صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

میقات مدیا

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

  • ۱۳:۳۶
  • پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
  • Thursday 16 May 2024
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۸ - ۰۶ مرداد ۱۳۹۸ - 2019 July 28
کد خبر: ۱۷۶۴۰

نسبت جانسون و ترامپ؛ دو بازیگر هم‌وزن یا مکمل؟

بدون شک نمی‌توان جانسون و ترامپ را دو سیاست‌مدار هم‌وزن در نظام بین‌الملل قلمداد کرد؛ زیرا جانسون قدرت مانور ترامپ را در عرصه سیاست داخلی و خارجی کشورش ندارد. با این حال می‌توان از زوج ترامپ - جانسون به عنوان دو بازیگر مکمل یکدیگر در نظام بین‌الملل یاد کرد.

به گزارش راهبرد معاصر؛ حضور بوریس جانسون در راس معادلات سیاسی و اجرایی لندن، مولد دغدغه‌های تازه‌ای در نظام بین‌الملل بوده است. بسیاری از تحلیلگران مسائل بین‌الملل معتقدند که شکل‌گیری زوج "ترامپ - جانسون" می‌تواند مقدمه‌ای بر استیلای آنارشی در غرب و فراتر از آن، حاکمیت هرج و مرج بر روابط بین‌الملل خواهد بود. با این حال، برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند که "ترکیب نامتوازن مجلس عوام انگلیس"،"اختیارات محدود نخست وزیر انگلیس در قانون اساسی" و " نارضایتی های درون حزبی محافظه کاران حاکم" مانع از افزایش بی‌حد و حصر قدرت مانور بوریس جانسون در معادلات داخلی و فرامنطقه‌ای لندن خواهد شد. ماجرا به این نقطه ختم نمی‌شود!

 

واقعیت امر این است که "برگزیت" و نحوه خروج انگلیس از اتحادیه اروپا اصلی‌ترین دغدغه حوزه امنیتی، اقتصادی و سیاست خارجی انگلیس طی ماه‌های آتی محسوب می‌شود. بنابر پیش‌بینی‌هایی که وجود دارد، تحقق هر یک از سه گزینه "برگزیت نرم"،" برگزیت سخت" و " برگزاری رفراندوم دوباره" منجر به بروز بحران‌های سیاسی و امنیتی مزمنی در داخل انگلیس خواهد شد. همین مسئله، قدرت مانور لندن در عرصه بین‌المللی را به شدت کاهش خواهد داد. با این حال، تمرکز اجباری بوریس جانسون و دولت محافظه‌کار افراطی وی بر موضوع برگزیت، منجر به عدم تبعیت آنها از سیاست‌های امنیتی آمریکا در ذیل پیمان آتلانتیک شمالی نخواهد شد. این تبعیت، به صورتی "نسبی" صورت خواهد گرفت، چنانچه اگر "جرمی هانت" یا هر فرد محافظه کار دیگری نیز به جای جانسون در مسند نخست وزیری انگلیس قرار می‌گرفت، همین پیروی نسبی را از سیاست‌های ترامپ صورت می‌داد. نباید فراموش کرد که در دوران نخست وزیری ترزا می، انگلیس تنها کشوری بود که به نیابت از ایالات متحده آمریکا، اعمال فشار بر اعضای اروپایی ناتو را جهت افزایش بودجه نظامی غیر مستقیم ناتو در دستور کار قرار داد. حتی کار به جایی رسید که نماینده انگلیس در ناتو ، دو کشور آلمان و فرانسه را بابت مخالفت با سیاست‌های امنیتی دولت ترامپ مورد عتاب قرار داد. در عین حال، انگلیس در جریان اعلام آمادگی آمریکا برای حمله به سوریه در دوران اوباما در آگوست سال 2013، از مشارکت با واشنگتن اجتناب کرد.

 

یک قاعده کلی به ما می‌گوید که پیروی انگلیس از سیاست‌های امنیتی آمریکا در نظام بین‌الملل، مرهون حضور یا عدم حضور بوریس جانسون در خانه شماره 10 خیابان داونینگ استریت نبوده و در آینده نیز نخواهد بود! حتی حضور حزب کارگر در راس معادلات سیاسی انگلیس نیز مانع از این "هم افزایی امنیتی" در مناطق مختلف جهان از جمله خلیج فارس نمی شود. بنابراین، در تعیین و محاسبه وزن "بوریس جانسون" در تعیین مناسبات امنیتی انگلیس خصوصا در حوزه امنیت بین‌الملل نباید اغراق کرد. از سوی دیگر، بوریس جانسون از بین 160 هزار رای اعضای حزب محافظه کار، موفق به کسب 92 هزار رای شده است. این به معنای مخالفت حدود 40 درصد محافظه کاران با نخست وزیری جانسون است.

 

این مخالفت در میان اعضا و طرفداران حزب کارگر، بخش عمده ای از لیبرال دموکرات‌ها و برخی اعضای حزب استقلال انگلیس نیز وجود دارد. این به معنای آن است که اتخاذ سیاست‌های پرهزینه امنیتی از سوی جانسون، احتمال برکناری وی توسط مجلس عوام یا برگزاری انتخابات دوباره که نتیجه آن شکست جانسون خواهد بود را بالا خواهد برد. از این‌رو بوریس جانسون ناچار است برای جلوگیری از سقوط زودهنگام خود در قدرت، در برخی موارد و علی‌رغم میل ذاتی خود، از همراهی مطلق با سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا بپرهیزد. در سال 2013 میلادی نیز دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس نتوانست مجلس عوام و متعاقبا مردم کشورش را بابت حمله هوایی به سوریه اقناع کند. همین مسئله سبب شد تا پس از رای منفی مجلس عوام، دولت انگلیس نیز از شرکت در این عملیات سرباز زند.

 

هم اکنون در سال 2019 میلادی قرار داریم. بدون شک نمی‌توان "جانسون" و " ترامپ" را دو سیاست‌مدار "هم وزن" در نظام بین‌الملل قلمداد کرد؛ زیرا همان‌گونه که اشاره شد، جانسون قدرت مانور ترامپ را در عرصه سیاست داخلی و خارجی کشورش ندارد. با این حال می توان از زوج "ترامپ - جانسون" به عنوان دو بازیگر مکمل یکدیگر در نظام بین‌الملل یاد کرد. این دو" مکمل استراتژیک"، لزوما در مواردی بر سر تاکتیک‌های بازی در منطقه غرب آسیا و خلیج فارس با یکدیگر اختلاف نظر خواهند داشت. از سوی دیگر، با توجه به افشای نقش ویژه "جان بولتون" مشاور امنیت ملی ایالات متحده در ماجرای توقف نفتکش ایرانی در جبل الطارق، باید این نکته را نیز مدنظر قرار داد که بخشی از حاکمیت سیاسی انگلیس، همچنان تحت تسلط نومحافظه کاران آمریکاست. این موضوع در جریان حضور تونی بلر در مسند نخست وزیری انگلیس نیز خود را نشان داد: جایی که نخست وزیر اسبق انگلیس با مشارکت در جنگ عراق، یکی از سخت‌ترین هزینه‌های ممکن را متوجه حوزه امنیت و سیاست خارجی کشورش کرد.

 

هم اکنون انگلیس در بسیاری از موارد، نقش" متغیر وابسته امنیتی" و ایالات متحده آمریکا نقش" متغیر مستقل امنیتی" را ایفا می کند. در چنین شرایطی شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و یا خانه تکانی ترامپ در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا که با توجه به کاهش محبوبیت وی در عرصه سیاست خارجی بعید به نظر نمی‌رسد، به طور طبیعی به دولت انگلیس و شخص بوریس جانسون شوک وارد خواهد کرد. بی دلیل نیست که بسیاری از تحلیلگران مسائل امنیتی و سیاسی انگلیس به جانسون در خصوص "پیروی از سیاست‌های ترامپ" ، با توجه به غیر قابل پیش بینی بودن رفتارها و تاکتیک‌های رئیس جمهور ایالات متحده هشدار داده‌اند. این هشدارها در آینده ای نزدیک با شدت بیشتری خطاب به بوریس جانسون و اعضای کابینه اش تکرار خواهد شد. مجموع موارد فوق نشان می دهد که بوریس جانسون به عنوان "سیاست‌مداری استوار" و به عبارت بهتر یک "تعیین کننده نهایی" در لندن حضور پیدا نکرده است: او سیاست‌مداری است که تضمینی نسبت به استمرار حضور وی در قدرت، حتی تا یکسال آینده وجود ندارد.

نظر شما