به گزارش «راهبرد معاصر»؛ جو بایدن رئیس جمهور آمریکا قرار است با ادعای تکراری دستیابی به صلح، امنیت و ثبات در غرب آسیا به زودی راهی منطقه شود. بایدن بناست ابتدا به سرزمین های شغالی برود و هم پیمانان صهیونیست خود را پس از فروپاشی سیاسی کابینه ملاقات کند. قرار بود پیش تر نفتالی بنت، نخست زویر سابق رژیم صهیونیستی میزبان بایدن باشد، اما با تأخیر تقریباً یک ماهه این سفر، یئیر لاپید که کرسی نخست وزیری رژیم صهیونیستی را از بنت تحویل گرفته میزبان خواهد بود.
عربستان مقصد بعدی رئیس جمهور آمریکا در تور منطقه ای است. چرایی سفر بایدن در برهه کنونی که از سویی اروپا شاهد جنگ اوکراین و جهان با بحران غذایی و انرژی مواجه است، تأمل برانگیز به نظر می آید. سلمان رضوی، کارشناس مسائل غرب آسیا در تشریح ابعاد مختلف سفر رئیس جمهور آمریکا به منطقه غرب آسیا به «راهبرد معاصر» گفت: با توجه به جنگ اوکراین و موضوع جهانی تأمین نفت، گاز و سوخت های فسیلی، طبعاً به نظر می آید مهمترین هدف سفر رئیس جمهور آمریکا به منطقه تأمین انرژی باشد.
وی سفر به عربستان را در میان سه مقصد بایدن یعنی فلسطین، سرزمین های اشغالی و عربستان مهم خواند و افزود: هدف جو بایدن اغنای سران این کشور به افزایش تولید نفت و طبعاً کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی است؛ به ویژه اینکه در ماههای آینده و در آستانه سرد شدن و فرارسیدن فصل زمستان تأمین انرژی اهمیت ویژه ای می یابد.
این کارشناس مسائل غرب آسیا درباره روال مسافرت رؤسای جمهور آمریکا و سفرشان به عربستان عنوان کرد: جو بایدن این بار نیز در سفر خود به منطقه به عربستان خواهد رفت؛ همانطور که پنج سال پیش دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا عربستان را به عنوان مقصد یکی از سفرهای خارجی خود در ابتدای حضور در کاخ سفید انتخاب و در ریاض قراردادهای چند صد میلیاردی امضا کرد. در هر صورت سفر بایدن به غرب آسیا بعد اقتصادی سیاسی دارد. همچنین سفر بایدن به فلسطین اشغالی ازاین بعد حائز اهمیت است که سران رژیم صهیونیستی در تلاش هستند سفر رئیس جمهور آمریکا را در راستای منافع خودشان مصادره به مطلوب کنند.
هدف جو بایدن اغنای سران سعودی به افزایش تولید نفت و طبعاً کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی است؛ به ویژه اینکه در ماههای آینده و در آستانه سرد شدن و فرارسیدن فصل زمستان تأمین انرژی اهمیت ویژه ای می یابد.
رضوی درباره مطرح شدن بحث «ناتوی غرب آسیا» گفت: ناتوی غرب آسیا در واقع ادامه موضوع «ناتوی عربی» است که از دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ آغاز شده بود. ناتوی خاورمیانه همان ناتوی عربی به همراه نظارت و پشتیبانی آمریکا و حضور رژیم صهیونیستی است. افزوده شدن دو فاکتور به ناتوی عربی باعث تغییر نام این ائتلاف نظامی از عربی به خاورمیانه ای شده است و طبعاً این موضوع بیش از آنکه بتواند به واقعیت نزدیک شود و ائتلافی به نام ناتوی غرب آسیا شکل بگیرد، بیشتر به تلاش رژیم صهیونیستی باز می گردد که به دنبال تبلیغات سیاسی-رسانه ای است تا بتواند در این فضا و از موقعیت به نفع خود استفاده کند و بتواند ائتلاف منطقه ای علیه جمهوری اسلامی تشکیل دهد.
وی درباره امکان تشکیل این ائتلاف و آینده آن تأکید کرد: موضوع ناتوی غرب آسیا بیشتر از علائم پیروزی، نشانه های شکست در خود دارد. دلایل نتیجه گیری و شکست چنین ائتلافی این است که در وهله نخست، این کشورها از مشکلات داخلی زیادی از نظر سیاسی، مشکلات اقتصادی و اجتماعی رنج می برند. این مشکلات نخستین عامل از پیش شکست خوردن ناتوی غرب آسیاست. دوم، اینکه ترس از سیطره یکی از قدرت های عربی به ویژه عربستان در صورت تشکیل چنین ائتلاف نظامی وجود خواهد داشت. کشورهای عربی تصور می کنند تشکیل چنین اتحادیه نظامی موجب تحکیم سلطه و سیطره عربستان بر این کشورها می شود.
