به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در روزهایی که انتخابات سنا و کنگره آمریکا به تازگی به فرجام رسیده است، سامان سیاست در این کشور ابعاد تازه‌ای به خود می‌گیرد؛ دموکرات‌ها که تصور می‌شد دوران متفاوتی را نسبت به دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ رقم بزنند، اینک آمریکا را در وضعیتی قرار داده‌اند که دوباره زمزمه‌های بازگشت ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری دوره آینده به گوش می‌رسد.
در مقابل، جو بایدن نتوانست پیش از انتخابات کنگره و سنا کارنامه قابل قبولی از خود به نمایش بگذارد. وی در زمینه سیاست خارجی و امور داخلی هیچ اقدام مؤثری که دموکرات ها بتوانند به آن ببالند، نداشت. دامن زدن به جنگ اوکراین و به نتیجه نرساندن مذاکرات رفع تحریم ها با ایران در محیط بین المللی و گرانی سوخت و دیگر اقلام اساسی در داخل، نارضایتی از بایدن و حزب متبوعش را افزایش داده و باعث شده است تا ترامپ ترغیب شود به میدان بیاید.
خلاف آنچه تصور می‌شد، کامالا هریس نه تنها نتوانست محبوبیت خود را به عنوان جایگزین مدنظر دموکرات‌ها به عنوان رئیس جمهور بعدی حفظ کند، بلکه به تدریج او و بایدن به منتقد یا حتی دشمن یکدیگر بدل شدند.
به روند فزاینده انحطاط تمدنی آمریکا می‌توان بحران‌های دیگری مانند گسترش جامعه دوقطبی، افزایش تورم، زوال سرمایه اجتماعی و رویکرد عموم به پوپولیسم را افزود
پیش تر یکی از برجسته‌ترین نظریه‌های توطئه سیاسی در سال ۲۰۲۰ میلادی بر این موضوع متمرکز بود که چگونه هریس با حمایت نانسی پلوسی، رئیس وقت مجلس نمایندگان آمریکا قصد داشت با استناد به متمم ۲۵ قانون اساسی بایدن را سالخورده اعلام و او را از کاخ سفید برکنار کند. همچنین برخی متقاعد شده بودند نخستین اقدام هریس به عنوان رئیس جمهور، ممنوعیت فروش اسلحه خواهد بود.
در چنین وضعیت قحط الرجالی که آمریکا به آن گرفتار آمده است، ظاهراً مردم خسته از بایدن، دوباره چراغ برداشته و به دنبال ترامپ می‌گردند.
وضع پریشان نخبگان سیاسی در آمریکا در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی انعکاس داشت و به تعبیر ایشان «یکی از نشانه‌های انحطاط آمریکا بر سر کار آمدن کسانی مانند رئیس‌جمهور فعلی و رئیس‌جمهور قبلی است. کشوری حدود ۳۰۰ میلیونی خودشان را می‌کشند رئیس‌جمهوری سر کار می‌آوردند مانند ترامپ که همه دنیا او را دیوانه دانستند، بعد او ساقط می‌شود یکی می‌آید مانند این که حالا شما قضایایش را دیگر می‌دانید؛ این دلیل انحطاط یک ملت و یک تمدن است».
به روند فزاینده انحطاط تمدنی آمریکا می‌توان بحران‌های دیگری مانند گسترش جامعه دوقطبی، افزایش تورم، زوال سرمایه اجتماعی و رویکرد عموم به پوپولیسم را افزود. دموکرات‌ها در کنار بعضی دیگر از نهاد‌های امنیتی و قضایی در آمریکا می‌کوشند با توسل به قانون راه بازگشت ترامپ به قدرت را مسدود کنند. موضوع یافتن بعضی اسناد محرمانه در ویلای ترامپ در فلوریدا احتمالاً در همین راستا انجام شد.
با وجود این، موضوعاتی مانند بیکاری و رکود اقتصادی موجب روی آوردن مردم کشورها به راست گرایی می‌شود و پیامد آن، رادیکالیست‌هایی مانند ترامپ است که سر کار می‌آیند. رویکرد راست‌گرایان به مقوله مهاجرت، نئو مرکانتلیسم و امپریالیسم باعث ایجاد اختلاف و زمینه سازی برای جنگ در جهان می‌شود و این چرخه بحران ممکن است سال ها ادامه یابد.
آیا تمام این موارد آمریکا را به نقطه بازگشت به ترامپ رسانده است؟ این پرسش ما را به نقطه آغازین یادداشت می‌رساند؛ افول آمریکا.
در انگلیس بعد از دوران نخست وزیری ناکام بوریس جانسون و لیز تراس، ریشی سوناک به این مقام رسید؛ سوناک در کابینه جانسون رئیس خزانه و وزیر ارشد خزانه داری بود. در آن زمان، سوناک که وظیفه اصلی اخذ مالیات در انگلیس را برعهده داشت، قانون را دور زد تا همسر میلیونرش را از پرداخت مالیات معاف کند.
چنین شخصی اینک به نخست وزیری کشوری می‌رسد که مالیات یکی از ارکان اصلی قوانین آن است. افول سیاسی، تمدن غرب را فراگرفته است و ایده آنارشیسم برای حذف دولت در هر نوع آن در غرب، اینک بیش از هر زمانی موجه به نظر می‌آید.