میلیارد دلار درآمد اضافی برای ایران به ازای هر یک درصد افزایش است.
با توجه به اینکه هزینه استخراج هر بشکه نفت خام در ایران در سطح پایین جهان مانند عربستان سعودی (یک تا دو دلار) است – نشان دهنده سهولت استخراج مشابه است- چنین افزایشی در نرخ بازیابی (میادین نفتی) ایران، کاملا منطقی است. متوسط نرخ بازیابی میادین نفتی عربستان حداقل 50 درصد است. عربستان در تلاش است تا این رقم را در دو سال آینده به 75 درصد برساند.
زمانی که برجام به طور رسمی در 16 ژانویه 2016 اجرایی شد، تعدادی از شرکت های نفتی بین المللی، برنامه های واقع بینانه ای به وزارت نفت ایران ارائه کردند که در آنها توضیح می داد، این شرکت ها چگونه می توانند متوسط نرخ بازیابی میادین غرب کارون را با سهولت نسبی افزایش دهند: در مرحله نخست، حداقل 12.5 درصد طی یک سال و 20 درصد طی دو سال و 50 درصد طی 5 سال.
به محض اینکه نفت به پایانه جاسک می رسد، در 20 تانک ذخیره سازی با ظرفیت هر کدام 500 هزار بشکه نفت در فاز اول ذخیره می شود (در مجموع 10 میلیون بشکه) تا بعدا در نفتکش های بسیار غول پیکر(VLCCs) بارگیری شده و از خلیج عمان به سوی دریای عرب و پس از آن به سوی اقیانوس هند حرکت کند.
در فاز دوم، ظرفیت ذخیره سازی به 30 میلیون بشکه افزایش خواهد یافت. این نفتکش های بسیار غول پیکر(VLCCs) در تاسیسات کشتیرانی مستقر خواهند شد که در فاز نخست حدود 200 میلیون دلار هزینه داشته است. هرچند برنامه این است که ظرفیت حمل و نقل منظم بیشتر محصولات مختلف نفتی و پتروشیمی به ویژه در آسیا افزایش یابد.
بعلاوه، سیستم بارگیری پهلوگیری تک نقطه ای (SPM) با ظرفیت 7 هزار مترمربع در هر ساعت ظرفیت بارگیری اخیرا وارد عسلویه در جنوب ایران شده است که به این کشور اجازه می دهد تا ظرفیت بارگیری میعانات گازی در میدان گازی بسیار عظیم و بزرگ پارس جنوبی را افزایش دهد.
این سیستم (SPM) امکان جابجایی محموله های مایع، مانند فرآورده های نفتی را برای کشتی های نفتکش فراهم می کند.
منبع آگاه ایرانی گفت: «چند دستگاه دیگر در ماه های آینده در جنوب، در خلیج عمان نصب می شوند زیرا در مناطقی که امکانات اختصاصی برای بارگیری یا تخلیه بار مایع در دسترس نیست، بسیار مفید هستند.»
سیستم های بارگیری پهلوگیری تک نقطه ای (SPMs) همانند دستگاه هایی که در عراق هستند، فعالیت می کنند، به این معنی که آنها در کیلومترها دورتر از امکانات خشکی مستقر خواهند شد و با مجموعه ای از خط لوله زیر بستر دریا به آنها متصل می شوند و می توانند بزرگ ترین VLCC ها را تامین کنند.
در اختیار داشتن ظرفیت ذخیره سازی عظیم نفتی در فاصله ای به اندازه یک سفر دریایی مستقیم کوتاه تا هند به این معناست که فشار هند و پاکستان احتمالا به نهایی شدن پروژه احداث خط لوله ایران- پاکستان- چین منجر خواهد شد.
به نوشته این گزارش، این منبع ایران گفت: «این امر مستلزم ورود ایران به پروژههای پاکستان است که از منافع استراتژیک تهران به شمار می رود.»
«این امر همچنین بدان معناست که ایران می تواند نفت یا هر چیز دیگری که بخواهد در نفتکش ها برای یمن ارسال کند و تهدید مداومی برای عربستان باشد.»
با توجه به روابط گسترده و عمیق میان ایران و چین، این مسیرها و طرح ها، کاملاً با پروژه «یک کمربند- یک جاده» چین هماهنگ است.