این کارشناس مسائل غرب آسیا عامل سوم ناکامی ائتلاف منطقه ای را وجود عنصری ناهمساز و ناکوک در آن، یعنی رژیم صهیونیستی خواند و گفت: این رژیم با ماهیت، هویت، جمعیت و شرایط متفاوت از کشورهای منطقه قصد دارد خود را عضو اتحادیه ای کند که در واقع تاکنون خود با حضور غیرمتجانسش عامل انسجام و اتحاد دیگر کشورها بوده است. اکنون رژیم صهیونیستی قصد دارد به وسیله این اتحاد نظامی کارکرد خود را تغییر دهد و اگر تا به امروز کشورهای اسلامی و عربی در مقابله با رژیم صهیونیستی انسجام و اتحاد خود را پیدا می کردند، اکنون این رژیم به دنبال آن است تا با ایجاد ائتلاف نظامی با حضور کشورهای عربی و همراهی آمریکا همان کارکرد را به وجود بیاورد که غیرممکن است.
رضوی عامل چهارم به شکست رسیدن ایده ناتوی غرب آسیا را هدف آن، یعنی مقابله با جمهوری اسلامی ایران دانست و گفت: جمهوری اسلامی همواره از درِ تنش زدایی و دوستی وارد و خواستار مذاکره، حل و فصل و تبادل پیام های فرهنگی و دوستی، برادری و برابری متعدد شده است. طبیعی است در چنین فضایی جمهوری اسلامی به دنبال تنش زایی نیست که رژیم صهیونیستی بخواهد از چنین فضایی به نفع خود استفاده و علیه ایران اقدام کند.
این کارشناس مسائل غرب آسیا یادآور شد: ایران به موازات رویکرد تنش زدایی، نسبت به اقدامات تنش زا علیه خود هشدار داده و تهدید کرده است، هر کدام از کشورها اگر در کنار رژیم صهیونیستی بخواهند علیه ایران اقدام کنند، جمهوری اسلامی آنها را به مثابه دشمن در نظر می گیرد و در هرگونه ائتلافی مورد هدف قرار خواهد داد.
رضوی درباره سفر رئیس جمهور آمریکا به منطقه ازجمله سرزمین های اشغالی گفت: جو بایدن برخلاف دونالد ترامپ رابطه قوی با رژیم صهیونیستی ایجاد نکرد، بلکه در همان ابتدا تلاش کرد مقداری متفاوت و سرد با رژیم صهیونیستی برخورد کند. طبعاً مقام های رژیم صهیونیستی تلاش می کنند از این سفر برای ایجاد چهره ای متفاوت از بایدن به عنوان دوست این رژیم بهره بگیرند.
ایران به موازات رویکرد تنش زدایی، نسبت به اقدامات تنش زا علیه خود هشدار داده و تهدید کرده است، هر کدام از کشورها اگر در کنار رژیم صهیونیستی بخواهند علیه ایران اقدام کنند، جمهوری اسلامی آنها را به مثابه دشمن در نظر می گیرد و در هرگونه ائتلافی مورد هدف قرار خواهد داد
این کارشناس سیاسی درباره دیگر آورده های احتمالی سفر بایدن برای صهیونیست ها عنوان کرد: رژیم صهیونیستی به دنبال آن است که از حضور رئیس جمهور آمریکا در غرب آسیا به نفع اهداف خود سوءاستفاده کند. به عنوان نمونه، رژیم صهیونیستی قصد دارد با حضور بایدن در منطقه موضوع انتقال جزایر تیران و صنافیر از مصر به عربستان را اعلام کند و به ازای آن مجوز عبورهواپیماهای رژیم صهیونیستی از حریم هوایی عربستان را به نفع خود بگیرند.
وی افزود: یکی دیگر اهداف صهیونیست ها این است که بتواند با حضور بایدن ائتلاف ناتوی غرب اسیا را علیه جمهوری اسلامی عملیاتی کنند. علاوه بر این، رژیم صهیونیستی تلاش می کند شرایط منطقه ای خود را با استفاده از اصل تحت الحمایگی، یعنی حمایت کردن از آمریکا تحکیم کند و بهتر بتواند اهداف خود را به پیش ببرد.