صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۵ - ۰۷ فروردين ۱۳۹۹ - 2020 March 26
کد خبر: ۳۸۹۹۵
مجید شاکری در گفتگو با راهبرد معاصر مطرح کرد:

ابعاد اقتصادی کرونا؛ از سقوط قیمت نفت تا سرنوشت بودجه ۹۹

مجید شاکری: نگاه به موضوع کرونا کاملا بهداشتی است و نگاهی اقتصادی نیست درحالیکه بسته های سیاسی و مالی و پولی این موضوع باید دیده شود. به کارهای انجام شده از جمله بیمه و مالیات و... نمی توان بسته انبساط مالی نام نهاد این موارد محرک هایی کوچک هستند.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ مجید شاکری اقتصاددان براین باور است، کاهش فروش نفت ایران بخاطر تحریم ها است و  آنچه مانع از بازگشت ایران به بازار نفت بوده تحریم ها هستند. از قضا ایران به لحاظ قیمت یکی از پایین ترین قیمت های تمام شده را دارد. ما با قیمت های فعلی نیز می توانیم ادامه بدهیم ولی نقش نفت در اقتصاد ما به دلیل تحریم ها کاهنده بود و از این منظر ما در ردیف کشورهایی نیستیم که به دلیل وضعیت کاهش فروش دچار زیان می شوند.

 

*قیمت کنونی نفت آیا صرفه اقتصادیِ فروش برای ایران دارد؟

باتوجه به این قیمت ها، کشورهای محدودی هستند که نسبت به هزینه های تولید صرفه فروش دارند و ایران یکی از این کشورها  بشمار می اید. ایران، عربستان، کویت و عراق تنها کشورهایی هستند که در این قیمت قادر به فروش نفت خواهند بود. هزینه تولید نفت حتی در روسیه نیز بالاتر از این ارقام به چشم می اید.

 

دو بحث مطرح است. آیا اثر بودجه ای خاصی برای ایران دارد؟ خیر ندارد. چون اساسا نفت در بودجه ایران به طور واقع و فارغ از اعداد سهمی توجیه قابل توجه ای ندارد و از این منظر ما حتی نمی توانیم خود را کشوری نفتی حساب کنیم. از منظری دیگر آنچه که اقتصاد آمریکا را دچار مشکل کرده است موضوع کرونا نیست چون کرونا به تنهایی یک بی انظباطی است و بسته های پولی بسیار عظیم آمریکا می توانست این بی نظمی را مهار کند. موضوع اصلی نفت است و این قیمت به معنای واقعی کلمه یعنی دردسر برای آمریکا و چون متغیر اصلی ایران قوت و ضعف تحریم های آمریکا است هر آنچه که برای آمریکا دردسر محسوب شود به نفع ما خواهد بود. این واقعیتی است که ما آثار آن را در تضعیف توان و اعمال تحریم ها می بینیم. برخی از خبرهای منتشر شده به وضوح نشان می دهد که برخی از مشکلات به دلیل سیاست های اعمال شده توسط خود آمریکا است و مشخص نیست این وضعیت چقدر طول می کشد و هرچقدر طولانی شود برای ما بهتر خواهد بود.

 

*همه چیز در رابطه با آینده بازار نفت برای ایران به این بستگی دارد که تقاضای نفت  در ماه‌های آینده چگونه باشد، هم اکنون با مازاد تولید ۴ میلیونی روبروییم، ولی در قیمت پایین ایران مزیت های بزرگی برای بازار دارد، آیا ایران خواهد توانست به بازار نفت برگردد؟

آنچه مانع از بازگشت ایران به بازار نفت بوده تحریم ها هستند. از قضا ایران به لحاظ قیمت یکی از پایین ترین قیمت های تمام شده را دارد. ما با قیمت های فعلی نیز می توانیم ادامه بدهیم ولی نقش نفت در اقتصاد ما به دلیل تحریم ها کاهنده بود و از این منظر ما در ردیف کشورهایی نیستیم که به دلیل وضعیت کاهش فروش دچار زیان می شوند. ولی بخش مهمی از تولید ناخالص آمریکا و ابزارهای آمریکا روی تولید بالای نفت بسته شده بود و حالا در قیمت های جدید تولید صرف ندارد و شدنی نیست و می توان امیدوار بود در دوره جدید بسیاری از ابزارهای اعمال تحریم توسط آمریکا دچار مشکل شود.

 

* ایران می تواند با یک استراتژی از این دوره سودی ببرد؟

بله و اگر نتواند بسیار زشت است. اگر فرض کنیم ایران می تواند بخشی از جناحی باشد که خواهان کاهش قیمت نفت برای دوره ای طولانی باشد به نحوی که شیل اویل و شیل نفت یا شیل هفت از اقتصاد دنیا به نحو موثری حذف شوند باید و حتما باید ایران در این محور باشد.

 

* استراتژی ایران چگونه باید باشد؟

این استراتژی به نگاه ایران بستگی دارد. ایران باید از موضوع کرونا به عنوان یک ابزار استفاده کند تا نشان بدهد برای مبارزه با کرونا به منابع مالی نیاز دارد در جهان واقعی که کانال هایی مثل سوییس و ... که بر دارایی های جاری ایران کار می کنند در این شرایط مفید نخواهند بود. اگر ایران بتواند اثبات کند که ادامه تحریم ها ضربه ای جدی برای مقابله با کرونا است شانسی جدی برای کاهش قیمت نفت است چون می تواند به عنوان فروشنده ای ثابت به طور جدی به بازار برگردد و حتی اگر عربستان از این تصمیم برگردد باز هم نتایج سیاسی فوق العاده ای برای ایران متصور است.

 

* علاوه بر وضعیت بد بازار نفت سایر بازار های ما نیز در وضع وخیمی به سر می برند. برای مقابله با این شرایط چه اقداماتی می توان انجام داد؟

نگاه به موضوع کرونا کاملا بهداشتی است و نگاهی اقتصادی نیست درحالیکه بسته های سیاسی و مالی و پولی این موضوع باید دیده شود. به کارهای انجام شده از جمله بیمه و مالیات و... نمی توان بسته انبساط مالی نام نهاد این موارد محرک هایی کوچک هستند. بسته واقعی یعنی اینکه، بخش های زیان ده را ببینیم و برای هر بخش به طور جداگانه برنامه مالی بچینیم و این برنامه های مالی را از محل سیاستهای پولی هموار شده تامین مالی کنیم. یعنی سیاست های پولی که با استفاده از ابزارهای مختلف مالی یا مهندسی مالی بتوان اثر آن را طی ماههای آینده پخش کرد و یا سیاست های مالی خالص به معنای فروش اوراق با روش های مختلف. ولی سیاستگذار هنوز هیچ کدام از این روش ها را انتخاب نکرده است.

 

* با توجه به تصویب بودجه بدی که بسته شد و با توجه به کسری بودجه دولت چگونه می تواند از کسب و کارهای خرد حمایت کند؟

سوال این است که مگر از کسب و کارهای خرد باید حمایت کند؟! و یا باید از کسب و کارهای خرد آسیب دیده از بحران کرونا حمایت کرد؟ این دو باهم یکی نیستند حتی در آمریکا که از سیاست غرق آبی استفاده شده و یک و نیم تریلیون دلار ظرف سه روز تزریق شده است یکی از انتقادهای اقتصاددانان این است که حتی در این حرکت نیز باید دانست که یک و نیم تریلیون دلار چگونه و به کجا و بر کدام بخش ها تزریق شود و از اصطلاح نشانه گذاری لیزری برای این موضوع استفاده می کنند. ولی ما می خواهیم برنامه ای برای کمک به کسب و کارهای خرد ارائه کنیم! این مساله به چه دلیلی باید انجام شود؟ تمام کسب و کارهای خرد در این میان زیان نکرده اند. باید دید چه چیزی ضربه دیده و چگونه باید کمک شود. باید محاسبه کنیم و بدانیم کدام بخش های اقتصاد زیان دیده و با مازاد تقاضا روبرو می شوند و چه بخشی با کسری تقاضا روبرو است و برای  هر کدام راه حلی تدارک ببینیم. هیچ راه حلی که حاوی کلمات همه هیچ یا هر باشد مفید نخواهد بود.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: