صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۶:۳۶ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ - 2019 February 10
کد خبر: ۴۵۱۷

رویش‌های انقلابی جوان، بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی ایران با تمام مختصات مردمی بودن خود، چارچوب های سیاسی زمانه خود را در هم نوردید. اکنون اصل انقلاب متوجه رویش هایی است که نگاه به درون دارد. غفلت از این رویش‌ها در واقع حکایت از دور شدن از اصل انقلاب دارد.

به گزارش راهبرد معاصر؛ به گزارش راهبرد معاصر؛ دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در زمینه اجتماعی فرهنگی به لحاظ آمار و ارقام بسیار واضح و درخشان است. اما از آن چه که نباید غفلت کرد توجه به اصل انقلاب است که تداوم حیات انقلاب در پرتو توجه به رویش های انقلاب امری لازم است. توجه روزافزون به اراده ملی و فراهم کردن محیط بیشتر برای جوانان انقلابی رمز تداوم این انقلاب می باشد.

 

برداشت اول؛ هجمه به اراده

زمانیکه آلمان غربی پس از جنگ جهانی دوم اراده نمود تا از اشغال و استعمار متفقین به رهبری آمریکا خارج شود، ۴ شرط مهم تعیین کردند: اولا صدراعظم آلمان می‌بایست بعد از انتصابش بلافاصله به آمریکا سفر کند تا هماهنگی‌های لازم را با واشنگتن به عمل آورد؛ ثانیا هیچ خبر سیاسی نباید خارج از اصول و چارچوبهای تعیین شده واشنگتن در رسانه های آلمانی منتشر شود؛ ثالثا منابع طلا و ارزی آلمان به صورت کلی باید در بانکهای نیویورک باشند رابعا آلمان حق داشتن ارتش مستقل را نداشته باشد باورش سخت است اما این شروط هنوز هم اجرایی میشود تا آلمان همچنان وابسته بماند!

 

ژاپن نیز پس از جنگ جهانی دوم به وضعیتی مشابه دچار شده است؛ او نیز حق داشتن ارتش مستقل را ندارد؛ اگر تعرضی توسط آمریکایی ها به هرژاپنی صورت گیرد، هیچ مرجع قضایی در ژاپن حق رسیدگی به آن را نخواهد داشت!!! بگذریم که قانون اساسی اش را هم آمریکایی ها نگاشتند!

 

طبق آمارها، آلمان برترین اقتصاد دنیا را به نسبت جمعیتش دارا و ژاپن نیز در بسیاری از حوزه های تکنولوژیک سرآمد عالم است.

 

رهبر معظم انقلاب: "اقتصاد مقاومتی معنایش این است که انقلاب نشان بدهد که هویت درونی این کشور و این ملت قادر است خود را اداره کند و رشد بدهد و تعالی بدهد.": بیانات رهبر انقلاب در دیدار عیدانه جمعی از مسئولان کشور 24/01/1395

 

فقط توسعه اقتصادی منجر به استقلال ملی و رفع وابستگی نمیشود و اگر کشوری اراده کند به توسعه اقتصادی درون‌زا و مبتنی بر استقلال ملی دست یابد؛ شیطان‌ بزرگ و نوچه هایش با هر بهانه ای به مبارزه با آن بر می خیزند...

 

همین اراده عامل هجمه ها به جمهوری اسلامی و رهبر آن است و بس!

 

برداشت دوم؛ نهضتی دینی

هیچ نگرانی نیست اگر گفته شود که جنبش مردمی سال 57 مدرن نبود ولی انقلاب بود. یعنی تازگی و نوآوری  همراه با دعوی آزادی سیاسی را داشت ولی نه آنگونه که مدرن ها تعریف و تفسیر می کردند. این جنبش، انقلاب اسلامی بود. و اگر مدرن بود ، قطعاً پارادوکسیکال می نمود. زیرا امر دینی با عرف دنیوی شده قابل جمع نیست. هر کدام، وصف دیگری را نفی می کنند. عرف این جهانی شده دیانت را نفی می کند و دیانت هم دنیا گرایی را.

 

وجه تازگی انقلاب اسلامی در همان دینی بودنش است. برای مدرن هایی که الگوی تحلیلی شان انقلاب سکولاریستی فرانسه است، طبیعی است که دینی بودن انقلاب را درک نکنند. البته این عدم درک شان به دلیل ذهن ایدیولوژیک بودن شان هم هست. و الا چه دلیلی دارد که نهضت دینی را انقلاب ندانیم.

 

 این انقلاب نوآوری دارد. تاسیس حکومت دینی، نوآوری در فلسفه سیاسی و نظام سازی سیاسی است. جهان اسلام با این انقلاب دچار تغییرات ژرفی شده است و از کنش گر سیاسی منفعل در نظام بین الملل به کنش گر فعال تبدیل شده است. گذشته گرایی و احیای گذشته در این انقلاب دینی راه ندارد. ما با انقلاب اسلامی در این چهار دهه، نه به عصر قجر برگشتیم و نه به دوره صفوی. بلکه با انقلاب اسلامی نظام سیاسی نوینی پایه گذاری شد. پس،  دلیلی ندارد که اگر این انقلاب مدرن نبود ؛ گفته شود  دعوی بازگشت به گذسته را دارد. و اساساً چنین نظام سیاسی مبتنی بر اصل ولایت فقیه در گذشته سابقه نداشته است.

 

در اندیشه انقلاب اسلامی مهم نیست که مدرن خوانده شود بلکه مهم این است که به ترازی از تعالی در اندیشه و عمل انقلابی دست یابد. با وجود گذشت چهار دهه از تاریخ انقلاب اسلامی می توان همچون روزهای اول به این امر خرسند بود که هنوز، انتخاب های سیاسی نتوانسته اندیشه ناب انقلاب اسلامی را از تکاپوی تحقق اهداف اولیه خود منحرف سازد.

