صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۸ - ۲۵ مرداد ۱۳۹۷ - 2018 August 16
کد خبر: ۵۱۷

راهکار به حداقل رساندن هزینه تحریم‌های واشنگتن برای ۱۱ کشور هدف چیست؟

با روندی که آمریکا در تحریم کشورهای مخالف خود اعمال می کند این پرسش ایجاد شده که این سیاست ها تا کجا می توانند مؤثر باشند.
به گزارش راهبرد معاصر؛ با روندی که آمریکا در تحریم کشورهای مخالف خود اعمال می کند این پرسش ایجاد شده که این سیاست ها تا کجا می توانند مؤثر باشند. ایران، ترکیه، روسیه، چین، کره شمالی، پاکستان، سوریه، ونزوئلا، کوبا، لیبی و کلمبیا؛ گویا فهرست تحریمی های آمریکا تمامی ندارد و ترامپ قدرت هماوردی با اقتصاد جهان را در خود می بیند. مجموع تولید ناخالص داخلی کشورهای مختلف در سال 2017 نزدیک به 80 تریلیون دلار بوده است که از این میزان، 19 تریلیون و 390 میلیارد دلار یعنی نزدیک به 25 درصد را اقتصاد آمریکا تشکیل می‌دهد. این رقم بزرگی است و قدرت اثرگذاری بالایی به آمریکا در معادلات اقتصادی جهان می‌دهد. به‌خصوص که دلار نیز به‌عنوان ارز رایج دادوستد می شود. به همین دلیل آمریکا به کرات از ابزار قدرت اقتصادی و سلطه دلار، برای شکستن مقاومت سیاسی مخالفانش بهره برده است و تلاش می‌کند با تحریم و فشار معیشتی و ایجاد نارضایتی، رفتار دولت های دیگر را تغییر دهد.

اتحادیه اروپا با 17 تریلیون و 308 میلیارد دلار، پس از آمریکا در رتبه دوم تولید ناخالص داخلی قرار دارد و چین با 12 تریلیون و 14 میلیارد دلار سومین تولیدکننده بزرگ جهان است. تولید ناخالص داخلی سایر کشورهای تحریم شده توسط آمریکا به این شرح‌اند:



مجموع یازده کشور تحریم شده توسط آمریکا طی سالیان اخیر، 15 تریلیون و 765 میلیارد دلار، تولید ناخالص داخلی دارند که حدود 20 درصد از کل تولید جهان است. یعنی اگر کشور دیگری به این لیست اضافه نشود 25 درصد اقتصاد جهان قصد تحریم 20 درصد دیگر اقتصاد جهان را دارد!


همچنین از بین این کشورها چهار کشور روسیه، ایران، چین و ونزوئلا جزو تولیدکنندگان بزرگ نفت و گاز جهان هستند و بیش از 25 درصد از کل نفت جهان توسط آن‌ها تولید می‌شود.



کشورهای ایران و روسیه و چین در زمینه تولید گاز طبیعی نیز سهم بالایی دارند. روسیه 16.3 درصد، ایران 5.7 درصد و چین 3.9 درصد از تولید روزانه گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند که درمجموع نزدیک به 26 درصد از کل تولید گاز جهان است.



با این مقدمات پرسش این است که چطور یک کشور، می تواند 11 کشور دیگر را برای هماهنگ شدن با سیاست های یک‌جانبه گرایانه خود به شکل ظالمانه تحریم کند. این تحریم ها چه میزان می توانند اثرگذار باشند و اگر اثرگذارند چرا؟ درست است که آمریکا 25 درصد از اقتصاد جهان را دارد اما به آن معنا نیست که امکان استقلال از اقتصاد آمریکا وجود ندارد. عمده کالاها و خدماتی که در آمریکا تولید می شود نمونه های مشابه دارد. پس چرا با اعلام تحریم از طرف دولت آمریکا ارزش پول ملی آن ها سقوط می کند؟


به عقیده کارشناسان، سهم بالای دلار در معاملات بین المللی، مهم ترین اهرم آمریکا برای اعمال فشار بر کشورها است و با اعمال محدودیت بر گردش دلار و ممانعت بر همکاری شرکت های خصوصی با استفاده از کنترل بر دلار و تراز بالای تجاری مانع توسعه اقتصادی آن ها می شود. با این ابزار دیگر قدرت اقتصادی آمریکا 25 درصد نیست، بلکه بر بخش بزرگتری از تجارت جهان اثرگذار است. بیش از 60 درصد از ذخایر ارزی دولت ها را دلار تشکیل می دهد و عمده مبادلات بین المللی با این ارز صورت می گیرد.


پیتر کینسلا، تحلیلگر بازار در کامنولث بانک استرالیا معتقد است هیچ شرکت یا بانکی با دانستن اینکه با تحریم‌های آمریکا مواجه خواهد شد، با ایران معامله نمی کند. آمریکا دسترسی شما به سرمایه گذاری دلاری تان را قطع می کند و این یک کابوس خواهد بود زیرا این کشور رایج ترین ارز جهان را دارد.


آستانه اثرگذاری تحریم‌های آمریکا، کجا است؟

اعمال تحریم یک آستانه دارد. تا زمانی که دلار ارز رایج بین المللی باشد و شرکت ها همکاری با آمریکا را بر تعامل با سایر کشورها ارجح بدانند و منافع بیشتری از این طریق کسب کنند، تحریم های آمریکا اثرگذار خواهند بود. اما به‌محض اینکه یکی از این موارد تغییر کند، تحریم ها بی‌اثر می شوند و کاملاً اثر معکوس برای آمریکا خواهند داشت. کشورهای تحریم شده توسط آمریکا 20 درصد از کل تولید اقتصاد جهان را در اختیار دارند و قدرت های بزرگی مانند چین و روسیه شامل آن هستند. از سوی دیگر با روی کار آمدن ترامپ و تشدید سیاست های یک‌جانبه گرایانه و غیرمسئولانه آمریکا نسبت به سایر کشورها و معاهدات بین المللی، امروز کشورهای انگشت‌شماری خود را به اجرای بی چون‌وچرای تحریم های یک‌جانبه آمریکا ملزم می دانند. در حال حاضر سه‌چهارم اقتصاد جهان مخالف این تحریم ها هستند و کماکان تحریم ها اثرگذارند!


طی سال های گذشته تلاش های بسیاری توسط کشورهای مختلف اعم از چین و روسیه و هند و سایر قدرت های اقتصادی به‌منظور انعقاد قراردادهای چندجانبه پولی انجام شده و این کشورها بخشی از مبادلات تجاری خود را با ارزهای منطقه ای پیش می برند. بااین‌وجود هنوز این شکل از توافقات همه‌گیر نشده‌اند و درصد کمی از تجارت جهان را تشکیل می دهند. در حال حاضر بیش از 50 پیمان پولی بین کشورهای مختلف در حال اجرا است و متاسفانه باوجود پیشنهاد برخی از همسایگان برای انعقاد پیمان پولی دوجانبه، هنوز اقدامات لازم از طرف بانک مرکزی ایران صورت نگرفته است.


این پیمان‌ها به گونه طراحی‌شده است که در آن نیازی به مساوی بودن تجارت دو کشور وجود ندارد؛ چرا که تا سقف عدد کمتر در تجارت می‌توان این پیمان‌ها را اجرا نمود. به عنوان نمونه صادرات ایران به کشور چین در سال 1395 رقم ۸.۳ میلیارد دلار و وارداتش از این کشور ۱۰.۷ میلیارد دلار است. درصورتی‌که پیمان پولی دوجانبه میان ایران و چین منعقد شود، عدد کمتر که مربوط به صادرات ایران است به عنوان سقف مبادله در پیمان پولی مدنظر قرار می‌گیرد و تجارت مازاد بر این مقدار در ساده‌ترین حالت، طبق روال معمول و توسط سایر ارزهای رایج انجام می شود. با این اتفاق، حداقل نیاز به حدود ۸۰ درصد دلار در تجارت کاهش یافته است.



کیانی راد، معاون سابق ارزی بانک مرکزی در جلسه کمیته اقتصاد مقاومتی مجلس شورای اسلامی اعلام کرده بود از سال ۲۰۰۸ پیمان‌های پولی دوجانبه در دستور کار کشورها قرار گرفته است و چین با 43 مورد، در این زمینه پیشرو بوده و برای جهان روا کردن یوآن از پیمان‌های پولی دوجانبه متعدد استفاده کرده است.


اگر با رونق توافقات چندجانبه پولی سهم دلار کم شود، آمریکا یا باید رویه خود را تغییر دهد و یا با خروج سرمایه و شرکت های بین‌المللی روبرو خواهد شد. این اتفاق تدریجی نخواهد بود و به‌محض آنکه سیگنال هایی از بی‌اثری تحریم های دلاری منتشر شود به‌یک‌باره هژمونی آن فرو می‌ریزد و تحولات جدیدی در عرصه اقتصادی رقم خواهد خورد.


بهره سخن

به نظر می رسد هیچ زمانی به اندازه امروز زمینه اتحاد اقتصادی مخالفان سیاست های یک‌جانبه آمریکا فراهم نبوده است. یازده کشور به صورت مستقیم و غیرمستقیم در جنگ اقتصادی با آن هستند و سایر کشورها نیز از سیاست های آن پیروی نمی کنند. در چنین شرایطی شکل‌گیری یک حرکت منسجم و هماهنگ در تقابل با اقدامات اقتصادی یک‌جانبه آمریکا، به‌عنوان‌مثال در قالب تشکیل یک سازمان همکاری های اقتصادی غیر دلاری می تواند این پروسه را تسریع کند. شکل‌گیری چنین اقدامی نیاز به یک فعالیت هماهنگ و گسترده در زمینه‌های اقتصادی، دیپلماتیک و رسانه‌ای است و پیشنهاد می شود در اتاق جنگ اقتصادی و ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی کمیته‌هایی با این محورها تشکیل شوند.


نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: