صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

میقات مدیا

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

  • ۰۷:۳۷
  • دوشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
  • Monday 13 May 2024
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۱ - ۲۵ آبان ۱۳۹۸ - 2019 November 16
کد خبر: ۲۸۱۱۴
تعداد نظرات: ۱ نظر

هدف روحانی از ایجاد جنجال اخیر علیه قوه‌قضاییه چیست؟

روحانی در مدیریت داخلی و خارجی کشور شکست خورده و همچون سایر روسای جمهور در سال‌های پایانی دوره کاری خود به دنبال حاشیه‌سازی است تا ناکامی‌هایش نمایان نشود!

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ هفته قبل بود که رئیس‌جمهور کشورمان در سفر استانی یزد و در جمع مردم، ضمن تشریح کارنامه اقتصادی دولت به عملکرد دستگاه‌های متولی در ارتباط با مبارزه با فساد پرداخت و به قوه قضائیه کنایه زد که سراغ دانه درشت‌ها نمی‌رود و پرونده نهادها و افرادی را که مرتکب فسادهای میلیارد دلاری شده‌اند پیگیری نمی‌کند.

 

شگرد همیشگی حسن روحانی و اطرافیانش مبنی بر ایجاد ابهام در گزاره‌های خبری و رازآلود کردن فضای سیاسی باعث شد تا بازار اتهام‌زنی سیاسیون علیه یکدیگر داغ شود و در این میان این اعتدالیون بودند که در گوشه‌ای به تماشای این دعوا نشستند. به راستی چرا حسن روحانی به یکباره حمله به قوه قضاییه را کلید زد؟

 

رئیسی و کسب نمره قبولی در مبارزه با فساد

کمتر از یکسال از انتصاب سید ابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضاییه می‌گذرد و در این مدت مبارزه با فساد و بسط عدالت عمومی به عنوان راهبرد اصلی این قوه در دوره تحول مطرح شده است. از جمله نمودهای خاص در این مدت رسیدگی به پرونده‌هایی است که از سویی ابعاد کلان و در زندگی عمومی مردم تاثیر داشته و به نوعی افکار عمومی را تحت‌الشاع قرار داده بودند و از سوی دیگر شائبه سیاسی و جناحی بودن برخوردها را رد می‌کردند.

 

پرونده توزیع گوشت دولتی، پرونده بانک سرمایه و به‌طور ویژه پرونده هادی رضوی، پرونده متهمان پروژه پدیده شاندیز، پرونده قربانعلی فرخزاد و مرتبطان وی، پرونده شبنم نعمت‌زاده، محاکمه ۶۰ قاضی فاسد، دستگیری اکبر طبری، از متنفذان پیشین قوه قضائیه، پرونده فساد در بانک ملت، پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان، پرونده افراد سرشناسی همچون مهدی جهانگیری و حسین فریدون و مقابله با پدیده اشرافیگری در قالب مبارزه با شهرک میلیاردی باستی‌هیلز و هفت‌سنگان از جمله پرونده‌هایی بودند که توانست توجه افکار عمومی را جلب کند.

 

نگاه رئیسی به برخورد با فساد و عدالت چیست؟

رئیس قوه قضاییه در رویکرد جدیدی به موضوع برخورد با فساد و بسط عدالت معتقد است که تسهیل حیات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی مردم، توسعه آزادی‌های اجتماعی، بهبود فضای کسب‌وکار و برداشتن موانع تولید همگی تابعی از عمق برخورد با فساد است. وی معتقد است تا زمانی که ریشه فساد خشکانده نشود و عدالت عمومی گسترش پیدا نکند، توسعه و پیشرفت در هیچیک از ابعاد حیات جامعه ایران رخ نخواهد داد.

 

از سوی دیگر رئیسی از عدالت اجتماعی به عنوان کلید تقویت قدرت نرم، عنصر اعتمادزای مردم به حاکمیت (بعد از برخی مشکلات دستگاه قضایی در سال‌های اخیر) و پیشران حرکت سیاسی مردم یاد می‌کند. در واقع دستگاه قضایی در دوره جدید و براساس برنامه رئیسی باید به عنوان متولی اصلی ترمیم، تثبیت و افزاینده اعتماد عمومی به حاکمیت عمل کند.

 

امید افکار عمومی به تحول در قوه قضاییه

مبارزه با فساد اقتصادی و مالی در کنار تشدید برخورد با فساد درون سازمانی و اصلاح روندهای قضایی باعث شده تا هم شخص سید ابراهیم رئیسی و هم جایگاه قوه قضاییه در افکار عمومی با رشد قابل توجهی مواجه شود.

 

چندی پیش وزارت اطلاعات آماری را مبنی بر رضایت مندی ۷۶ درصدی مردم از اقدامات دستگاه قضا منتشر کرد. در این افکارسنجی، رویکرد‌های قوه قضائیه در برخورد همه جانبه با فساد، بدون سوگیری‌های سیاسی و بدون سایر ملاحظات مورد رضایت مردم واقع شده و مخاطبان اقدامات اخیر قوه قضاییه در توسعه عدالت و برخورد با مفاسد اقتصادی را پسندیده‌اند.

 

همچنین در آخرین در نظرسنجی مرکز مطالعات بین المللی و امنیتی دانشگاه مریلند، رئیس قوه قضاییه بعد از فرمانده سپاه قدس و وزیر امور خارجه کشورمان، به عنوان سومین چهره محبوب مردمی از سوی مخاطبان معرفی شده است.  در این نظرسنجی، میزان محبوبیت سید ابراهیم رئیسی رشد قابل توجهی داشته است. دیدگاه مثبت ۶۴% از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی، وی را با اختلافی اندک، در رده سوم محبوبترین چهره‌های ایرانی قرار داده است. میزان محبوبیت وی در قیاس با ابتدای سال گذشته میلادی ۱۰% افزایش یافته است.

 

این در حالی است که میزان محبوبیت حسن روحانی روند به خود گرفته و به زیر ۴۲% رسیده که در قیاس با نظرسنجی پیشین کاهشی قابل توجه را نشان می‌دهد.

 

در کنار افکار عمومی، چهره‌های سیاسی همسو با حسن روحانی نیز مجبور شده‌اند از تحول در قوه قضاییه استقبال کنند. به عنوان مثال محمود صادقی، نماینده عضو فراکسیون در توییتی درباره دادگاه‌های اخیر مبارزه با مفاسد اقتصادی نوشت: «برخورد عادلانه و بی‌طرفانه دستگاه قضا با مفاسد اقتصادی تضمین‌کننده استمرار و نتیجه‌بخش بودن آن است. به سهم خود شهادت می‌دهم رسیدگی‌های قضایی در پرونده بانک سرمایه که در جریان جزئیات آن هستم، دقیق و بی‌طرفانه است».

 

همچنین اکبر‌ترکان، مشاور سابق رئیس‌جمهور در مصاحبه با روزنامه ایران گفته بود: «در چند وقت اخیر و با ورود آقای رئیسی به قوه قضائیه مقابله با فساد جان‌گرفته است و نقطه امیدواری اینجاست مقاماتی که مرتکب فساد درون سیستم شده‌اند، در حال شناسایی هستند و من از این موضوع که آقای رئیسی در برخورد با فساد جدی هستند بسیار خشنودم. ایشان مبارزه با فساد را از لایه‌های بالای قوه قضائیه آغاز کردند. با این شیوه می‌توان تا حدودی جلوی رانت‌خواری را گرفت. هرچند که در حال حاضر فساد بسیار گسترده شده و در هر سه قوه رخنه کرده است. باید در هر قوه فردی مانند آقای رئیسی حضور داشته باشد که با فساد برخورد کند».

 

هدف روحانی از جنجال‌آفرینی ناگهانی چیست؟

با جمع‌بندی موارد فوق می‌توان جنجال‌آفرینی اخیر روحانی در عرصه سیاسی و حمله به قوه‌قضاییه را تحلیل کرد.

 

ترس روحانی از افول در افکار عمومی

کاهش هر روزه اعتماد به شخص روحانی و جناح اعتدالی‌ها در افکار عمومی، امید حضور دوباره آنها در مجلس بعدی را به شدت کمرنگ کرده است. از سوی دیگر بدنه جبهه اصلاحات با تحلیل شرایط سیاسیو اجتماعی به این نتیجه رسیده که یک دگردیسی کلی در راهبردهای سیاسی خود ایجاد کند که یکی از این موارد عبور از روحانی در مرحله اول و سپس ترمیم چهره خود از طریق حمله به وی و دولت دوازدهم است.

 

به همین دلیل است که رئیس‌جمهور در اقدامی بدون توجیه در پایان سخنرانی خود در یزد، از شخص رئیس دولت اصلاحات نام برد تا شاید بتواند با استفاده از این حربه بدنه سرخورده اصلاحات را جذب کند. اما واکنش تند اصلاح‌طلبانی همچون صادق زیباکلام به این اقدام و نمایشی خواندن آن نشان داد که روحانی در میان اصلاح‌طلبان نیز جایگاهی ندارد.

 

کمرنگ شدن کلیشه‌های دروغین علیه رئیسی

 از جمله انتقادات جدی به حسن روحانی در میانه ایام تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96، همگرا شدن وی با برخی جریانات معاند همچون منافقین در موضوع اعدام محاربین در دهه شصت بود. از سوی دیگر تبلیغات منفی علیه کارآمدی و نگاه سید ابراهیم رئیسی به مسائل اجماعی و فرهنگی به حدی قوی بود که شعار دیوار کشیدن در خیابان‌ها به عنوان یک اصل مسلم در افکار عمومی نقش بست!

 

اما حضور رئیسی در قوه قضاییه و آغاز تحول در این قوه باعث شد تا نه تنها کلیشه‌ها علیه رئیس دستگاه قضا از بین برود، بلکه به مرور محبوبیت وی همزمان با کاهش محبوبیت روحانی، افزایش چشمگیری داشته باشد. ادامه این وضعیت و تبدیل شدن وی به یک چهره کاریزما می‌تواند در عرصه سیاسی به سود جریان انقلابی باشد، همین موضوع سبب ترس حامیان روحانی و زمینه‌ساز تحریک رئیس‌جمهور برای حمله به رئیس یک قوه شده است. روحانی سعی می‌کند با دمیدن دوباره بر کلیشه‌های دروغین دوره انتخابات از افزایش محبوبیت رئیسی جلوگیری کند.

 

انحراف افکار عمومی از واقعیات عرصه سیاسی و اقتصادی

دولت دوازدهم در حال حاضر با چند معضل اصلی مواجه هست. برجام به پایان خط رسیده، تلاش‌ها برای رفع تحریم با استفاده از کارت اروپا بی‌ثمر مانده، راهبردهای اقتصادی با شکست مواجه شده و در نهایت اعتماد عمومی به دولت با کاهش مواجه شده است.

 

دستان خالی روحانی در مواجهه با افکار عمومی باعث شده تا وی و مشاورینش از حربه قدیمی حاشیه‌سازی استفاده کنند. پیش کشیدن مواردی که در افکار عمومی موضوعیت ندارد، ابهام‌آفرینی برای تحریک و انحراف رسانه‌ها از پرداختن به مشکلات و در نهایت تلاش برای پرت کردن حواس مردم از برخی اقدامات همچون مذاکرات تجاری برجام‌گونه با اروپا و تغییر ساختار  بانکی به نفع بانکداران از محورهای این حاشیه‌سازی‎ها است.

 

روحانی در مدیریت داخلی و خارجی کشور شکست خورده و همچون سایر روسای جمهور در سال‌های پایانی دوره کاری خود به دنبال حاشیه‌سازی است تا ناکامی‌هایش نمایان نشود!

نظر شما
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۸/۰۸/۲۶
شوخی جالبی بود