 

برداشت سوم؛ رویش های دینی

اکنون که چهل سالگی انقلاب آغاز روند تازه‌ای از حرکت انقلاب اسلامی است،  زمانه‌ای است که "دل‌ها را باید نگه داشت. بعضى از دل‌ها می‌لرزند، می‌لغزند، نمیتوانند خودشان را بر آن لبه‌‌ مرتفع نگه دارند و حرکت را ادامه دهند، لذا سقوط می‌کنند. قرآن از اینها تعبیر کرده است به: «من یرتدّ منکم عن دینه». ارتداد، به طور مطلق همه جا به معناى برگشتن از دین نیست؛ پشت کردن به دین نیست؛ معنایش این است که از آن راهى که در گذشته می‌رفت، برمی‌گردد." : بیانات در دیدار خانواده‌هاى شهدا و ایثارگران استان خراسان شمالى1391/07/22

 

به همین سبب باید به جوانهایی که انقلاب و امام و جنگ را ندیده اند اما مومن به انقلاب هستند و صداقت خود را در صحنه های مختلفی هم‌چون شهدای مدافع حرم و شهدای هسته ای نشان داده اند، باید اعتماد کرد و ادامه راه را به امثال ایشان سپرد. به بهانه های مختلف می‌توان نمود رویش های انقلابی را مشاهده کرد که متاسفانه در گرد و غبار جنجال های رسانه ای دشمن کم رنگ شده اند. نگاهی به بیانات رهبر انقلاب در تمامی سخنرانی های ایشان حکایت از جوانگرایی و لزوم سپردن امور به جوانان دارد. اگر امروز و بعد از گذشت چهل سال باز هم در تحقق این مهم تعلل و کوتاهی کنیم، فردا فرصتی برای جبران نخواهیم داشت و در فردای تاریخ نصیب ما چیزی جز حسرت و پشیمانی و دریغ نخواهد بود. اصل انقلاب نه تنها برای مادیات بوده است بلکه برای پرورش چنین جوانهایی بوده است. غفلت از این جوانها در واقع غفلت از ادامه انقلاب است.

 

دستاوردها و پردازش ثمرات اجتماعی فرهنگی مبرهن است، نوری که جایگزین ظلمت اخلاقی را گرفت. چرا که تفاوت های دستاوردهای انقلاب اسلامی با دستاورهای رژیم شاهنشاهی بسیار روشن و واضح است. این مطلب برای همگان روشن است.  به عنوان نمونه به طوری که به عنوان نمونه در سال 1357 تنها 35 درصد زنان کشور باسواد بودند اما امروز نزدیک به 90 درصد آنان باسواد هستند. همچنین تعداد دانش آموزان دختر از دو میلیون و 777 هزار و 724 نفر در سال 1355 به 6 میلیون و 956 هزار و 34 نفر در سال 1396 رسیده و تعداد دانش آموختگان دانشگاهی زن از 6 درصد در سال 1355 به 44 درصد در زمان حاضر افزایش یافته است. در میان این تحولات، تعداد طلاب زن از چند ده نفر در قبل از انقلاب به 80 هزار طلبه و 40 هزار دانش آموخته رسیده است، پیش از انقلاب تنها 6،13 درصد اساتید دانشگاه ها زن بودند اما امروز زنان 20 درصد اساتید دانشگاه ها را شامل می شوند، امروز هفت هزار نفر از استادان دانشگاه ها و دو هزار و 700 نفر از استادان حوزه علمیه، زنان هستند. تاسیس ده ها دانشگاه، دانشکده و پژوهشگاه ویژه بانوان، افزایش آمار نهادهای مردم نهاد خاص بانوان از 5 مورد در قبل از انقلاب به 2 هزار مورد در شرایط کنونی، افزایش تعداد رشته های بانوان از هفت به 38 رشته، رشد نجومی تعداد مربیان زن از 9 نفر به 35 هزار نفر، رشد تعداد داوران ورزش زن با افزایش 2 هزار برابری از هفت به 16 هزار نفر و افزایش ورزشگاه های اختصاصی بانوان با رشد 30 برابری پس از انقلاب، از دیگر دستاوردهای حوزه زن و خانواده است.

 

فقط کافی است که باور کنیم اندیشه ناب انقلاب هنوز برابر دیگر انتخاب های سیاسی و ایسم های گوناگون رنگ نباخته است و زمانه آن است که بیشتر به جوانان مومن به انقلاب و ایستاده در برابر ایسم‌های گوناگون اکتفا و اعتماد کنیم.

سخن آخر

 همان گونه که انتقادات وارده به جنبه های اجتماعی فرهنگی انقلاب قابل انکار نیست، کافی است به جای سیاه نمایی و بیرون گود نشستن،  ضمن نگاه روشن بینانه به رویش‌هایی از جنس انقلاب، کمی بیشتر به جوانان مومن مسلمان وقع نهیم و امورات امر را به ایشان بسپاریم. زخم زبان زدن و ژست روشنفکری در قامت یک منقد بهانه‌گیر نه تنها دردی دوا نمی‌کند بلکه تنها موجبات یاس و افسردگی جامعه جوان را فراهم می‌کند. و الا در هر جامعه‌ای عیب و ایراد فراوان می‌توان یافت. از سوی دیگر لازم است که مسئولان امر از خود جوانگرایی را نیز آغاز کنند و عملا بدین نحو ایستادگی خود را در پای انقلاب نشان دهند.

 

بهتر نیست کمی منصفانه به رویش‌ها در پرتو معجزه انقلاب اهتمام داشته باشیم؟

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: