صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

  • ۱۲:۵۱
  • پنجشنبه ۳۱ شهريور ۱۴۰۱
  • Thursday 22 September 2022
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۰ - ۲۴ آبان ۱۴۰۰ - 2021 November 15
کد خبر: ۱۰۹۶۹۹
یادداشت اختصاصی «بشیر اسماعیلی»، کارشناس مسائل بین‌الملل؛

قدرت ایران تنها تضمین پایداری توافق هسته‌ای

توان دیپلماتیک، بخشی از قدرت نرم کشور‌ها به حساب می‌آید که اگر با پشتوانه قدرت سخت همراه نگردد، به شکست توافقات منتهی خواهد شد.

 

به گزارش راهبر معاصر؛ دیپلماسی عبارت است از کنش متقابل که در آن طرف‌های مذاکره متضمن می‌شوند که در قبال امتیازاتی که دریافت می‌کنند، امتیازی هم به طرف مقابل بدهند. این مسأله البته تعریفی از  دیپلماسی روی کاغذ است. کشورها می‌کوشند تا به طرق مختلف بیشترین امتیاز را از طرف مقابل بگیرند و کمترین امتیاز ممکن را اعطا کنند. چنین چیزی البته کاملا غیر اخلاقی و منفعت‌طلبانه است. از دیدگاه واقع‌گرایی، تمامی کشور‌ها به‌دنبال کسب حداکثری منافع ملی هستند و تضمینی برای انتفاع دیگر کشورها ندارند.

 

بنابراین مفاهیمی مثل دوستی، اعتماد و نوع‌دوستی در دیپلماسی انتزاعی و دست‌نیافتنی است و یک دیپلمات حرفه‌ای هرگز به کشورهای دیگر اعتماد نمی‌کند و انتظار رفتار اخلاقی در مذاکرات ندارد.

 

با توجه به اینکه هر دو طرف به دنبال دستیابی به حداکثر امتیاز در برابر از دست دادن حداقل امتیازات هستند، چگونه ممکن است اساسا در چنین شرایطی، توافقی شکل بگیرد؟ در پاسخ به این سوال، نظریات موسوم به سیاست‌سنجی در علوم سیاسی، نقطه توافقی را به نام «نقطه زینی» در نظر گرفته‌اند که در اثر چانه‌زنی و مذاکره فراوان حاصل می‌گردد. در چنین حالتی طرفین در هر دوسو، تا حدی اقناع شده و از مزایای توافق بهره‌مند می‌شوند .

 

در مورد توافقنامه برجام که در دولت گذشته امضا شد و بر اساس آنچه وزارت خارجه وقت مدعی گردید، ظاهرا نقطه زینی حاصل شده بود، چرا که قرار بود. یعنی در مقابل اعطای امتیازات به طرف غربی برای تحدید برنامه هسته‌ای، تحریم‌ها هم رفع شوند. اما نکته مهمی که بعد از نقطه زینی در دیپلماسی برجام حاصل نشد، التزام به ضمانت اجرا بود .

 

توان دیپلماتیک، بخشی از قدرت نرم کشور‌ها به حساب می‌آید که اگر با پشتوانه قدرت سخت همراه نگردد، تجربه‌ای همانند برجام در انتظارش خواهد بود . در دولت فعلی، وزارت خارجه در صدد است تا به یک نقطه زینی مرضی الطرفین دست یابد که بدون ملاحظات ظالمانه و با در نظر گرفتن حقوق ملت ایران تنظیم شده باشد و مهم تر از آن، ضمانت اجرایی لازم برای برجام نوین در آن لحاظ شود.

 

 هماهنگی وزارت امور خارجه با نهاد‌های نظامی کشور -که پیشتر کمتر حاصل می‌شد- اینک بارقه‌هایی از امید را برای حصول به یک دیپلماسی واقعی فراهم آورده است. نکته قابل توجه دیگر آنکه غربی‌ها معتقدند «یک شیر هرگز با یک آهو مذاکره نمی‌کند»، چرا که تا وقتی که زبان زور و قدرت سخت جوابگو باشد، آمریکایی‌ها نیازی به ورود به دیپلماسی و گفتگو ندارند. بنابراین صرف اینکه آمریکایی‌ها به مذاکره با کشوری تن می‌دهند، تلویحا به قدرت آن کشور اذعان کرده‌اند. این قدرت عموما در اثر دو مسأله حاصل شده است: نخست پشتوانه قدرت نظامی که شامل توان بازدارندگی یک کشور در کنار قدرت ضربه زدن آن به منافع حیاتی دشمن می‌باشد.  در ثانی، قدرت یک ملت در ایستادگی و تسلیم نشدن که با وجود همه فشار‌ها، نقشه فروپاشی داخلی و تجزیه یک میهن خودشان را خنثی می‌کنند. بنابراین، آمریکا چاره‌ای ندارد جز اینکه برای جلوگیری از پیشرفت برنامه غنی‌سازی ایران، تن به مذاکره‌ای برای رسیدن به نقطه زینی دهد.

 

در عین حال رهبر انقلاب که طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، وظیفه تعیین خط مشی و سیاست های اصلی کشور را برعهده دارد، با احاطه به عنصر حکمت در منظومه سیاست خارجی، راهکارهای لازم را برای اینکه وزارت خارجه از مدار مصالح ملی خارج نشود ارایه نموده است .

 

در مجموع باید این امید را در پیش روی داشت که مذاکرات وین، به احتمال فراوان بعد از چندین سال به مرحله‌ای مثبت و سازنده برسد. اگر چه باید در نظر داشت که بسیاری از معضلات اقتصادی ایران ریشه در طول مدیریت اقتصادی و عدم تحول ساختاری دارد؛ اما به هر روی با آزاد شدن منابع ارزی کشور، بخشی از مشکلات اقتصادی کاهش خواهد یافت. در طرف مقابل اروپا، روسیه و چین هم از احیا برجام استقبال خواهند کرد. در حالی‌که رژیم صهیونسیتی، عربستان سعودی و بخش از ساختار قدرت در آمریکا از رسیدن به توافقی جدید خرسند نخواهند بود. باید منتظر تحولات آینده بود و دید در نهایت این دور از مذاکرات تحت تأثیر اهداف کدام از گروه های دخیل رقم خواهد خورد.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: