صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۸:۰۰ - ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ - 2022 March 06
کد خبر: ۱۲۵۰۲۸

چرا ایران نباید از اخذ تضمین در مذاکرات کوتاه بیاید؟

مذاکرات رفع تحریم در حال رسیدن به ایستگاه پایانی خود است و در این بین مسئله اخذ تضمین به عنوان یکی از مهم‌ترین موضوعات مطرح در این مذاکرات باید مورد توافق قرار گیرد. علت اصرار ایران بر اخذ تضمین را در این گزارش بخوانید.

به گزارش راهبرد معاصر مذاکرات وین به مراحل پایانی خود رسیده است. شرط احیاء برجام حفظ خطوط قرمز اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله مختومه شدن پرونده PMD و اخد تضمین مبنی بر عدم خروج مجدد آمریکا از توافق به هر بهانه‌ای است.

در غیر این صورت، «توافق یا عدم توافق در وین» چندان تفاوتی برای ایران نخواهد داشت. 

تعداد قابل توجهی از سناتورهای کنگره نظیر «تد کروز» و «تام کاتن» سوپر صهیونیست رسماً اعلام کردند که ایران باید هر توافقی با دولت بایدن را مرده فرض کند و بداند در صورت بازگشت جمهوری‌خواهان به کاخ سفید برجام را پاره پاره خواهیم کرد.


توئیت «تام کاتن» سناتور جمهوری‌خواه کنگره آمریکا

 

از طرفی دولت بایدن هم علنی اعلام کرده که دولت بعدی می‌تواند توافق را کنار بگذارد!

این اظهارات نشان دهنده این است که اولاً بحث تصویب برجام در کنگره ملغی است. ثانیاً؛ تیم ایران هم نباید خود را معطل بازی ۲ جناح داخلی آمریکا در زمینه تضمین کند.

دیگر مسجل شده که رویکرد هرم قدرت آمریکا در قبال ایران یک دور باطل سینوسی است که طی آن «دموکرات» توافق می‌کند و «جمهوری‌خواه» از آن خارج می‌شود. نتیجه هم چیزی جز اعتیاد اقتصاد کشور به اسم «مذاکره با آمریکا» نیست.

چرا ایران بدنیال اخذ تضمین از آمریکا است؟

علت تاکید ایران بر اخذ تضمین از این روست که یک اصول ثابت در هرم قدرت آمریکا مبنی بر «نقض سیستماتیک تعهدات بین‌المللی» پس از بی مصرف شدن آن وجود دارد: یعنی توافق با دولت فعلی و ابطال از سوی دولت‌های بعدی آمریکا! 

این فقط مختص ایران هم نیست.

 نمونه آن را امروز در اوکراین مشاهده می‌کنیم. ماجرا از این قرار است: معاهده منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد (INF) میان آمریکا و شوروی در سال ۱۹۸۷ امضاء شد.

هدف موازنه قدرت میان ۲ قدرت اصلی اتمی جهان بود. این معاهده واشنگتن و مسکو را از تولید موشک‌های میان‌برد اتمی و غیراتمی با برد بین ۵۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر منع کرده بود.

امّا دولت ترامپ سال ۲۰۱۹ (پس از ۳۰ سال) خروج آمریکا از این معاهده را اعلام کرد.

نکته مهم ماجرا اینجاست که بایدن نیز این معاهده را احیاء نکرد. زیرا راهبرد کلان آمریکا و ناتو «فتح اوکراین» بود تا بتواند موشک‌های هسته‌ای میان‌برد خود را در این کشور مستقر کنند. هدف:‌ استقرار موشک‌های اتمی آمریکا در ۶۰۰ کیلومتری محل کار پوتین!

این نزاع در نهایت منجر به بزرگترین جنگ قاره اروپا از زمان جنگ جهانی دوم شد.


فاصله مسکو تا مرزهای اوکراین ۶۰۰ کیلومتر است | منبع: الجزیره
اینفوگرافی میزان تجمیع نیرو قبل از حمله ارتش روسیه 

 

از طرفی آمریکا، انگلیس و روسیه در توافقنامه بوداپست (۵ دسامبر۱۹۹۴) متعهد به تامین امنیت اوکراین (در ازای خلع سلاح هسته‌ای) شدند ولی اکنون این کشور به میدان نبرد ناتو و روسیه تبدیل شده است. 

امّا ایران ...

در مورد کیس ایران به تجربه ثابت شده که آمریکا بنایی بر تعامل ندارد. ایران پس از انقلاب در موارد بسیاری حسن نیت خود را نشان داد امّا پاداشی جز تهدید نظامی و تحریم دریافت نکرد. نظیر ماجرای:

۱- رفع بزرگترین بحران خارجی آمریکا در دهه ۸۰ میلادی توسط ایران (+)

۲- بزرگترین همکاری راهبردی ایران و آمریکا در هزاره سوم (+)

برای فهم بهتر نتیجه توافق بدون اخذ تضمین از آمریکا، بازخوانی توئیت سفیر سابق فرانسه در سازمان ملل خالی از لطف نیست. «جرارد آراود» روز ۱۲ آذر با اشاره به پیروزی احتمالی جمهوری‌خواهان در انتخابات ۲۰۲۴ نوشت: «حتی اگر برجام از سر گرفته شود،‌ با وجود تهدید بازگشت تحریم‌ها در سال ۲۰۲۵،‌ هیچ شرکت غربی جرات نمی‌کند حتی یک سنت در ایران سرمایه‌گذاری کند؛ هیچ بانک غربی در معاملات با ایران سرمایه‌گذاری نخواهد کرد. یک بار کافی بود. ایرانی‌ها این را می‌دانند.»


«جرارد آراود» سفیر سابق فرانسه در سازمان ملل/اسرائیل/آمریکا

 

پس چه تضمینی برای ایران بهتر است؟

روزی که آمریکا اقدام به خروج از برجام کرد، دولت روحانی تمام اهرم‌های هسته‌ای ایران را از میان برده بود. لذا واشنگتن با خیالی آسوده پس از «فتح هسته‌ای ایران» در سال ۱۳۹۷ زیر برجام زد، چرا که می‌دانست دولت وقت ایران نه عزم و نه امکان پاسخ فوری در حوزه صنعت هسته‌ای را دارد.

«یوناح جرمی باب» از مقامات سابق ارتش و وزارت خارجه اسرائیل روز چهارشنبه ۲۰ بهمن تحلیلی پیرامون گفتگوهای وین منتشر کرد که در آن به نکاتی جالب توجه درباره سانتریفیوژهای پیشرفته ایران اشاره کرده است.

وی موضوع سانتریفیوژهای پیشرفته ایران را مهم ترین دغدغه رژیم اسرائیل دانست.

این تحلیلگر صهیونیست ۳ سناریو را پیرامون سرنوشت سانتریفیوژهای پیشرفته ایران در صورت توافق احتمالی ترسیم کرد:

۱- نابود سانتریفیوژها

۲-بازکردن سانتریفیوژهای نصب شده و انبار کردن در ایران

۳-انتقال سانتریفیوژها به کشور روسیه

«جرمی باب» نوشت: «گزینه نابودی سانتریفیوژها واقعاً تنها گزینه‌ای خواهد بود که به اورشلیم کمی آسودگی خاطر می‌دهد ولی چند ماه پیش فاش شد که ایالات متحده آمریکا این درخواست را نمی‌دهد.»

این مقام سابق ارتش رژیم صهیونیستی درباب سناریو دوم نوشت: « بازکردن سانتریفیوژهای نصب شده و انبار کردن در ایران یک فاجعه برای دولت یهود خواهد بود. زیرا این بدان معناست که [ایران] می‌تواند در عرض چند هفته برنامه هسته‌ای خود را مجدداً فعال کند.»

این تحلیلگر امنیتی صهیونیست در ادامه نوشت: «انتقال سانتریفیوژها به کشور روسیه یک گزینه جذاب خواهد بود. این همان چیزی است که جمهوری اسلامی با اورانیوم غنی‌شده مازاد خود ذیل برجام انجام داد.» وی در ادامه نوشت: آیا تهران می‌تواند سانتریفیوژهای پیشرفته خود را در صورت درخواست از متحد خود روسیه بگیرد؟ یا اینکه برآورد اطلاعاتی اسرائیل مبنی بر اینکه مسکو کماکان «ایران غیرهسته‌ای» را بر «ایران هسته‌ای» ترجیح می‌دهد، کافیست تا آن را به عنوان یک راه حل در نظر بگیریم؟


 «یوناح جرمی باب» از مقامات اسبق ارتش رژیم صهیونیستی

تحلیل «جرمی باب» صهیونیست فارغ از مصداق اصلی خود یعنی امکان فعال شدن سانتریفیوژهای پیشرفته ایران، یک مسئله اصلی را متذکر می‌شود و آن اینکه تضمین در مذاکرات ماهیت ذاتی دارد. یعنی اگر جمهوری اسلامی ایران می‌خواهد تضمین درستی اخذ کند باید بتواند امکان برگشت هسته‌ای را در مذاکرات فراهم کند. در این نوع از تضمین اگر آمریکایی‌ها عهدشکنی کردند جمهوری اسلامی ایران نیز می‌تواند به سرعت به حالت قبلی خود در صنعت هسته‌ای بازگردد و روند توسعه را ادامه دهد.

اخذ تضمین ذاتی در دستور کار تیم مذاکراتی ایران نیز قرار دارد و این تیم متوجه ابعاد سخت و پیچیده این مسئله است.

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: