کارگزاران - اتحاد ملت؛ آغاز فصل اختلاف ‌ها-راهبرد معاصر
سردار سلیمانی: روابط عمومی بسیج باید روابط عمومی مردم باشد دستور مخبر به وزیر صمت برای ساماندهی سامانه‌های متعدد حوزه تجارت حسینی‌پور انتصابش در معاونت پارلمانی رئیس‌جمهور را تایید کرد معاون وزیر دفاع: اجزای مختلف پهپادهای ساخت ایران بومی هستند دستور رئیس جمهور برای رفع موانع تامین مالی بخش تولید بهادری‌جهرمی: دولت اولین برخوردکننده با پرونده چای دبش بود زمان اجرایی شدن مصوبه تعطیلی شنبه‌ها آیت الله رئیسی: ایستادگی ملت فلسطین نیازمند روایت صحیح و هنرمندانه است توضیحات وحیدی درباره یک اظهارنظر انتخاباتی اسلامی:‌ تنها دو مسئله بین ایران و آژانس باقی‌مانده است اصلاح آیین نامه رفع تعهدات ارزی صادر کنندگان تصویب شد غیبت قالیباف در مجلس به علت بیماری مستمری این مددجویان بهزیستی پرداخت می‌شود+ جزئیات رحیم صفوی: همه ما وظیفه داریم صدای مظلومان جهان باشیم وزیر کار: برای اولین‌بار نرخ بیکاری بعد از ۴ دهه به ۷ درصد رسید
گزارش راهبرد معاصر از اختلافات عمیق جبهه اصلاح‌ طلبان پیش از انتخابات 1400؛

کارگزاران - اتحاد ملت؛ آغاز فصل اختلاف ‌ها

کارگزارانی‌ها به عنوان طیفی جدا شده ازجناح راست سنتی، درجریان هفتمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۷۶، برای ممانعت از پیروزی راست‌گرایان، به رغم اختلافات فکری خود با جناح چپ، از خاتمی حمایت کردند. پس از پیروزی خاتمی، به مرور اختلافات فکری و بنیادین میان دو طیف فکری راست مدرن و چپ مدرن (کارگزاران و جبهه مشارکت) بروز پیدا کرد.
شمسی اکبری؛ روزنامه‌نگار سیاسی اجتماعی
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۵ - ۱۹ آذر ۱۳۹۹ - 2020 December 09
کد خبر: ۶۹۷۰۴

کارگزاران - اتحاد ملت؛ آغاز فصل اختلاف ‌ها

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ انتخابات ریاست جمهوری آینده با چالش‌های گوناگونی مواجه است که باید آن را زیر ذره‌بین قرار داد. مشارکت مردم، چگونگی پاسخگویی به نارضایتی‌ها، ائتلاف و حضور احزاب‌ و... که از جمله این چالش‌ها هستند. در این میان اظهارات متفاوتی در مورد انتخابات ۱۴۰۰ مطرح می‌شود و هر کسی از ظن خود نسبت به حضور جریان‌های سیاسی، نظامیان و رویکرد حاکمیت نسبت به انتخابات ۱۴۰۰ مطالبی را مطرح می‌کند. این در حالی است که جریان اصلاح‌طلب و اعتدالی در دو رفتار ناهمسو یا بر گزینه ائتلافی تأکید داشته و یا در نهایت سخن از جلساتی می‌گویند که در آن بنا بر انتخاب یک گزینه حزبی است. اگرچه سخن گفتن از مهمترین واقعه سیاسی سال 1400 آن هم در این زمان کمی ناپخته به نظر برسد. اما شواهد نشان می‌دهد تا امروز وضعیت در جبهه جریان میانه و چپ آنچنان یکپارچه نیست. در این میان محمد جواد حق شناس عضو حزب اعتمادملی در مصاحبه با شرق نسبت به روند تصمیم‌گیری در جریان اصلاحات گفت: «روند گزینش کاندیدای اختصاصی زمان‌بر است. قرار است گفت‌وگوها درون حزب و در بخش‌های استانی با تأمل شکل بگیرد؛ در‌عین‌حال نامزدها در فضای جریان درون اصلاحات هم روشن‌تر شوند. البته فضای کلان سیاست‌گذاری کشور و نگاه حاکمیت به امر انتخابات بسیار حائز اهمیت است؛ در‌صورتی‌که این سیاست‌ها روشن شود، دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی وارد شور و مشورت می‌شود و نتیجه آن را در سطح بعدی ارائه می‌کند و در نهایت کاندیدای نهایی از میان افرادی که در درون حزب اعلام آمادگی کردند، مشخص می‌شوند. در حزب اعتماد ملی نزدیک به 10 چهره شاخص وجود دارند که در تراز افرادی هستند که خود را برای کاندیداتوری ریاست‌جمهوری در گروه‌های مختلف معرفی می‌کنند. نظرهایی درباره آقایان الیاس حضرتی و محمدعلی افشانی در حزب وجود دارد، اما این موضوع هفته‌های آینده جمع‌بندی می‌شود. درباره آقای سلطانی‌فر هم ایشان چند سالی هست که دیگر با حزب مراوده‌ای ندارد. گلایه‌های اصلاح‌طلبان از دولت روحانی در جای خود باقی است، اما آنهایی که می‌خواهند همه تقصیرها را گردن دولت و انتخاب اصلا‌ح‌طلبان بیندازند، خرد جمعی و شعور مردم را دست‌کم گرفته‌اند. بنابراین، شاید برآیند شرایط سیاسی کشور در چند سال گذشته و مقاومت‌های روزافزون در مقابل اصلاح‌طلبی و تلاش‌های عجیب‌و‌غریب برای حذف اصلاح‌طلبان و موانع فراقانونی، حضور اصلاح‌طلبان در عرصه سیاسی را دشوار کرده باشد، اما پیچیدگی و انسداد سیاسی، نه ناشی از عملکرد روحانی است و نه‌تنها برای اصلاح‌طلبان. اتفاقا ممکن است درست در بزنگاه انتخابات، شاهد آن باشیم که باز هم روحیه خستگی‌ناپذیر اصلاح‌طلبان و پشتوانه رأی مردم، حماسه‌ای دیگر را رقم بزند».

 

«فائزه هاشمی‌رفسنجانی» در گفت‌وگوی اخیر خود با «خبرآنلاین» بیان کرده است: «کارگزارانی که چندین سال است تقریبا در جریان اصلاحات تصمیم‌گیر مؤثر نیستند، چگونه می‌خواهند نقش پدرسالاری را ایفا کنند. با این نظر موافق نیستم. درست است که وزرا یا معاونان بابا این حزب را تأسیس کردند و شعارها و اهداف حزب کارگزاران از تفکرات توسعه‌ای بابا بود، ولی به خاطر ندارم که بابا به آنها گفته باشد این کار را کنید یا نکنید، مگر اینکه خودشان مشورت می‌کردند و بابا هم نظر خودش را می‌گفت؛ این‌طور نبود که این حزب توسط بابا هدایت شود... اینکه کارگزاران نقش پدرسالارانه را در جریان اصلاحات بازی می‌کنند، درست نیست. جریانی که پدرسالار است حزب اتحاد ملت است که نزدیک‌ترین به آقای خاتمی است. جریان اصلاحات را آقای خاتمی رهبری می‌کند و ایشان هم بیشتر تحت تأثیر نظرات و افکار این حزب است. مواردی بوده که کارگزاران با آقای خاتمی در موضوعی بحث کرده‌اند، پیشنهاد دیگری داده‌اند اما ایشان بدون منطق آن را قبول نکرده یا منطق ضعیفی داشته که قابل قبول نبوده است. به‌ نظرم این‌گونه که می‌گویید نیست». این در حالی بود که روزنامه شرق در روز 11 آذرماه، در واکنشی تند نسبت به اظهارات قائزه هاشمی، سخنان وی را خلاف واقعیت دانسته و با بازنشر برخی اظهارات سران حزب کارگزاران سعی بر آن داشته تا تعریف دیگری از «پدرسالاری احزاب در میان اصلاحات» را به وجود آورد. روزنامه شرق در واکنشی تند به ادعاهای فائزه هاشمی در تاریخ 11 آذر نوشت: «اختلاف دو طیف راست و چپ اصلاحات امر جدیدی نیست و اوج این تفاوت دیدگاه‌ها را می‌توان در زمانی جست که تازه دولت اول محمد خاتمی روی کار آمده و حزب مشارکت شکل گرفته بود. بالارفتن اختلافات در آن زمان تا حدی بود که نیروهای طیف چپ در کتاب‌ها، سخنرانی‌ها و مقالات خود به شکلی بی‌سابقه علیه اکبر هاشمی‌رفسنجانی می‌تاختند و بعضا او «عالیجناب سرخ‌پوش» یا «پدرخوانده» خطاب می‌شد. رفته‌رفته و با تغییر فضای سیاسی کشور این دو طیف اگر نه به‌طور کامل از نظر تئوریک اما دست‌کم از نظر سیاسی به یکدیگر نزدیک شدند و بعد از آخرین ضربه اختلافات که ناکامی اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری به ‌دلیل عدم اجماع بر یک نامزد واحد و روی‌کارآمدن محمود احمدی‌نژاد بود، سعی کردند تا حد ممکن از مناقشات بپرهیزند و به هم نزدیک شوند. مواضع هاشمی‌رفسنجانی، چه قبل و چه بعد از انتخابات 88، او را به‌عنوان شخصیتی کاملا اصلاح‌طلب، به اصلاح‌طلبان و البته به مردم معرفی کرد. اوج این نزدیکی در سال 92 مشاهده شد؛ وقتی هاشمی‌ نامزد مورد حمایت همه اصلاح‌طلبان بود و هیچ بحثی بر سر اینکه او باید رئیس‌جمهور شود، وجود نداشت تا آنکه شورای نگهبان او را ردصلاحیت کرد. پس از ردصلاحیت هاشمی، اصلاح‌طلبان باید میان روحانی و عارف یکی را انتخاب می‌کردند که گویا تمایل طیف سنتی اصلاحات حمایت از عارف بود و کارگزاران و شخص هاشمی اصرار بر روحانی داشتند. به گفته ابراهیم اصغرزاده، اصلاح‌طلبان به خواسته هاشمی تن دادند و از روحانی حمایت کردند. او درباره این موضوع، سال گذشته به روزنامه «شرق» گفت: «آقای هاشمی در انتخابات سال ۹۲ نقش مهمی ایفا کرد. او توانست سرمایه اجتماعی بالایی را به انتخابات تزریق کند. او بعد از رد‌صلاحیتش از جانب شورای نگهبان، این سرمایه اجتماعی را در مذاکره با اصلاح‌طلبان روی میز گذاشت و اصرار کرد که فقط باید از آقای روحانی حمایت کرد و زیر بار حمایت از آقای عارف نرفت. در واقع اصلاح‌طلبان با آقای هاشمی ائتلاف کردند، نه با آقای روحانی. تصوری هم که اصلاح‌طلبان از وضعیت سیاسی آن زمان داشتند، این بود که مشکل اصلی کشور پرونده هسته‌ای است و به دلیل آنکه آقای روحانی سابقه خوبی در این عرصه داشت، به نظر می‌رسید که می‌تواند پرونده هسته‌ای را به خوبی پیش ببرد. به دلیل این موارد اصلاح‌طلبان از آقای روحانی حمایت کردند». در تمام این سال‌ها یعنی از سال 92 تاکنون، آرام‌آرام طیف چپ اصلاحات گاهی به آرامی و گاهی به تندی به سیاست‌های دولت روحانی انتقاد می‌کردند اما کارگزاران تا همین اواخر مدافع عملکرد روحانی بودند و اخیرا که انتقادهای عمومی به‌شدت افزایش یافت، قدری ادبیات انتقادی در مواجهه با دولت در پیش گرفتند؛ یعنی در این قریب به هشت ‌سال هم گرچه اختلاف نظر بسیار زیادی میان این دو طیف وجود نداشت اما به هر حال نوع نگاه ایشان به دولت روحانی متفاوت بود. علاوه بر این، در بحث‌های انتخاباتی نیروهای چپ کارگزاران را متهم می‌کردند که همیشه تمایل دارد نقش پدرسالاری را ایفا کند. ‌همه این سخنان گویا حکایت از آن دارد که حالا و پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 باز هم اختلافات کهنه سر باز کرده است؛ البته نه به‌شدت سابق، اما به هر حال میزانی از آن را مشاهده می‌کنیم که شاید وجود چنین اختلافاتی تا انتخابات ریاست‌جمهوری بر اساس تجربه تاریخی چندان به نفع اصلاح‌طلبان نباشد». این در حالی بود که روزنامه شرق در روز 11 آذرماه، در واکنشی تند نسبت به اظهارات قائزه هاشمی، سخنان وی را خلاف واقعیت دانسته و با بازنشر برخی اظهارات سران حزب کارگزاران سعی بر آن داشته تا تعریف دیگری از «پدرسالاری احزاب در میان اصلاحات» را به وجود آورد.


کارگزارانی‌ها به عنوان طیفی جدا شده ازجناح راست سنتی، درجریان هفتمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۷۶، برای ممانعت از پیروزی راست‌گرایان، به رغم اختلافات فکری خود با جناح چپ، از خاتمی حمایت کردند. پس از پیروزی خاتمی، به مرور اختلافات فکری و بنیادین میان دو طیف فکری راست مدرن و چپ مدرن (کارگزاران و جبهه مشارکت) بروز پیدا کرد. در جریان رقابت‌های انتخاباتی مجلس ششم محوریت‌خواهی جبهه مشارکت در ائتلاف گروه‌های ۱۶ گانه «جبهه دوم خرداد» مورد انتقاد و نارضایتی کارگزاران قرار گرفت. به این ترتیب کارگزاران در کنار جناح راست سنتی (هریک با اهدافی متفاوت) از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات حمایت کردند. نتیجه انتخابات مجلس ششم اکثریت نمایندگان جبهه مشارکت را راهی مجلس کرد. کارگزاران در این دوره با کسب حدود ۱۴ درصد از آرا، توانستند ۴۲ نامزد خود را بر کرسی نمایندگی بنشانند. این اختلافات، بار دیگر در دهه ۹۰ سربرآورد. با پایان انتخابات ۹۶، انتقادهای گسترده‌ای از سوی برخی تشکل‌های اصلاح طلب به سازوکار تصمیم‌گیری شورای عالی سیاستگذاری مطرح شد. حزب کارگزاران سازندگی هم از جمله احزابی بود که به حضور شخصیت‌های غیر حقوقی به‌ویژه اعضای حزب «اتحادملت» در شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان انتقاد کرد. حزب اتحاد ملت را برخی اعضای حزب منحل شده «جبهه مشارکت» در سال ۹۲ تشکیل دادند. از دید ناظران نزدیکی اعضای این تشکل به رئیس دولت اصلاحات، موجب شده بود آنان در ائتلاف از سهم بیشتری برخوردار باشند. شکل‌گیری تشکیلاتی موازی شورای سیاست‌گذاری با نام «ائتلاف ۱+۲۱ اصلاح‌طلبان» شامل حدود ۱۷ گروه و حزب سیاسی برای ارائه فهرستی مجزا از فهرست شورای عالی برای انتخابات شوراها در سال ۹۶، ناشی از همین رویکرد انتقادی به سازوکار جمعی اصلاح‌طلبان و وزن بیشتر جریان چپ اصلاح‌طلبی در آن بود. اکنون در سایه تضعیف نهادهای جمعی و انتقاد از عملکرد آنها در جریان انتخابات‌های گذشته، امکان بروز اختلاف درون‌جریانی میان اصلاح‌طلبان وجود دارد.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده