صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۹:۲۹ - ۳۰ دی ۱۳۹۷ - 2019 January 20
کد خبر: ۳۰۲۲
سرنوشت فراکسیون بزرگتر پارلمان عراق 8 ماه پس از انتخابات

بلوک بزرگتر پارلمان عراق: همراه مقاومت یا همساز سعودی؟!

با وجود گذشت 8 ماه از انتخابات پارلمانی عراقی، هنوز مشخص نشده که کدام یک از دو بلوک اصلی (الاصلاح و البنا) بر دیگری غالب شده و اعضای بیشتری را به عضویت خود در آورده است.

به گزارش راهبرد معاصر؛ ساختار سیاسی عراق پسا صدام به گونه ای شکل گرفته که اگر گروهی بتواند اکثریت کرسی های پارلمان را در اختیار بگیرد، با اغماض می توان گفت، کرسی هدایت کشور را بدست گرفته است. توضیح آن که، نصف+1 اعضای پارلمان نخست وزیر، عالی ترین مسئول اجرایی کشور، را انتخاب می کند. با توجه به این که بافت جمعیتی عراق چند پاره است، کسب اکثریت در عراق، برای یک حزب، هدفی نزدیک به غیرممکن است. در این انتخابات اما، توزیع کرسی ها بسیار متزلزل تر بود؛ یعنی هیچ حزب یا ائتلافی نتوانست بیش از یک ششم کرسی ها را بدست آورد. در چنین بستری، تشکیل ائتلاف بزرگتر، یا آن چه که در فرهنگ سیاسی عراق به "کتلة اکبر" معروف است، به شدت نیازمند همپیمانی با گروه های زیادی است که شاید گاه باعث بروز جمع نقیضین بشود.

 

دعوای فراکسیون بزرگتر، آتش زیر خاکستر تا پیش از معرفی فیاض

همانطور که گفته شد، تشکیل فراکسیون بزرگتر در عراق، نیازمند نصف+1 اعضای پارلمان یا به عبارتی، حداقل 165 نماینده است. پس از انتخابات 2018، با توجه به این که هر دو فراکسیون اصلی (الاصلاح و البناء) بر روی معرفی عبدالمهدی اجماع کردند، دعوای فراکسیون بزرگتر چندان در نگرفت و نیازی به اثبات این مدعا برای هیچ یک از دو طرف نبود. اما به مرور زمان و با بالا گرفتن اختلافات دو طرف پیرامون اعضای کابینه اختلافات تشدید شد. اکنون با گذشت نزدیک به 7 ماه از آغاز به کار پارلمان جدید، هنوز تکلیف فراکسیون بزرگتر مشخص نشده است.

 

الاصلاح یا البناء، فراکسیون بزرگتر کدام است؟

این که تعیین فراکسیون بزرگتر در پارلمان عراق گره خورده، عمدتا ناشی از تغییرات عمده در صف بندی های سنتی است که طی 14 سال قبل از 2018 وجود داشت. در انتخابات 2018 ، چندپارگی میان احزاب وارد شده به پارلمان بسیار شدید بود و در کنار آن، گروه های سیاسی به دلیل سنت شکنی مقتدی صدر، حکیم از سوی شیعیان و همزمان، طیف نزدیک به خمیس الخنجر و فهرست القرار از سوی سنی ها، باعث شد که جبهه بندی درونی پارلمان بر اساس مذاهب شکل نگیرد. به عبارت واضح تر، پیش از 2018، پارلمان 3 بلوک اصلی داشت: شیعه، سنی و کرد. اینک اما پارلمان هرچند سه بلوک اصلی دارد ولی تنها یک بلوک، آن هم با اغماض، روی خط قومیتی خود باقی مانده: کردها. شیعیان و سنی ها از درون دو پاره شدند و دو فراکسیون الاصلاح و البناء را ساختند. مدعی اصلی "کتله اکبر" بودن هم این دو فراکسیون هستند ولی هیچ یک نتوانسته اند ادعای خود را اثبات کنند.

 

جالب آن که، دو گروه برای اثبات برتری خود، بیشتر شواهدی دال بر کمبود دیگری ارائه می کنند. به عنوان مثال، حرف اصلی الاصلاح این است که اگر البناء واقعا فراکسیون اکثریت است، چرا نمی تواند پس از خروج نمایندگان برای رای گیری پیرامون انتصاب فیاض به عنوان وزیر داخلی، جلسه را به حد نصاب برساند؟ در سوی دیگر اما، البناء روی این موضوع تاکید دارد که اگر الاصلاح به واقع اکثریت کرسی ها را در مدیریت خود دارد، چرا حاضر نیست در جلسه رای گیری برای انتخاب فیاض حاضر شده و یا جلسه ای غیر علنی برای این موضوع برگزار نماید. گفتنی است، آلا طالبانی، نماینده پارلمان عراق در گفتگو با دجله، دقیقا با اشاره به همین موضوع، تاکید داشت که "کتلة اکبر" هنوز تشکیل نشده است. اما آن چه که کفه قدرت استدلال را به سوی البناء نزدیک می سازد، سه نکته مهم است: پس از  جلسه اول رای گیری برای تعیین رئیس جمهور در پارلمان عراق که به دلیل مخالفت ها با فواد حسین از سوی پارت دموکرات، برخی گروه های دیگر و نیروهای نزدیک به صدر تحریم شده بود و به حد نصاب نرسید، مقتدی صدر توئیت زد : «عراق از فراکسیون بزرگتر، بزگتر است». معنای این توئیت، اعتراف تلویحی صدر به در اختیار نداشتن فراکسیون بزرگتر است و جالب آن که، در نهایت، بدون اجابت درخواست های صدر، رئیس جمهور تعیین شد.

 

نکته دوم که وزنه قدرت البناء را تائید می کند، تعیین رئیس پارلمان از این فراکسیون است که اگر به راستی اکثریت سنی های پارلمان با الاصلاح بودند، چنین انتخابی میسر نمی شد. پس تعیین الحلبوسی به عنوان رئیس پارلمان حکایت از پیوستن حداقل بخش بزرگی از سنی های پارلمان به البناء دارد که نقطه برتری بر الاصلاح است.

 

اما نکته سوم در این بوده که اگر براستی الاصلاح، کتله اکبر بوده، چرا نتوانست العبادی را در قدرت نگه دارد؟

 

با تمامی این اوصاف، البناء نمی تواند مدعی فراکسیون بزرگتر بودن باشد چراکه اگر بود، قطعا فیاض وزیر داخله می شد.

 

چرا فراکسیون اکثریت در هاله ای از ابهام قرار گرفته است؟

این که چرا تاکنون ادعای هیچ یک از طرفین در خصوص در اختیار داشتن اکثریت پارلمان به اثبات نرسیده، حداقل 3 عامل دارد:

سست شدن چارچوب احزاب و ائتلاف ها: برخلاف دوره های قبل، در این دوره از پارلمان، نه تنها ائتلاف احزاب با یکدیگر شکننده و سست شده بلکه حتی اعضای احزاب هم گاه مشی به کلی گوناگونی را طی می کنند. به عنوان مثال، در فهرست القرار، که یکی از فهرست های منسجم سنی تلقی می شد، هم اسامه النجیفی بوده و هم خمیس الخنجر رهبران اصلی این گروه بودند ولی اکنون، جدای از هم در بلوک های رقیب قرار گرفته اند.به علاوه، جدایی فیاض و در پی او، دیگران از نصر و عدم اتخاذ تصمیم قاطع و صریح طیف های جدا شده، خود باعث شد که بسیاری از اعضای پارلمان، روزی با البناء باشند و روزی با الاصلاح.

 

نمونه های دیگر این موضوع را می توان در جدایی رسمی احمد الجبوری، نماینده نینوی از الاصلاح و پیوستنش به البناء و انتقادات تند وی از البناء بعد از گذشت مدت نسبتا کوتاهی از الحاقش به این فراکسیون مشاهده کرد. حتی کریم النوری،عضو برجسته ائتلاف فتح رسما از این ائتلاف اخراج شد؛ امری که منحصر به وی نماند. بنابراین، هنوز تکلیف بسیاری از نمایندگان شیعه و سنی پارلمان مشخص نیست که با کدام طرف هستند.

 

جدی گرفته نشدن حضور در جلسات پارلمان از سوی برخی نمایندگان: جالب است که برخی نمایندگان (که تعدادشان مشخص نیست ولی قابل توجه است)، در بسیاری از جلسات پارلمان اصلا حضور پیدا نمی کنند تا برای تصمیم گیری های مهم، دو فراکسیون با آن ها وارد مذاکره شوند. اخیرا، حسین العقابی، یکی از نمایندگان پارلمان عراق رسما اعلام کرده که برخی از نمایندگان به دلیل مشغله های دولتی و ماموریت هایی که دارند و برخی دیگر، بدون دلیل موجه، در جلسات پارلمان حضور پیدا نمی کنند. این نکته وقتی روشن تر می شود که بدانیم برخی از نمایندگان پارلمان، تا پیش از این، مسئولیت های خطیری در سطح استانداری (مانند استاندار بصره) را همزمان با نمایندگی بر عهده داشتند که مسلما رسیدگی به هر دو مسئولیت، غیر ممکن است.

 

عدم تعیین تکلیف نمایندگان کرد: کردها، نه تنها تکلیف خود با دو فراکسیون را مشخص نکرده اند بلکه تکلیفشان با خودشان نیز مشخص نیست. تا این لحظه، هیچ یک از دو گروه موفق به جذب کردها نشده و این امر احتمالا به دلیل زیاده طلبی آن هاست.

 

نتیجه گیری

هرچند دعوا برای تعیین "کتلة اکبر" به خاطر تعیین نخست وزیر رخ می دهد، اما اکنون، دعوای کتلة اکبر، تبدیل به مسئله ای حیثیتی شده و دو طیف اصلی پارلمان، برای کسب پرستیژ و امتیازات، خواهان اثبات برتری خود هستند. با تمامی این تفاسیر، فراکسیون اکثریت هنوز بوجود نیامده ولی، به نظر می رسد که فاصله البناء با تبدیل شدن به فراکسیون اکثریت، کمتر است هرچند که حتی اگر در این میدان موفق شود، موفقیتی شکننده و با اختلاف اندک خواهد بود.

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: