صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۲:۰۳ - ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ - 2022 June 07
کد خبر: ۱۳۷۰۰۴
«راهبرد معاصر» بررسی می‌کند؛

فرار رژیم‌صهیونیستی از چالش فروپاشی با ایجاد مناقشه گازی

باتوجه به ضعف‌های امنیتی گسترده در رژیم‌صهیونیستی، ایجاد تنش و محورقراردادن موضوعاتی به غیر از مسائل اصلی در دستورکار این رژیم قرار گرفته است. اکنون این رژیم بنابر اذعان نخست وزیرش با چالش فروپاشی قرار گرفته و برای غلبه بر آن باید چنین اقداماتی صورت گیرد تا همچین مسائلی به فراموشی سپرده شود. البته چالش را نباید فقط در عوامل فوق خلاصه کرد و فقدان منابع انرژی در کوتاه مدت می تواند کاتالیزوری در جهت تسریع در ایجاد چنین چالش‌هایی باشد.

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ اخیراً تنش های مرزی بین لبنان و رژیم‌صهیونیستی در حوزه دریایی دوباره شروع شده است. رژیم‌صهیونیستی با اقدامی تحریک‌آمیز و ورود یک کشتی به منطقه مورد مناقشه منجر به تحریک لبنان و زیرپاگذاشتن قوانین گذاشته است. تحرکات اخیر از آنجا شروع شد که رژیم‌صهیونیستی بحث اکتشاف گاز را به یک شرکت یونانی به نام «انرژین» داده است و این شرکت نیز این کشتی را به منطقه مورد مناقشه فرستاده است. براساس گزارش روزنامه النهار لبنان قرار است به موازات ورود این کشتی، مقدمات برای پهلوگیری دو کشتی دیگر در این منطقه انجام شود که کشتی اول برای اطفای حریق و دومین کشتی  برای انتقال خدمه و کارگران است. «بسام یاسین» رئیس سابق هیئت مذاکره‌کننده فنی نظامی در مرز دریایی جنوبی لبنان گفت: اگر کشتی در شمال یا جنوب میدان کاریش پهلو بگیرد، این یک تجاوز محسوب می‌شود؛ زیرا میدان مشترک است. به همین دلیل هیچ طرفی [چه لبنانی و چه صهیونیستی] حق استخراج گاز از آن را ندارند. وی تاکید کرد: «لحظه‌ای که استخراج گاز انجام شود، به این معناست که این موضوع از معادلات سابق خارج شده است و بر این اساس، تبدیل به یک میدان مورد مناقشه خواهد شد. در حالی رژیم صهیونیستی در میدان گازی کاریش فعال شده که قطعنامه ۶۴۳۳ سازمان ملل اعلام می‌کند که مرزهای دریایی لبنان بر اساس نقشه‌های ارتش این کشور، خط ۲۹ مرزی است و به هر گونه واکنش و پاسخ لبنانی در تعقیب کشتی متجاوز برای دفاع از منابع این کشور در این منطقه، مشروعیت می‌دهد.

 

پیشینه مناقشه مورد نظر

کل مساحت نفتی آب‌های منطقه‌‌ای لبنان حدود 22 هزار کیلومتر مربع است و مساحتی که با رژیم صهیونیستی بر سر آن منازعه وجود دارد به 854 کیلومتر مربع می‌رسد. این مساحت مورد منازعه به 10 منطقه یا بلوک تقسیم شده که بلوک نفتی شماره 9 یکی از آن است. این بلوک‌، مرز آبی مورد منازعه اسرائیل و لبنان است.تاکنون پنج دور مذاکره غیر مستقیم بین دو طرف در رابطه با بلوک‌های موردنظر در دفتر یونیفل در رأس التنوره انجام شده که در دور پنجم به علت پافشاری هیئت لبنانی نسبت به حق مسلم خود در استخراج منابع آن متوقف شد. چند مدت پیش نیز لبنان مجوز استخراج گاز را به چند شرکت اروپایی متشکل از شرکت ایتالیایی «انی»، «توتال» فرانسه و «نواتک» روسیه صادر کرد تا نخستین حفاری دریایی کشورش را در دو بلوک انجام دهد.

 

دلایل و اهداف تحرکات اخیر رژیم صهیونیستی

در رابطه با اقدام اخیر رژیم صهیونیستی و دلایل آن ذکر چند نکته قابل تامل است:

 

  • بسیاری بر این اعتقادند که اقدام اخیر رژیم صهیونیستی در راستای عادی سازی روابط با لبنان صورت گرفته است. رژیم صهیونیستی در مقطع فعلی به دنبال ایجاد مذاکراتی با برخی کشورهای عربی در رابطه با مسائل مورد مناقشه است. به عنوان نمونه تحرکات اخیر این رژیم در رابطه با روند عادی سازی روابط با عربستان و برخی همکاری های خدماتی نشان دهنده این نوع از سیاست‌های تعاملی با کشورهای عربی است. در رابطه با تحرکات اخیر رژیم صهیونیستی در مرزهای مورد مناقشه با لبنان نیز همین مساله مطرح است. رژیم صهیونیستی در نظر دارد که با انجام مذاکرات مستقیم نه غیرمستقیم و برخلاف روندهای مذاکره‌ای قبل که با میانجی صورت می‎گرفت، با لبنان به صورت مستقیم و بدون واسطه در رابطه با منطقه‌ی مورد مناقشه مذاکراتی داشته باشد تا بدین شکل در اذهان عمومی اعلام کند که لبنان نیز هویت و موجودیت این رژیم را پذیرفته است.

 

  • هرچند بسیاری بر این اعتقادند که رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد برتری در حوزه انرژی برای خود است، اما تحلیل‌گران این رژیم هشدار می‌دهند که منطقه مورد مناقشه «کاریش» در آینده همچون سکوی گازی تامار- در جنگ 12 روزه فیلق القدس که توسط گروه‌های مقاومت در عسقلان مورد هدف قرار گرفت- به پاشنه آشیل مقاومت در جنگ‌های آینده و به ویژه حزب الله تبدیل خواهد شد. بنابراین شاید در مقطع کنونی این رژیم با این قبیل اقدامات یک نوع برتری جویی را برای خود کسب کند، اما در آینده همین منطقه نقطه ضعف این رژیم برای جنگ‌های آینده خواهد شد.

 

 

  • فلسطین اشغالی فاقد منابع انرژی زیرزمینی کافی است و صهیونیست‌ها برای غلبه بر مشکلات انرژی خود نیازمند منابع جایگزین هستند. اکنون این رژیم در بحث انرژی به کشورهای دیگر وابسته است و در برخی مناطق همچون صحرای سینا که در جنگ 1967 از مصر اشغال کرد به استخراج منابع اقدام کرده بود. اکنون بسیاری بر این اعتقادند که اقدام این رژیم در جهت استخراج گاز از منطقه کاریش برای غلبه بر مشکلات انرژی و بی نیاز بودن نسبت به آن است.

 

  • جنگ روسیه و اوکراین تاثیرات زیادی در دو حوزه انرژی و غذا برای جهان داشته است. در حوزه انرژی بسیاری از کشورها به دلیل جنگ مزبور دچار چالش‌های فراوان شده‌اند. رژیم صهیونیستی نیز باتوجه به وضعیت فعلی و فقدان منابع انرژی لازم و جایگزین به دنبال آن است که از فرصت موجود در دوجهت استفاده کند: اول؛ بی نیازی از منابع انرژی و دوم؛ تبدیل شدن به یکی از بازیگران انرژی محور وجایگزین شدن به جای روسیه برای کشورهای اروپایی. از منظر صهیونیست‌ها دو چالش اساسی برای این رژیم در بحث انرژی متصور است: چالش اول بحث آب است و چالش دوم بحث نفت و گاز است. این رژیم معتقد است که در آینده‌ای نه چندان دور و باتوجه به روند تقابلی این رژیم با روسیه بخاطر جنگ اوکراین، با فقدان منابع انرژی مواجه خواهد شد و برای پوشش دادن منابع انرژی باید به فکر منابع جایگزین باشد.

 

 

  • اقدام اخیر صهیونیست‌ها را می‌توان برای ایجاد درگیری و تنش در داخل لبنان استنباط کرد. زیرا صهیونیست‌ها به دنبال آن هستند که باتوجه به پیروزی مقاومت در انتخابات لبنان، یک تنش در سطح کوتاه به دور از هرگونه درگیری نظامی با حزب الله ایجاد شود و از این شرایط در جهت عدم تشکیل دولت استفاده کنند. در واقع صهیونیست ها به دنبال یک سناریوی ایجاد مشغولیت برای مقاومت در جهت به فراموشی سپردن مسائل سیاسی و ایجاد دودستگی های سیاسی است.

 

ارزیابی نهایی

باتوجه به ضعف‌های شدید امنیتی و چالش‌های گسترده اقتصادی، سیاسی و نظامی در رژیم صهیونیستی، ایجاد تنش و محورقراردادن موضوعاتی به غیر از مسادل اصلی در دستورکار این رژیم قرار گرفته است. اکنون این رژیم بنابر اذعان نخست وزیرش با چالش فروپاشی قرار گرفته است و برای غلبه بر آن باید چنین اقداماتی صورت گیرد تا همچین مسائلی به فراموشی سپرده شود. البته چالش را نباید فقط در عوامل فوق خلاصه کرد و فقدان منابع انرژی در کوتاه مدت می تواند کاتالیزوری در جهت تسریع در ایجاد چنین چالش‌هایی باشد. هنگامی که به قطعی‌های گسترده برق در سرزمین‌های اشغالی توجه شود- صرف نظر از حملات سایبری- کمبود منابع انرژی در سرزمین های اشغالی را نشان می‌دهد و همین عاملی در ایجاد نارضایتی‌ها در سطوح مختلف است.

 

مطالب مرتبط
نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: